English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (1 milliseconds)
English Persian
sliding tackle تکل درحال لیز خوردن
Other Matches
sliding چهارچوب متحرک
sliding لغزش
sliding اچار تی شکل
sliding گوشواره
sliding سرخوردگی
One must tackle it in the right way. هرکاری را باید از راهش وارد شد
right tackle تکلراست
tackle قرقره و طناب
tackle لوازم
to tackle to بکار چسبیدن
tackle وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackle ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle تکل کردن
tackle تکل
tackle اسباب
tackle طناب وقرقره
tackle لوازم کار
tackle گلاویز شدن با
tackle نگاه داشتن
tackle از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackle افسار کردن
tackle قلاب قرقره جرثقیل
tackle تاکل
tackle قرقره قلاب
tackle چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackle 3 purchase
sliding speed سرعت لغزشی
sliding wedge گاوه افقی یاکولاس افقی
sliding wedge تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
sliding wedge کشوی متحرک
sliding friction اصطکاک لغزشی
sliding sluices دریچه کشویی مستغرق
sliding seat نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
sliding plan برنامه لغزان
sliding breech چهارچوبمتحرکتهتوپ
sliding caliper قطرسنج [ابزار]
sliding caliper کولیس [ابزار]
sliding window پنجرهمتحرک
sliding weight وزنمتحرک
sliding rail ریلمتحرک
sliding cover پوششمتحرک
sliding channel کانال
sliding formwork قالببندی لغزان
sliding form قالب بندی کشویی
line of sliding خط لغزش
sliding rule خطکش ریاضی
sliding rule خط کش مهندسی
sliding wedge کشو
sliding scale جدول قابل تطبیق با در امدافراد
sliding board سرسره
sliding board سراشیبی
sliding bolt کلون در
sliding scales جدول قابل تطبیق با در امدافراد
sliding caisson صندوقه کشویی
sliding contact کنتاکت لغزان
sliding door در کشودار
sliding contact کنتاکت لغزشی
sliding door در کشوی
luff tackle تاکل دو قرقرهای
tackle box جعبهقرقرهقلاب
hook tackle تکل از پشت
ground tackle وسیله مهار کردن قایق
ground tackle زنجیر لنگر و متعلقات ان
gang tackle با چند بازیگر حریف را فروداوردن
balanced tackle وضع متعادل وسایل ماهیگیری
fishing tackle ابزار ماهیگیری
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
block and tackle طناب و قرقره
block and tackle قرقره و زنجیر
tackle block دستگاه قرقره جرثقیل
left tackle دفاعچپ
right defensive tackle مهرهشکلتدافعیراست
relieving tackle تاکل کمکی
split tackle تکل قیچی
luff tackle قرقره قلاب دو شیاره
terminal tackle طعمه
sliding overlap arm بازویپوشش
sliding folding window پنجرهتاشویمتحرک
sliding cheek bit دهنهلیزپهلویی
left defensive tackle مهرهشکلتدافعیچپ
rear takedown with outside leg tackle زیریک خم
rear takedown with outside leg tackle گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
rear takedown with double leg tackle زیر یک دو خم که تبدیل به خورجین تکان میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com