Dictiornary-Farsi | single twist | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
single twist	تکدورانی


Other Matches

twist	واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twist	پیچاندن چرخیدن
twist	چرخش بدن
twist	دوران حول محور افقی پیچش
twist	پیچ دار کردن
twist	تاب برداشتن
twist	پیچیدن تابیدن
twist	پیچ خوردگی
twist	نخ یا ریسمان تابیده
twist	پیچ
twist	تاب
twist	تاب نخ [بصورت اس یا زد]
american twist	سرویس چرخشی
blade twist	تغییر نامطلوب گام ملخ ازریشه تا نوک
to twist one's ankle	پیچ خورده شدن قوزک پا
S-twist [S-spun]	نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
twist of the wrist	استادی
geometric twist	پیچش هندسی
give it a twist	انرا پیچ بدهید
Z-twist [Z-spun]	راست تاب
controllable twist	تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
twist of the wrist	تردستی
twist drill	مته حلزونی
twist drill	مته مارپیچ
twist bar	میلهمچ
twist dive	پیچپرش
twist drill	پارچه راه راه مارپیچی
twist someone around one's little finger <idiom>	کنترل کامل روی کسی داشتن
twist one's arm <idiom>	مجبور کردن شخص برای انجام کاری
torque twist curve	منحنی گشتاور و پیچش
throttle twist grip	دستگیره موتور گازی
twist boat form	شکل قایق تابدار
To twist the lions tail .	با دم شیر باز ؟ کرد ؟ ( جسارت یا ریسک کردن )
twist grip throttle	گیرهترتلدوتایی
double-twist auger bit	نوکچهارسویمته
single up	یک لا کردن طنابها
single value	ارزش منحصر بفرد
single	ازدواج نکرده
single a	زنای مردزن داریازن شوهر یازن شوهرداربامردبیزن
single zero	صفرمنفرد
is he still single?	ایا هنوز تک است
is he still single?	ایا هنوزعزب یا مجرد است
single last	دوخت لب به لب
single	یک نفره
single	فقط یک
every single day <adv.>	روزانه
every single day <adv.>	روزبروز
every single day <adv.>	بطور یومیه
every single day <adv.>	بطور روزانه
single	فرد
single	تنها یک نفری
single	تنها
single	ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
single	جدا کردن برگزیدن
single	استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
single	عزب
single	مجرد
single	انتخاب کردن
single	منفرد
single	قایق یک نفره
single	واحد
single	تک
every single day <adv.>	هر روز
every single day <adv.>	همه روز
every single day <adv.>	روز به روز
single	انفرادی
single	ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
single	مسابقه یکنفره
single stage	یک طبقهای
single space	تک فاصله تو هم
single space	در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
single tax	مالیات بر درامد انفرادی
single stepping	پیمودن تک
single stage	یک طبقه
single step	تک مرحلهای
single stepping	دقت یگانه پیمودن یگانه
single stepping	در یک مرحله انجام دادن یا شدن
single tax	مالیات انفرادی
single tax	مالیات واحد
single throw	یک لنگی
single track	تک راهه
single sling	باربردار یک بندی
single precision	با دقت معمولی
single precision	تک دقتی
single pole	چوبدستی تکی اسکی
single pole	تک قطب
single pneumonia	اماس یک شش
single phase	تک فازه
single phase	برق یک فاز
single perforated	باروت یک سوراخه
single name paper	سفته دارای یک امضاء
single precision	دقت واحد
single precision	دقت تک
single purpose	تک منظوره
single skinned	یک جداره
single skinned	یک پوسته
single shot	اسلحه تک تیر
single shot	تک گلولهای تک تیر
single shot	گلوله منفرد
single shot	یکبارهای
single reduction	تقلیل سرعت تکی
single precision	دقت یگانه
single minimum	تک کمینه
single track	فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
single transposition	نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
with single cream	با کرم یا خامه کم
single flight	پرواز رفت
single-digit <adj.>	یک رقمی
single sign-on	ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
single yarn	نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
single line	ردیف تکی
single line	خط تنها
single line	خط مجزا
single-digit <adj.>	تک رقمی
to be single-minded <idiom>	مصمم بودن [اصطلاح]
single-use tableware	ظروف یک بار مصرف
single minded	بی تزویر
single-decker	اتوبوسیکطبقه
single unit	یکان منفرد
single unit	یکان مستقل
single user	تک کاربری
single valued	تک ارز
single valued	تک ارزشی
single valued	تک مقدار
single way switch	کلید یکراهه
single whip	قرقره قلاب تک قرقرهای
single line	ردیف مجزا
a single room	یک اتاق یک نفره
single reed	نیتکی
single scull	پارویتکنفره
single seat	صندلییکنفره
single cream	خامهپرچرب
single parent	بچهایکهفقطیاپدرویامادرداشتهباشد
single sex	مدرسهباشگاهویاارگانغیرمختلط
single load	بار تک
single combat	جنگ تن بتن
single envelopment	احاطه یک طرفه
single file	یک ردیف ستون
single file	ستون یک
single file	به ستون یک حرکت کنید
single file	به ستون یک
single flow	راه یک طرفه
single flow	جاده یک مسیره
single foot	تک روی
single foot	اسب تک رو
single file	صف نظامی که یکی یکی پشت سرهم باشند
single foot	تکاور تک رو بودن
single footer	تک رو
single address	با یک نشانی
single handed	تنها
single handed	یکدستی
single address	با یک آدرس
single core	کابل یک رشتهای
single entry	حسابداری ساده
single entry	حسابداری فردی
single combat	اثبات حقانیت بوسیله نبرد تن به تن battle of wager
single conductor	سیم تک رشتهای
single conductor	هادی تک رشتهای
single bond	پیوند ساده
single bond	پیوند یگانه
single blessedness	بی زنی یا انفراد
single core	هادی تک رشتهای
single base	تک مادهای
single base	باروت یک حبهای
single barreled	یک لول
single crystal	تک بلور
single density	با تراکم واحد
single density	چگالی تک
single ended	یکطرفه
single ended	یکسو
single address	بایک نشانی
single haneded	یک تنه
single haneded	دست تنها
single lane	شاهراه یک طرفه
single lane	شاهراه یک خطه
single-minded	امین
single line	مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
single life	تجرد
single-handed	تنها
single life	انفرادی
single life	زندگی مجردی
single-handed	یک دستی
single-minded	بااراده
single-minded	مصمم
single-minded	بی تزویر
single minded	امین
single minded	بااراده
god is single	خدا یکتایا واحد است
single-breasted	دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single haneded	تنهایی
single hearted	امین
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
single hearted	وفادار
single hearted	بی ریا
single hearted	یکدل
single minded	مصمم
single ignition	احتراق تک برقی
single breasted	دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single interlocking	یک پیچه
single acting	یکطرفه

single twist

تکدورانی