English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
English Persian
special effects جلوههای ویژه
special effects تروکاژ
Search result with all words
digital video special effects نمایشمخصوصعددیعوامل
Other Matches
after-effects تاثیر بعدی
after-effects اثر ثانوی
by-effects اثرهای جانبی
by-effects آثار جانبی
effects عوامل
social effects سودهای اجتماعی
spread effects اثرات نشر
spillover effects اثرات خارجی
spillover effects آثار جانبی
side-effects اثرجانبی نتیجه جانبی
differential effects اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
desired effects اثرات مورد نظر
growth effects اثار رشد
spread effects اثرات پراکندگی
range effects اثرات برد
thermal effects اثرات حرارتی
range effects اثرات بردی
relativistic effects اثار نسبیتی
secondary effects اثرات ثانوی
side effects اثرات جنبی
side effects اثرات فرعی
controlled effects جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
controlled effects اثرات کنترل شده
contingent effects اثرات احتمالی انفجار هستهای
secondary effects اثرهای جانبی
side effects اثرهای جانبی
spillover effects اثرهای جانبی
secondary effects آثار جانبی
side effects آثار جانبی
sound effects عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
sound effects صدا سازی
personal effects لوازم شخصی
linkage effects اثرات زنجیری
chain effects اثرات زنجیری
side-effects نتیجه جانبی
side-effects اثر جانبی
side-effects واکنش ثانوی
side-effects اثر زیان اور
side-effects اثر فرعی
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
digital video effects monitor صفحهنمایشدیجیتالی
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
special <adj.> اضافه
special آنچه متفاوت یا غیر عادی است
special <adj.> ویژه
special <adj.> علاوه
special سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
special حرف غیر عادی در یک نوشتار
special حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
special ویژه
special مخصوص خاص
special استثنایی
special <adj.> خاص
special مخصوصا
special مخصوص
special خاص
special weapons جنگ افزار مخصوص
special weapons جنگ افزارهای ویژه
special agent وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
extra special مخصوص
special administration اداره قسمت خاصی از ترکه
Paste Special درج یک شی خاص
Paste Special در یک متن
special ability توانایی اختصاصی
special vertict رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
special symbol نماد خاص
special team تیم ذخیره ها
special tribunal دادگاه اختصاصی
special troops یکانهای مخصوص
special troops یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
special verdict رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
special verdict تصمیم ویژه
extra special ویژه
extra special فوق العاده
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
as a special exception <adv.> استثنأ
special plea دفاع خاص
special session نشست فوق العاده
special session نشست ویژه
Are there any special fares? آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
a special menu صورت غذای مخصوص
Do you have any special rates? آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
special delivery پست سفارشی
special effect جلوههایویژه
Special Branch سازمانپلیسبریتانیا
special mark علامتمخصوص
as a special exception <adv.> بطور استثناء
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
special degration نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
special deposits سپردههای ویژه
special drawing right حق برداشت مخصوص
special drawing right حق برداشت ویژه
special duty کار ویژه
special education اموزش و پرورش استثنایی
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special handling ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
special jury هیئت منصفه مخصوص
special majority اکثریت خاص
special olympics المپیک افراد استثنایی
special damage خسارت مخصوص
special corrections تصحیحات مخصوص
special area منطقه پرواز مخصوص
special bastard حرامزاده ویژه
special bastard هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
special case مورد ویژه
special case مورد خاص یااستثنایی
special character دخشه
special character ویژه
special character دخشه ویژه
special character علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special contracts عقود معینه
special contracts منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
special operations عملیات مخصوص یا ویژه
special party گروه ویژه
special symbol نماد ویژه
special session جلسه مخصوص
special purpose خاص منظوره
special staff ستاد تخصصی
special purpose تک منظوره
special sheaf مروحه مخصوص
special registrant دفتر ثبت نام مخصوص
special relativity نسبیت خصوصی
special school اموزشگاه استثنایی
special services خدمات مخصوص
special services یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
special session جلسه فوق العاده
special purpose یک منظوره
special staff ستاداختصاصی
special property مالکیت خاص
special passport پاسپورت ویژه
special pleading علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
special passport پاسپورت مخصوص
special agreement قرارداد ویژه
special pleader متخصص تهیه لوایح دفاعی
special libraries association انجمن کتابخانههای مخصوص
I must make a special note of that. من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
special weight race مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
special purpose computer کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
special acceptance of a bill of قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
special interest groups گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
special theory of relativity نظریه نسبیت خصوصی
special interest group که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
special interest group گروه
special drawing rights این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
special drawing rights حق برداشت ویژه
special purpose programming language زبان برنامه نویسی تک منظوره
Can I go earlier today, just as a special exception? اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
Every man is made for a special job. <proverb> هر کس را بهر کارى ساختند .
extra special flexible wire rope طناب فولادی ویژه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com