English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (7 milliseconds)
English Persian
site inspection معاینه محل
Other Matches
inspection بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
inspection امتحان
inspection نظارت
inspection well چاه بازدید
inspection بازرسی و بازبینی
inspection معاینه
inspection بازدید
inspection بازبینی
inspection بازرسی
inspection بازدید معاینه
for [your/our] inspection برای بازرسی
inspection سرکشی
inspection تفتیش
inspection certificate گواهی بازرسی
certificate of inspection گواهی بازرسی
destination inspection بازدید در مقصد
inspection clause بند نظارت
inspection certificate گواهی نظارت
inspection arms سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
before flight inspection بازدید قبل از پرواز
inspection clause ماده نظارت
afterflight inspection بازدید بعد از پرواز
barrier inspection بازدید ازموانع
aircraft inspection بازرسی هواپیما
barrier inspection بازدید کنار جاده
inspection test ازمایش کار
physical inspection بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
radiographic inspection معاینه رونتگن
radiographic inspection معاینه رادیوگرافی تحقیق و بررسی رادیوگرافی
tech inspection بازرسی اتومبیلها پیش ازمسابقه
ultrasonic inspection متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
inspection light امتحاننور
inspection plug توپینظارت
technical inspection معاینه فنی [خودرو]
option of inspection خیار رویت
inspection lamp لامپ کنترل
inspection gallery راهروبازدید
inspection shaft میله بازدید
magnetic inspection بازرسی مغناطیسی
non destructive inspection بازرسی غیر مخرب
inspection gallery دالان بازرسی گالری بازدید
inspection gallery دالان بازدید
inspection hole روزنه بازبینی
board of inspection and survey سازمان بازرسی
board of inspection and survey هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
contractor inspection system سیستم بازرسی پیمانها
annual general inspection بازدید عمومی سالیانه
y site نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
on site در محل
on site در جا
x site انبار موقت
on site پای کار
site موقعیت
site ایستگاه
site مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site محلی که پایه چیزی باشد
site جا
site محل دستگاه تراز
site پایگاه
site قرار داشتن مستقر بودن
site زمین ساختمانی
site محل محوطه کار
site پایه
site مکان
site پادگان
site زمین زیر ساختمان
site زمین محل احداث بنا
site مقر
site کارگاه ساختمانی
site موضع
site محل
site تراز
site clearance تخلیه کارگاه
archeological site چشمه [باستان شناسی]
site license مجوز درون سازمانی
site of the find منبع [باستان شناسی]
site of the find چشمه [باستان شناسی]
site concrete بتنی که در پای کار ساخته شود
site engineering مدیر ساختمان
archeological site منبع [باستان شناسی]
site manager رئیس کارگاه
height of site ارتفاع ایستگاه
site survey برداشت نقشه تکهای از زمین
site scale دستگاه تراز توپ
This is the site for a new scool . اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
site scale طبله تراز
site prefabrication پیش ساختن در پای کار
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
site plan نقشه محل
site plan نقشه جایگاه
site building زمین زیربنا
site office دفتر مشاوراملاک
site office دفتر ساختمانی
line of site خط توپ هدف
site building زمین ساختمانی
remote site محل دور افتاده
hot site یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
height of site ارتفاع پایگاه
beta site محل بتا
hardened site حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
destruction site منطقه تخریب مهمات محل تخریب
destruction site منطقه تخریب
central site سایت مرکزی
dam site محل بند
dam site جای بند محل سد
dam site جای سد
dam site بندگاه
crossing site محل پایاب
crossing site محل گذار
crossing site محل عبور اجباری
building site کارگاه ساختمانی
beta site ن شود
angle of site زاویه تراز
launching site محل پرتاب
line of site خط تراز یا مبنای افق توپ
loading site سکوی بارگیری
loading site محل بارگیری
on site concrete بتن ساخته شده در کارگاه
hardened site پایگاه مقاوم
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
reconstitution site قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
launching site سکوی پرتاب موشک
lattice site جایگاه شبکه
landing site محل فرود
landing site پایگاه فرود
active site موضع فعال
building site عرصه
active site محل فعال
graphical site table خط کش تراز
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house). این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products. این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com