Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
solar power
نیروی خورشیدی
Other Matches
hunger for power
[craving for power]
میل شدید به قدرت
solar still
اب شیرین کن افتابی
solar still
تقطیر کن افتابی
solar
وابسته بخورشید
solar
بالاخانه
solar
شمسی
solar
خورشیدی
solar shield
حافظنورخورشید
solar wind
باد خورشیدی
solar time
ساعت شمسی
solar winds
باد خورشیدی
solar furnace
سطحانرژیخورشیدی
solar collector
جمعکنندهانرژیخورشیدی
solar panels
پهنهی آفتابگیر
solar radiation
اشعهانرژیخورشیدی
solar time
زمان خورشیدی
solar year
سال شمسی
solar year
سال خورشیدی
solar cell
سلول خورشیدی
solar system
منظومه خورشیدی
solar system
منظومه شمسی
solar energy
انرژی خورشیدی
solar cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
solar prominences
زبانه خورشیدی
solar calculator
ماشین حساب جیبی خورشیدی
solar plexus
شبکه عصبی ناحیه زیر معده
apparent solar
روز شمسی فاهری روزشمسی
solar cells
سلول خورشیدی
solar time
زمان شمسی
solar panel
پهنهی آفتابگیر
solar day
روز خورشیدی
solar day
شبانروزخورشیدی
solar eclipse
گرفت خورشید
solar eclipse
کسوف
solar flare
شراره خورشیدی
solar or astronomical d.
روز خورشیدی
solar month
ماه خورشیدی
solar flare
جرقه خورشیدی
solar flare
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
solar house
گلخانه شیشهای
solar or astronomical d.
روز عرفی
mean solar day
روز متوسط شمسی
solar battery
باطری افتابی
solar propulsion
پیشرانه خورشیدی
solar prominences
فوران خورشیدی
mean solar day
روز متوسط خورشیدی
solar flux
شار خورشیدی
solar constant
ثابت خورشیدی
solar orientation
تعیین موقعیت نسبت به افتاب
mean solar time
زمان متوسط شمسی
Solar ( lunar ) month .
ماه شمسی ( قمری )
solar array deployment
گسترشنظمشمسی
apparent solar year
سال فاهری شمسی
apparent solar year
سال شمسی
solar cell panel
صفحهباطریخورشیدی
solar radiation pressure
فشار تشعشعی خورشیغ
solar system planets
سیارههای منظومه خورشیدی
solar ray reflected
بازتاباشعخانرژیخورشید
solar-cell system
سیستمباطریخورشیدی
production of electricity from solar energy
دستیابیبهالکتریسیتهبوسیلهانرژیخورشیدی
flat-plate solar collector
سطحجذبکنندهانرژیخورشیدی
power up
روشن کردن
power down
قطع برق خاموش کردن
will power
<idiom>
قدرت
power down
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
power i
طرح شماره یک بازی با سه مدافع
power 0
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
power on
روشن کردن
p in power to do something
عدم نیروبرای کردن کاری
power saw
دستگاه اره
power saw
اره ماشینی
outside power
جریان خارجی
power down
قطع نیرو
in power
دارای اختیارات
e. power
قوه مجریه
useful power
توان مفید
power
نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
will-power
اراده
will-power
تصمیم
will-power
عزم راسخ
will-power
قدرت اراده
will to power
قدرت خواهی
useful power
قدرت مفید
power up
برق
power
[over somebody/something]
قدرت
[ بر کسی یا چیزی]
i did all in my power
انچه در توانم بود کردم
in power
صاحب مقام
e. power
نیروی اجرایی
power
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
power
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
power
قوه
[ریاضی]
power
توان برقی
power
زور بکاربردن
power
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power
حذف توان کامپیوتر
power
که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
power
توقف منبع تغذیه الکتریکی
power
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
power
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
power
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
power
نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
power
قدرت دیدذره بین
power
نیرو
power
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
power
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
دولت
power
خاموش کردن یک وسیله
power
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
power
توان از دست رفته
to the power of
[three]
به توان
[سه]
[ریاضی]
power
توان
[ریاضی]
power
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
power
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
power
توان
power
قدرت نیرو
power
شدت
power
برقی
power
درشت نمایی قدرت دوربین
power
توان نیرو
power
دستگاه برقی
power
برتری
power
قدرت
power
قوه یا توان
power
انرژی
power
برق
power
توانایی
power
قوه
power
راندن
power
اقتدار و اختیار
power
اقتدار سلطه نیروی برق
power
حداکثر تلاش در کمترین زمان
power
زور
power user
کاربر پیشرفته
received power
توان دریافتی
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
power slide
لغزش به کنار در پیچ مسیر
power unit
پیش راننده
power turret
برجک برقی
rectangular power
قدرت راست روی
power transmission
انتقال قدرت
power volleyball
والیبال قدرتی
predictive power
قدرت پیش بینی
pulling power
نیروی کشش
power jack
جک
reflecting power
قدرت انعکاس
radiant power
شاره تابان
reactive power
توان هرز
reactive power
توان غیر فعال
reactive power
توان واکنشی
reactive power
توان راکتیو
real power
توان حقیقی
real power
توان موثر
r f power supply
منبع توان بسامد رادیویی
tractive power
نیروی کشش
rated power
هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
power form
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power loss
اتلاف توان
power loss
تلف قدرت
power loss
گمگشتگی قدرت
power mains
شبکه جریان قوی
power mains
شبکه نیرو
power meter
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
power mower
چمن زن یا علف چین موتوری
power of production
نیروی تولید
power of reservation
حق اعتراض
power of reservation
حق نگهداری وذخیره کردن
power of the keys
اختیارات کلیسای پاپ
power outege
قطع قدرت
power level
تراز توان
power law
قانون توانی
power installation
تاسیسات جریان قوی
power forward
فوروارد قوی
power forward
مامورجلوگیری از نزدیک شدن حریف به سبد
power fuel
سوخت
power function
تابع توان
power function
این تابع در حقیقت چگونگی کارائی ازمون فرضهای اماری رابررسی مینماید
power function
تابع توانی
power function
تابع قدرت
power hacksaw
اره کمانهای
power hacksaw
کمان اره
power head
سر موتور
power head
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
power house
کارخانه برق
power outege
قطع برق
power output
توان خروجی
power supplay
منبع قدرت
power supplay
منبع تغذیه
power supply
منبع تغذیه
power supply
منبع انرژی
power supply
تامین کننده برق
power supply
مبدل برق
power surge
برق ناگهانی
power system
سیستم قدرت سیستم انرژی
power test
ازمون قدرت
power transformer
مبدل تغذیه
power transformer
ترانسفورماتور شبکه ترانسفورماتور قدرت
power structure
ساخت قدرت
power stroke
مرحله قدرت
power steering
فرمان خودکار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com