English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
English Persian
snake fence نرده مارپیچ
Other Matches
snake مار
snake out خارج کردن کالا از انبار ناو
snake اژدر بنگال
snake مارپیچ رفتن
snake دارای حرکت مارپیچی بودن
snake مارپیچی بودن
snake oil داروهایی که ادم دوره گرد
snake mode روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
snake in the grass خطر نزدیک دوست دو رو
snake in the grass خطر محتمل
snake dance رقص مارپیچی
garter snake مار بی زهرزنده زای راه راه امریکا
glass snake نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
grass snake مارحلقه دار
king snake انواع مارهای جنس Lampropeltis
milk snake مار بی زهرخاکستری
snake bitten مارگزیده
plumber's snake فنر یاسیم لوله پاک کن
rat snake مار موش خوار
indigo snake snake bull=
snake oil دوای ضدزهرمار
water snake مار ابی
snake charmer مارگیر
snake charmer ساحر مار
snake charmers مارگیر
snake charmers ساحر مار
snake oil تبلیغ میکند
ring snake مار حلقه دار اروپایی
snake in the grass <idiom> دشمنی که وانمود به دوستی میکند (دشمن دوست نما)
venomous snake's head سرمارزهری
To snake the dust off the carpet. خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
Much as the snake hates the penny-royal, the herb . <proverb> مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
fence دیوار
fence [around / between something] حصار [دور چیزی] [بین چیزی]
fence [around / between something] نرده [دور چیزی] [بین چیزی]
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
fence شمشیربازی
fence شمشیر بازی کردن
fence حصار
fence پرچین
fence محجر سپر
fence نرده
fence off کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
ox fence اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
fence حفظ کردن نرده کشیدن
fence خاکریز پناه دادن
fence شمشیر بازی
to straddle the fence نامطمئن بودن
rip fence شکافنرداهای
snow fence حفاظ برف
paling fence حصارنردهای
safety fence جانپناه کنار راه
picket fence جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
snow fence دیواره برفگیر
batten fence حصار با میله چوبی
fence month ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
fence month ماه قرق
a breach in the fence سوراخی در حصار
dead fence پرچین
catch fence نرده محکم سر پیچ
safety fence جانپناه
rip fence slot شکافنردهای
double apron fence سیم خاردار دو دامنه
to make a virginia fence تلوتلو خوردن
to make a virginia fence مستانه راه رفتن
rip fence rule حلقهشکافنردهای
rip fence lock قفلشکافنردهای
rip fence guide شکستنشیارحافظ
the horse refuses the fence اسب از پر چین عقب میزند
to [build / erect / put up] a fence حصاری ساختن
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
ring wall or ring fence حصار گرد
ring wall or ring fence پرچین یامحجرگرداگرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com