English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
solar system planets سیارههای منظومه خورشیدی
Other Matches
solar system منظومه شمسی
solar system منظومه خورشیدی
solar-cell system سیستمباطریخورشیدی
inner planets سیارات داخلی
planets سیاره
planets ستاره سیار ستاره بخت
inferior planets سیارههای داخلی
inferior planets سیارات زیرین
primary planets سیارات کبار
proto planets سیارههای اولیه
terrestrial planets سیارههای زمین مانند
outer planets سیارات خارجی
primary planets سیارات عمده
principal planets سیارات اصلی
inferior planets سیارههای سفلی سیارههای فروگرد
superior planets سیارههای علوی سیارههای فراگرد
superior planets سیارههای خارجی
superior planets سیارات برین
major planets سیارات بزرگ
jovian planets سیارههای مشتری مانند
solar still تقطیر کن افتابی
solar still اب شیرین کن افتابی
solar بالاخانه
solar وابسته بخورشید
solar خورشیدی
solar شمسی
solar cells سلول خورشیدی
solar calculator ماشین حساب جیبی خورشیدی
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
solar power نیروی خورشیدی
mean solar day روز متوسط شمسی
solar cell سلول خورشیدی
solar plexus شبکه عصبی ناحیه زیر معده
solar panel پهنهی آفتابگیر
solar panels پهنهی آفتابگیر
apparent solar روز شمسی فاهری روزشمسی
solar shield حافظنورخورشید
solar radiation اشعهانرژیخورشیدی
solar furnace سطحانرژیخورشیدی
solar collector جمعکنندهانرژیخورشیدی
solar or astronomical d. روز عرفی
solar or astronomical d. روز خورشیدی
solar month ماه خورشیدی
solar house گلخانه شیشهای
solar flux شار خورشیدی
solar flare شراره خورشیدی
solar flare تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
solar flare جرقه خورشیدی
solar orientation تعیین موقعیت نسبت به افتاب
solar prominences زبانه خورشیدی
solar prominences فوران خورشیدی
solar battery باطری افتابی
solar time زمان خورشیدی
solar time ساعت شمسی
solar year سال خورشیدی
solar time زمان شمسی
solar year سال شمسی
solar propulsion پیشرانه خورشیدی
solar energy انرژی خورشیدی
solar eclipse کسوف
solar eclipse گرفت خورشید
mean solar day روز متوسط خورشیدی
solar wind باد خورشیدی
solar winds باد خورشیدی
solar constant ثابت خورشیدی
mean solar time زمان متوسط شمسی
solar day روز خورشیدی
solar day شبانروزخورشیدی
apparent solar year سال فاهری شمسی
solar ray reflected بازتاباشعخانرژیخورشید
apparent solar year سال شمسی
solar cell panel صفحهباطریخورشیدی
solar array deployment گسترشنظمشمسی
Solar ( lunar ) month . ماه شمسی ( قمری )
solar radiation pressure فشار تشعشعی خورشیغ
flat-plate solar collector سطحجذبکنندهانرژیخورشیدی
production of electricity from solar energy دستیابیبهالکتریسیتهبوسیلهانرژیخورشیدی
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
c.g.s. system دستگاه سگث
the system of the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
i.f.f. system دستگاه تشخیص
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system نظم ترتیب
value system نظام ارزشها
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system رشته دستگاه
system سلسله
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system منظومه
system مجموعه سازمان
system طرز روش
system اصول وجود
system اسلوب
system سیستم
system سازگان
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system نظام
system نظم منظومه
system قاعده رویه
system طرز اسلوب
system جهاز
system دستگاه
system سلسله رشته
system طریقه
system همستاد روش
system همست
system نظام سیستم
system روش اصول
system ترتیب
system تشکیلات
system سامانه
system سازمان
ragozin system سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
railroad system سیستم راه اهن
railway system شبکه راه اهن
railway system سیستم راه اهن
rationing system نظام جیره بندی
rationing system نظام سهمیه بندی
price system نظام قیمتی
price system نظام قیمت
quota system نظام سهمیه بندی
recoil system سیستم دافع
quantized system دستگاه کوانتایی
ptolemaic system هئیت بطلیموسی
practical system دستگاه یکانهای عملی
price system نسبت و رابطه قیمتها با هم
quota system سیستم سهمیهای
recoil system دستگاه دافع توپ
serfdom system نظام رعیتی
serfdom system نظام سرفی
sewage system شبکه فاضلاب
smyslov system سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
social system نظام اجتماعی
software system سیستم نرم افزاری
mksa system دستگاه مکثا
merit system نظام شایستگی نگر
secure system سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
second signal system دستگاه علامتی دوم
recoil system سیستم عقب نشینی توپ
redox system سیستم اکسایش- کاهش
respiratory system دستگاه تنفسی
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
road system شبکه راهها
road system شبکه راهسازی
rotation system توزیع تناوبی
russian system سیستم روسی در دفاع گرونفلد
sewerage system شبکه فاضلاب
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
makagonov system سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
mixed system نظام مختلط
mnemonic system نظام یادیار
modern system نظام نوین
modern system نظام جدید
modular system سیستم پیمانهای
modulation system سیستم مدولاسیون
monetary system سیستم پولی
monitor system سیستم مبصر
monoclinic system دستگاه تک شیب
monocyclic system دستگاه تکدور
monoprogramming system سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
multicomponent system سیستم چند جزیی
multicomputer system سیستم چند کامپیوتری
multilink system سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
multiple well system سیستم چند چاهی
multiplex system سیستم چند سیمه
miniature system خرده نظام
microcomputer system سیستم ریزکامپیوتری
magnetic system سیستم مغناطیسی
management system سیستم مدیریت
magnet system سیستم اهنربایی
lymphatic system دستگاه لنفاوی
management system سیستم اداره
london system سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
limbic system دستگاه کناری
market system نظام بازار
isolated system سیستم منزوی
irrigation system شبکه ابیاری
maroczy system سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mature system سیستم کامل
total system سیستم کامل
interphone system سیستم تلفنی
measuring system سیستم سنجش
multiplex system سیستم چندگانه
multiprocessing system سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
open system سازگان باز
operating system/ سیستم عامل دو
organ system دستگاه
orthorhomobic system دستگاه راست گوشه
rhombic system دستگاه راست گوشه
parallel system شبکه موازی
payroll system سیستم پرداخت حقوق
phonetic system سیستم صوتی
physiocratic system روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system سیستم خورشیدی
planetary system شمسی
planning system نظام برنامه ریزی
point system شرط بندی براساس امتیاز
polyphase system دستگاه چندفاز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com