Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (9 milliseconds)
English
Persian
source document
سند منبع
source document
سند اصلی
Other Matches
source
در عمل کشیدن و قرار دادن , شی اصلی شی ای است که انتخاب شده است و پس کشیده شده است
source
کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
source
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
source
که بعداگ توسط کامپایلر به کد ماشین تبدیل میشود
source
نرم افزارای که به کاربر امکان تغییر دادن , حذف و افزودن دستورات در فایل اصلی برنامه میدهد
source
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
source
مجموعه پانچ کارتها که حاوی کد اصلی برنامه است
source
روش
source
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
source
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
source
نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه
source
نقط ه اصلی یا شروع
second source
منبع دوم
the source
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
source
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
source
خصوصیت برخی bridge ها که
source
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
source
منبع برق
source
منبع
source
سرچشمه
source
مایه مبداء
source
چشمه
source
منبع منشاء
source
ماخذ
source
ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
source
منشاء
source
مبداء
document
پردازش متن توسط کامپیوتر
document
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document
نوشتن شرح یک فرآیند
document
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
associated document
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
associated document
وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated document
سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
document
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
document
ملاک سندیت دادن
document
سند
document
مدرک
document
دستاویز
document
متکی به مدرک کردن
document
ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
lighting source
منبع روشنایی
line source
منبع خطی شکل
message source
منبع پیام
line source
منبع خطی منبع شبکه
light source
منبع نور
information source
منبع اطلاعات
incandescent source
منبع ملتهب
image source
منبع تصویر
source file
فایل مبدا
source language
زبان منبع
excitation source
منبع برانگیختگی
source language
زبان اصلی
source language
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
voltage source
منبع ولتاژ
source code
کد منبع
source code
کد مبداء
radiation source
منبع تشعشع
radio source
چشمه شبه اختری
radio source
چشمه اخترواره
quasistellar source
چشمه شبه اختری
quasistellar source
چشمه اخترواره
power source
منبع قدرت
source computer
کامپیوتر منبع
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source data
دادههای منبع
source disk
دیسک مبداء
neutron source
منبع نوترون
message source
منشاء پیام
source listing
لیست برداری منبع
source listing
لیست منبع
It is a source lf pride .
مایه افتخار است
data source
منبع داده
x ray source
منبع اشعه رونتگن
discrete source
چشمههای مجزا
welding source
منبع جریان جوش
voltage source
منبع الکتریسیته
voltage source
منبع فشار الکتریکی
voltage source
منبع قدرت
source program
برنامه منبع
source of power
منبع انرژی
source program
برنامه مبداء
source register
ثبات منبع
source routine
روال منبع
source trait
ویژگی پایه
source of power
منبع قدرت
document-to-be-sent position
موقعیتفرستادنمدارک
sent document recovery
استردادمدارکفرستادهشده
lost document
مدرک گم شده
document receiving
دریافتکنندهمدارک
identification document
کارت شناسایی
document handler
گردانندهمدراک
document folder
پوشهمدارک
identification document
شناسنامه
the body of a document
متن یک سند
turnaround document
متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
to forge a document
سندی راجعل کردن
to fabricate a document
سندی راجعل کردن
the document purports that
انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
authentic document
مدرک اصلی
document format
قالب مدرک
document format
فرمت مدرک
document in proof
دلیل مستند
document number
شماره درخواست
document number
شماره سند
document of birth
سند ولادت
document of identity
اسناد سجل و احوال
document of nationality
سند تابعیت
document of title
سند مالکیت
document file
پرونده اسناد
document file
پرونده اسناد یکان
authentic document
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
authentic document
سند صحیح
authenticity of a document
اعتبار سند
authenticity of document
صحت سند
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
document bills
اوراق تجارتی
contents of a document
مندرجات سند
private document
سند عادی
document against payment
تحویل اسناد در ازای پرداخت
document processing
پردازش مدرک
document processing
متن پردازی
official document
سند رسمی
original document
بنچاق
noterial document
سند رسمی
master document
مدرک اصلی
original document
اصل سند
referring to a document
استناد به مدرک خاصی
forged document
سند جعلی
reliance on a document
استناد به مدرک خاصی
enforceable document
سند لازم الاجرا
document reader
سند خوان
document reader
سندخوان
document register
ثبات
document register
بایگانی
document register
ثبت کردن سند
document register
ثبت سند
document retrieval
بازیابی سند
basic source of food
منابعاولیهغذا
Water must be stopped at its source .
<proverb>
آب را از سر بند باید بست .
source data automation
خودکاری داده منبع
The water is turbid from its source .
<proverb>
آب از سر چشمه گل آلود است .
low frequency source
منبع فرکانس پایین
source data automation
کنترل خودکار داده منبع
extirpate the source of dispute
قلع ماده نزاع
light source colour
رنگ منبع نور
document comparison utility
برنامه کمکی مقایسه مدارک
certificate
[official document]
مدرک
combined transport document
اسناد حمل ترکیبی
certificate
[official document]
گواهی
document base font
فونت پایه مدرک
To forge a document (documents).
سند ومدرک سازی کردن
blank signed document
سفید امضاء
refugee travel document
گذرنامه پناهنده
refugee's travel document
گذرنامه پناهنده
bottom-fold document case
کیفمدارک
abusing a blank signed document
سوء استفاده از سفید امضاء
autograph
[a document transcribed entirely in the handwriting of its author]
امضا یادگاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com