Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
speed of advance	سرعت پیشروی
Other Matches
in advance <adv.>	پیشاپیش
advance	حرکت دادن چیزی به جلو
advance	پیشرفت پیشروی
advance	پیش افتادن پیش افتادگی
advance	پیش رفتن
advance	راندن
advance	پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance	اعتبار
advance	حرکت به جلو
in advance <idiom>	سرساعت
advance	پیشرفت
advance course	دوره عالی
in advance <adv.>	از قبل
advance	پیشروی
advance	بهبود
advance	پیشرفت
advance	ترفیع رتبه دادن
advance	پیش پرداخت
advance	پیشروی
advance	قبلا تهیه شده
advance	ازپیش فرستاده شده
advance	مساعده
advance	مساعده دادن
advance	طرح کردن
advance	پیشنهاد کردن
advance	اقامه کردن
advance	تسریع کردن
advance	ترقی دادن
advance	جلو رفتن
advance	جلوبردن
advance	پیش بردن
advance	قبلا تجهیز شده
advance	ترقی مساعده
advance	ترقی کردن پیش پرداخت
advance	پیشروی پیشروی کردن
advance	پیشرفت طولی ناو
advance	مقدم
advance	جلو
advance	پیش پرداخت
advance	وام
advance	پیشرفت
advance	پیش برق
advance	عالی
advance march	پیشروی حرکت به جلو
advance party	گروه پیشرو
advance party	قسمت پیشرو
advance payment	پیش پرداخت
advance point	گروه نوک
advance point	قسمت سر جلودار
advance point	قسمت نوک
advance organizer	پیش سازمان دهنده
advance gruard	یکان جلودار
advance gruard	پیش قراول
advance guard	پیش قراول
advance officer	افسر جلودار ستون
advance guard	پیشرو
advance guard	طلایه
advance march	فرمان پیش
advance observer	دیدبان جلو
advance observer	دیدبان مقدم
advance purchase	خرید سلف
advance section	قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance section	قسمت جلویی
hand advance	میزان کردن دستی
velocity of advance	تندی پیشرفت
payment in advance	پیش پرداخت
money in advance	بیعانه
money in advance	پیش پرداخت مساعده
paper advance	جلو رفتن کاغذ
pay in advance	پیش قسط دادن
payment in advance	پیش پرداخت کردن
advance gruard	طلایه
advance sign	علامت اوانس
advance to contact	پیشروی برای اخذ تماس
advance variation	واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
announce in advance	از پیش اعلام کردن
axis of advance	محور پیشروی
bank advance	وام بانکی
pay in advance	پیش پرداخت کردن
buy in advance	پیش خرید کردن
payable in advance	قابل پیش پرداخت
advance gruard	جلودار
advance base	پایگاه جلو
advance base	پایگاه مقدم صحنه عملیات
advance by bounds	حرکت خیز به خیز
advance by bounds	پیشروی خیز به خیز
advance by echelon	حرکت رده به رده
advance by echelon	پیشروی رده به رده
advance cracking	ترکهای عمیق
advance guard	پیش لشکر پاسدار
advance freight	پیش پرداخت کرایه حمل
advance force	نیروی جلودار اب خاکی
advance force	نیروی پیشروی
advance detachment	قسمت سرجلودار
advance detachment	قسمت پیشرو
To make advance [overtures]	منت کشیدن [برای آشتی]
film advance mode	دکمه رد کردن فیلم
semi automatic advance	میزان کردن نیم خودکار
to advance the hand of a clock	عقربه ساعت را جلو کشیدن
advance resistance wire	سیم ادونس
spark advance & retard	میزان کردن جرقه
automatic timing advance	تنظیم کننده خودکار
paper advance setting	جایگاه پیشرفته ورق
advance individual training	آموزش تکمیلی انفرادی
advance command post	پاسگاه رده جلو
advance command post	پاسگاه فرماندهی جلو
synchronous phase advance	خازن همزمان
advance of defensive line	در جلو خطوط پدافندی
automatic spark advance	میزان کردن خودکار
speed	اسکالار سرعت [فیزیک]
speed	مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speed	عده دور
speed	مقدار سرعت [فیزیک]
speed up	تسریع
with all speed	باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
with all speed	منتهای سرعت
speed	سریع کارکردن
speed	باسرعت راندن
mean speed	سرعت متوسط
speed	سرعت حرکت
speed	شتاب
speed	شتاب حرکت
speed	کامیاب بودن
speed	حالت شانس خوب داشتن
speed	سرعت
speed	وضع
speed	عجله
speed	روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speed	مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
speed	درجه تندی
speed	میزان شتاب
speed	شتاب کامیابی
speed	تندی
speed	نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speed a way	نوعی بازی شبیه هاکی
speed	اندازه سرعت
speed	تسریع کردن
sustained speed	سرعت دائمی
speed regulator	نافم سرعت
synchronous speed	سرعت همزمان
speed indicator	سرعت نما
speed ring	میز سایت
peripheral speed	سرعت محیطی
speed ring	طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
speed of light	سرعت نور
speed skater	اسکیت باز سرعت
surface speed	سرعت محیطی
phase speed	سرعت فاز
speed tests	ازمونهای سرعت
speed skating	اسکیتینگ سرعت
speed stability	پایداری سرعت
speed regulator	تنظیم کننده سرعت
speed reduction	کاهش سرعت
reverse speed	سرعت معکوس
rotational speed	سرعت چرخش
speed adjustment	تنظیم سرعت
speed change	تغییر سرعت یا تعویض عده دور
speed characteristics	مشخصه سرعت
speed cones	مخروق سرعت نمای ناو
speed control	کنترل سرعت
speed control	کنترل عده دور
reading speed	سرعت خواندن
pitch speed	حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
speed over the ground	S good made speed
piston speed	سرعت پیستون
speed light	چراغ سرعت نمای دریایی
speed indicator	تندی نما
speed governor	تنظیم کننده سرعت
speed counter	کنتورسرعت
speed counter	شمارشگر عده دور
speed controls	نافم سرعت
three speed motor	موتور سه سرعته
speed of action	زرنگی [چابکی]
alacrity [speed]	سرعت انتقال
speed of action	تندی
alacrity [speed]	تندی
speed of rotation	گردش بر دقیقه
rotational speed	گردش بر دقیقه
speed of rotation	چرخش بر دقیقه
rotational speed	چرخش بر دقیقه
speed of rotation	دور بر دقیقه
alacrity [speed]	فرزی
speed of action	سرعت انتقال
alacrity [speed]	درجه تندی
speed of action	درجه تندی
alacrity [speed]	سرعت حرکت
speed of action	سرعت حرکت
alacrity [speed]	زرنگی [چابکی]
speed of action	چالاکی
alacrity [speed]	چالاکی
speed of action	چابکی
alacrity [speed]	چابکی
speed of action	فرزی
rotational speed	دور بر دقیقه
speed selector	انتخابگرسرعت
speed controller	کنترلکنندهسرعت
film speed	ضبطشتاب
with lightning speed	مانند برق به تندی برق بسرعت برق
wind speed	سرعت باد
wave speed	سرعت موج

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com