Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
skill level
پایه مهارت
skill level
پایه مهارت فنی
Other Matches
skill
سررشته
skill
صلاحیت
skill less
بی مهارت
skill
مهارت
skill
مهارت فنی
skill
قابلیت
skill less
ناشی
skill
توانایی
skill
کفایت
skill
استادی
skill
چیره دستی
skill
ورزیدگی تردستی
skill
مهارت
skill
استادی زبر دستی
skill
هنرمندی کاردانی
skill
مهارت عملی داشتن
skill
کاردان بودن
skill
فهمیدن
skill
حرفه
skill
شایستگی
human skill
مهارت انسانی
veteran skill
مهارت و کهنه کاری کارازمودگی
natatorial skill
شنا گری
motor skill
مهارت حرکتی
manual skill
مهارت دستی
fine skill
مهارت فریف
natatorial skill
مهارت در شنا
technomotorial skill
مهارت تکنیکی- حرکتی
sport skill
مهارت ورزشی
fundamental skill
مهارت بنیادی
skill learning
مهارت اموزی
sport skill pattern
الگوی مهارت ورزشی
level with each other
برابر
level
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level
مسطح
he did his level best
کوتاهی نکرد
level best
خیلی عالی
level best
خیلی خوب
A level
مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level best
بسیارعالی
O level
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level
نمرهی قبولی در این امتحانات
he did his level best
انچه از دستش برامدکرد
on the level
<idiom>
درستکار ،بی غل وغش
level out
برابر کردن
level out
یکنواخت کردن
level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
level
سطح ارتفاع
level
همسطح
level
الت ترازگیری
level
ترازکردن
level
یک دست
level
مسطح کردن
level to
تراز کردن
level
مسطح شدن
level
نشانه گرفتن
level with each other
در یک تراز
level
ترازسازی
level
هموار
level
سطح برابر
level
هم پایه
level
یک نواخت
level
هم تراز
level
موزون هدف گیری
level
سطح
level
تراز
to level off
یکنواخت شدن
[ناحیه ای]
level
تراز سطح افقی افقی کردن
level
مستقیم
level
هدف در خط دید شماقرارگرفت
level
تراز بنایی
level
همسطح کردن
level
تراز کردن تراز
level
رده
to level off
مسطح شدن
[ناحیه ای]
level
پایه
level
میزان
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
signal level
سطح سیگنال
power level
تراز توان
pezometeric level
سطح پیزومتری
price level
سطح قیمت
low level
در سطح پایین
protection level
سطح حفافت
reorder level
سطح سفارش مجدد
significance level
سطح معناداری
low level
مقام پست وکوچک
low level
در ارتفاع کم
rotational level
تراز چرخشی
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
optimal level
سطح بهینه
operating level
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating level
سطح فعالیت
mean sea level
سطح متوسط دریا
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
maintenance level
سطح تثبیت
low level
نزدیک سطح زمین
low level
سطحی
low level
سقف پرواز کوتاه
low level
پایین
multi level
چند سطحی
n level logic
منطق N سطحی
one level memory
حافظه یک سطحی
one level address
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level address
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
oil level
سطح روغن
noise level
سطح پارازیت
mean sea level
میانگین سطح دریا
noise level
میزان خش
nesting level
سطح اشیانهای
nesting level
سطح تو در تویی
signal level
سطح علامت
low level
کم ارزش
speed level
مرحله سرعت
spirit level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
builder level
تراز بنایی
upper level
سطحبالایی
still water level
سطحسکونآب
lower level
سطحپائینی
alidade level
دستگاهسمتنما
top-level
بلند پایه
top-level
کهبدان
top-level
افراد عالیرتبه
top-level
توسط افراد عالیرتبه
split-level
سه نیم اشکوبی
bubble level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
camper level
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
speed level
سطح سرعت
split-level
چند سطحی
level-headed
معقولانه
level-headed
متعادل
transition level
سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
to rake level
با شن کش صاف کردن
to draw level
بحریف رسیدن
to draw level
باحریف برابرشدن
tilting level
تراز حباب دار
surveyor's level
ترازنقشه برداری
surveyor's level
تراز مساحی یا پیمایش
storage level
تراز ذخیره تراز مخزن
storage level
تراز خزانه
stock level
سطح ذخیره انبار
stock level
سطح انبار
sound level
شدت صوت
trophic level
تراز خوراکی
two level logic
منطق دوسطحی
two level store
انباره دو سطحی
level-headed
ترازخوی
level-headed
راستبین
level-headed
معقول
white level
تراز سفید
water level
سطح اب
water level
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level
تراز اب
wage level
سطح مزد
voltage level
سطح فشارالکتریکی
voltage level
سطح ولتاژ
virtual level
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
two level subroutine
زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
sound level
شدت نسبی صوت
advanced level
پایه مهارت عالی در سطح عالی
back level
نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
base level
تهتراز
black level
تراز سیاه
bottom level
تراز کف
builder's level
تراز بنائی
chance level
سطح تصادفی
flight level
سطح پرواز
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impedance level
مقاومت موجی
code level
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
compensation level
تراز موازنه
initial level
سطح اولیه
background level
الودگی متن الودگی زمینه
background level
تراز زمینه
allowable level
تراز مجاز
level control
کنترل سطح
aspiration level
سطح انتظار
level colour
رنگ یکدست یا یکنواخت
level buble
حباب تراز
interference level
سطح پارازیت
intensity level
سطح روشنایی
insulation level
سطح ایزولاسیون
input level
سطح ورودی
input level
سطح دریافتی
injection level
سطح تزریق
nesting level
سطح لانهای
confidence level
درجه اطمینان
cross level
ترازعرضی تراز چرخ
fermi level
تراز فرمی
cross level
حباب تراز افقی
datum level
سطح اب ازاد
data level
سطح داده
datum level
سطح اب دریا
energy level
تراز انرژی
energy level
سطح انرژی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com