English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
English Persian
slave mode حالت پیرو یا برده
Other Matches
slave پیرو
slave کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slave بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slave محفظه داده که داده را از باس اصلی می گیرد
slave مملوک
slave غلام
slave بنده
slave برده
slave زرخرید اسیر
slave غلامی کردن
slave سخت کارکردن
slave merchant برده فروش
slave holder دار
slave holder زرخرید
galley slave غلام
galley slave مزدور زحمتکش
galley slave غلام پاروزن
slave ant مورچه کارگر
escaped slave عبد ابق
female slave جاریه
escaped slave برده فراری
female slave کنیز
negro slave غلام زنگی
slave drivers نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
slave trade برده فروشی
To emancipate a slave. برده ای را آزاد کردن
slave labour بردهداری
negro slave کاکا
slave computer کامپیوتر برده
white slave استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس
master slave ارباب و برده
slave station ایستگاه فرعی
negro slave غلام سیاه
slave driver نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
female slave with a child master her from child witha
master slave manipulator یک شانه
master slave system سیستم راهبر پیرو
male slave or servant غلام
master slave manipulator بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
master slave system سیستم ارباب و برده
female slave with a child ام ولد
previous master of a liberated slave معتق
master slave computer system یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
To work like a horse ( dog, slave ) . مثل خر کا رکردن
A slave bought with money is more free than he who. <proverb> بنده زر خرید آزادتر از بنده شکم است .
TV mode رویتلوزیون
mode وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
a la mode مد روز
pi mode روش پی
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
a la mode متداول
mode سبک
mode روش
mode وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
mode نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
mode قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
mode روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
mode طرز
mode اسلوب
mode طرز طریقه
mode مد
mode باب
mode وجه
mode رسم
mode نما
mode شیوه
mode وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
mode یات مربوطه را وارد میکند
mode فرمان ODE
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode روش انجام کاری : روش عمل کردن کامپیوتر
mode حالت کامپیوتر برای دریافت داده
mode حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
VCR mode مدVCR
multiplex mode حالت تسهیم
multiplex mode وضعیت تسهیم
mode of production شیوه تولید
tuning mode حالتصدا
mode selectors انتخابگرحالت
mode selector انتخابگرحالت
mode of production طرز تولید
mode of production وجه تولید
mode of transport نوع حمل و نقل
mode of vibration شیوه ارتعاش
vibrational mode شیوه ارتعاش
move mode باب حرکت
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
mode of progression چکونگی یا طرزپیشرفت
mode of transport روش حمل
noisy mode باب پرخش
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
reactive mode حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
typeover mode حالت تایپ روی مطلب
track mode روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
track mode روش تعقیب هدف
theoretical mode نمای نظری
snake mode روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
safe mode حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
simplex mode باب سادک
wheel mode ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
whirling mode نوسان شفت
noisy mode سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
overtype mode حالت تایپ روی مطلب
overtype mode تایپ رویهم
parataxic mode شیوه ادراکی خود- محوری
real mode حالت واقعی
privileged mode وجه ممتاز
privileged mode حالت ممتاز
protected mode حالت محفوظ
prototaxic mode شیوه ادراکی ابتدایی
exposure mode دکمهتغیرفیلم
access mode باب دستیابی
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
command mode حالت فرماندهی
command mode وضعیت دستوری
control mode باب کنترل
conversational mode باب محاورهای
conversational mode سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
conversational mode مد محاورهای
conversational mode حالت محاورهای
coupled mode روش کنترل خودکار
coupled mode روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
draft mode چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
edit mode مد ویرایش
chararcter mode حالت دخشهای
byte mode وجه بایت حالت بایت
addressing mode وضعیت ادرس دهی
addressing mode باب نشان دهی
answer mode حالت جواب
answer mode حالت پاسخ
batch mode باب دستهای
browse mode حالت بررسی عمومی
browse mode حالت ویرایش کامل
burst mode حالت پیوسته
burst mode وجه پشت سرهم
burst mode وضعیت پشت سرهم
calculator mode مد ماشین حساب
calculator mode وجه حسابگر
byte mode وضعیت بایت
edit mode حالت ویرایش وضعیت ویرایش
forward mode افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
input mode وضعیت ورودی
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
insert mode حالت درج
local mode باب محلی
localizer mode روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
mode of execution روش انجام کاری
locate mode باب مکان یابی
mode of execution طرز اجرا
mode interval فاصله نما
mode indicator نشانگر حالت
master mode وضعیت اصلی
master mode حالت راهبر
mathematical mode مدل ریاضی
input mode حالت ورودی
immediate mode commands فرامین مد صریح
glide mode روش پرواز ازاد
glide mode روش پرواز با مسیر باد
mixed mode باب امیخته
governing mode روش کنترل خودکار
governing mode روش کنترل
graphics mode حالت نگاره سازی
iconic mode شیوه تصویرسازی حسی
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
automatic mode switching راه گزینی حالت خودکار
mixed mode macro درشت دستور امیخته باب
mode of operation [Technology] عاملیت
all points addressable mode حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
mode of operation [Technology] کارکرد
memory addressing mode باب ادرس دهی حافظه
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
they schemed a mode of escape راه گریزی اندیشیدند
page mode ram حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
preferred cognitive mode شیوه شناختی مرجح
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
current mode logic منطق جریانی
data entry mode حالت ثبت داده ها
copy output mode روکشخروجیکپی
manual/automatic mode اتوماتیک
Sun mode position طریقهموقعیتخورشید
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
focus mode selector انتخابگرکانون
manual/automatic mode سبکدستی
multiple exposure mode چندحالته
Attitude of mind . Mode of thought . طرز فکر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com