English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
English Persian
socket coupler پریز اتصال
Other Matches
socket [wall socket] پریز روی دیوار
socket [wall socket] پریز دیواری
socket [wall socket] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
coupler بهم چسباننده
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
coupler وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
coupler جفتگر
coupler متصل کننده
acoustic coupler کوپلر اکوستیک وصل کننده صوتی
acoustic coupler تطبیق دهنده صوتی
acoustic coupler تزویج کننده صوتی
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
acoustic coupler جفت سازصوتی
coupler head سراتصال
quick coupler بست سریع در لولههای ابرسانی
hinge coupler جفتگر لولایی
coupler plug دوشاخه وسایل الکتریکی
coupler link عضو اتصال
coupler link لینک اتصال
coupler-tilt tablet صفحهجفتی
socket [در حدقه یا سرپیچ قرار دادن]
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
socket دو راهی لوله
socket [وسیله با سوراخ هایی که ورودی در آن نصب میشود]
socket موف
socket مفصل
socket حفره
socket [محل اتصال کابل]
socket سرپیچ
socket کاسه چشم
socket جای شمع
socket بوشن
socket پریز
socket گوده حدقه
socket کاسه
socket خانه
socket جا
socket کام [سقف دهان]
socket مادگی
socket سوکت
socket کاسه بندگاه
socket گوده
socket پایه
socket [سرپیچ خانه]
socket پریز برق
socket محل اتصال برق
socket بست لوله
probe socket [سوکت پروب] [الکرونیک و کامپیوتر]
socket bayonet سرنیزه حفره دار
three-pin socket [سرپیچ سه سر]
power socket پریز برق
external socket پریز بیرونی
connecting socket [دوشاخه متصل کننده]
charging socket حفره جا شارژر
wall socket پریز روی دیوار
timer socket [پریز زمان سنج]
The socket is broken. پریز برق شکسته است.
socket box جعبه پریز
network socket پریز شبکه [کامپیوتر]
network socket سوکت شبکه [کامپیوتر]
wall socket پریز دیواری
wafer socket [پریز صفحه ای]
horn socket [وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
fuse socket پایه فیوز
fuse socket سوکت فیوز
flush socket [پریز زیر کار]
earth socket پریز زمین
drill socket [مخروطی سه نظام مته]
bulb socket سرپیچ لامپ
angle socket سرپیچ عمودی
eye socket [خانه چشم]
eye socket کاسه چشم
input socket ساکت ورودی
lamp socket سرپیچ
socket putty [بطانه دو راهی لوله]
spade socket [سوکت بیلی شکل]
socket pipe لوله مفصلی
bell socket تبدیلی
plug socket پریز
plug and socket دوشاخه و پریز
utensil socket [پریز دستگاه برقی]
spigot and socket joint اتصال مفصلی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
ball and socket joint مفصل ساچمه ای
keyless lamp socket [سرپیچ بی کلید]
numeric coprossor socket [پریز کمک پردازنده عددی]
point [wall socket] [British] پریز دیواری
point [wall socket] [British] پریز روی دیوار
point [wall socket] [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com