English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (4 milliseconds)
English Persian
sitting tenant قوانینمربوطبهکرایهخانه
Other Matches
sitting جلسه
She was sitting on my right. سمت راست من نشسته بود
sitting نشسته
sitting نشیمن صندلی
sitting جا
sitting نشست
sitting-rooms اتاق نشیمن
sitting duck هدف بی دفاع واسان
sitting in camera جلسه خصوصی دادگاه
sitting in camera جلسه غیر علنی
sitting-room اتاق نشیمن
sitting position وضعیت نشسته
the parliament is sitting مجلس منعقداست
Woman sitting on the man کیر سواری
sitting duck <idiom> هدف ثابت
sitting duck <idiom> بی خیال نشستن
sitting pretty <idiom> درشراط دلخواه بودن
sitting room اتاق نشیمن
baby-sitting از بچه نگاهداری کردن
baby-sitting بچه داری کردن
tenant یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenant right حقی است که درانقضای مهلت مقرر بابت تغییراتی که مستاجر در عین مستاجره داده و انتفاع ازانها ناتمام مانده است به وی تعلق می گیرد
tenant متصرف بودن
tenant اجاره کردن
tenant اجاره دار
tenant مستاجر
tenant کرایه نشین
tenant right حق مستاجر
tenant کرایه نشین متصرف
tenant متنفع
tenant at will متصرف به میل و اراده مالک
She was sitting in the corner of the room . گوشه اتاق نشسته بود
proprietor and tenant موجر و مستاجر
The tenant is like a colonist . <proverb> اجاره نشین خوش نشین است .
terre tenant متصرف یا ساکن بالفعل اراضی
tenant by curtesy عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
sole tenant مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
tenant by sufferance مستاجر به تقدیر موجر
tenant by sufference متصرف با رضایت ضمنی مالک
tenant by sufference هر گاه کسی ملکی رابا عنوان و سمت قانونی درتصرف داشته باشد و پس اززوال سمت
tenant by sufference مالک معترض اونشود و تصرفش ادامه پیداکند این عنوان به او اطلاق میشود
tenant for years شخص دارای حق رقبی
tenant for life شخص دارای حق عمری
landlord and tenant act قانون موجر و مستاجر
tenant in fee simple متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
He was sitting on my left (left side) طرف چپ من نشسته بود
tenant from year to year مستاجر یک ساله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com