English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
English Persian
special tribunal دادگاه اختصاصی
Other Matches
tribunal دیوان
tribunal دیوان محاکمات
tribunal دادگاه محکمه
tribunal محکمه
tribunal دادگاه
financial tribunal دیوان محاسبات
arbitral tribunal هیات تحکیم
arbitral tribunal دیوان داوری
industrial tribunal محکمه صناعی
military tribunal دادگاه نظامی
tribunal of arbitration دیوان داوری
temporal tribunal محاکم عرفیه
disciplinary tribunal دادگاه انتظامی
administrative tribunal دادگاه اداری
judges disciplianary tribunal دادگاه قضات انتظامی
iran u.s. claims tribunal دیوان دعاوی ایران و امریکا
chairman of the arbitral tribunal سرداور
The tribunal considered that this action amounted to professional misconduct. برای دادگاه این اقدام برابر با اشتباه حرفه ای محسوب می شود.
special سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
special ویژه
special مخصوص
special <adj.> اضافه
special مخصوص خاص
special مخصوصا
special استثنایی
special آنچه متفاوت یا غیر عادی است
special خاص
special حرف غیر عادی در یک نوشتار
special <adj.> علاوه
special حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
special <adj.> خاص
special <adj.> ویژه
special troops یکانهای مخصوص
special verdict رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
special troops یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
special symbol نماد خاص
special team تیم ذخیره ها
special symbol نماد ویژه
special staff ستاداختصاصی
special staff ستاد تخصصی
special purpose خاص منظوره
special purpose تک منظوره
special registrant دفتر ثبت نام مخصوص
special relativity نسبیت خصوصی
special school اموزشگاه استثنایی
special services خدمات مخصوص
special services یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
special session جلسه فوق العاده
special session جلسه مخصوص
special sheaf مروحه مخصوص
special purpose یک منظوره
special verdict تصمیم ویژه
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
special session نشست ویژه
special session نشست فوق العاده
as a special exception <adv.> بطور استثناء
special weapons جنگ افزار مخصوص
Are there any special fares? آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
a special menu صورت غذای مخصوص
special vertict رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
special weapons جنگ افزارهای ویژه
special effects جلوههای ویژه
special effects تروکاژ
special mark علامتمخصوص
Special Branch سازمانپلیسبریتانیا
special effect جلوههایویژه
Do you have any special rates? آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
as a special exception <adv.> استثنأ
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
special contracts عقود معینه
special contracts منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
special administration اداره قسمت خاصی از ترکه
special damage خسارت مخصوص
special degration نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
special deposits سپردههای ویژه
special drawing right حق برداشت مخصوص
special drawing right حق برداشت ویژه
special corrections تصحیحات مخصوص
special agent وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
special character علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special area منطقه پرواز مخصوص
special bastard حرامزاده ویژه
special bastard هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
special case مورد ویژه
special case مورد خاص یااستثنایی
special character دخشه
special agreement قرارداد ویژه
special character ویژه
special character دخشه ویژه
special ability توانایی اختصاصی
special duty کار ویژه
special operations عملیات مخصوص یا ویژه
special party گروه ویژه
special passport پاسپورت ویژه
special passport پاسپورت مخصوص
special plea دفاع خاص
extra special فوق العاده
special delivery پست سفارشی
special pleader متخصص تهیه لوایح دفاعی
special pleading علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
special olympics المپیک افراد استثنایی
special majority اکثریت خاص
extra special ویژه
special education اموزش و پرورش استثنایی
Paste Special در یک متن
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special handling ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
Paste Special درج یک شی خاص
extra special مخصوص
special jury هیئت منصفه مخصوص
special property مالکیت خاص
special acceptance of a bill of قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
I must make a special note of that. من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
special purpose computer کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
special libraries association انجمن کتابخانههای مخصوص
special interest groups گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
special interest group که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
special interest group گروه
special theory of relativity نظریه نسبیت خصوصی
special drawing rights این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
special weight race مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
special drawing rights حق برداشت ویژه
Can I go earlier today, just as a special exception? اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
digital video special effects نمایشمخصوصعددیعوامل
special purpose programming language زبان برنامه نویسی تک منظوره
Every man is made for a special job. <proverb> هر کس را بهر کارى ساختند .
extra special flexible wire rope طناب فولادی ویژه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com