English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
speed ring میز سایت
speed ring طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
Other Matches
ring wall or ring fence پرچین یامحجرگرداگرد
ring wall or ring fence حصار گرد
speed اندازه سرعت
speed عده دور
speed مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speed نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speed روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speed up تسریع
speed مقدار سرعت [فیزیک]
speed اسکالار سرعت [فیزیک]
with all speed باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
with all speed منتهای سرعت
speed a way نوعی بازی شبیه هاکی
speed مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
speed باسرعت راندن
speed وضع
speed درجه تندی
speed میزان شتاب
mean speed سرعت متوسط
speed تندی
speed شتاب کامیابی
speed عجله
speed سرعت
speed حالت شانس خوب داشتن
speed کامیاب بودن
speed شتاب
speed شتاب حرکت
speed تسریع کردن
speed سریع کارکردن
speed سرعت حرکت
ring off قطع کردن تلفن
there was no ring کسی تلفن نکرد
ring off قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
o ring واشر
to ring off قطع کردن
ring up به کسی تلفن کردن
o-ring حلقهoشکل
ring with منعکس کردن
ring احاطه کردن
there was no ring کسی زنگ نزد
to ring for با زنگ صدا کردن
to ring off بریدن
ring up <idiom> تلفن زدن
x ring دایره مرکزی هدف تیراندازی
v ring مثلث شکاف درجه
v ring تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
to ring up با زنگ فراخواندن
to ring up کسیرا پشت تلفن خواستن
to ring up تلفن کردن به
to ring the changes کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
ring d. فاخته
ring d. قمری
ring up <idiom> اضافه کردن آمار پولی
ring گروه
ring احاطه کردن زنگ اخبار
ring ناقوس
ring زنگ زدن
ring رینگ بوکس
ring محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
ring صدا کردن
ring طنین انداختن صدای زنگ
ring گرد امدن
ring حلقه زدن
ring انگشتر میدان
ring گود
ring محفل
ring حلقه
ring تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند
ring عرصه
ring جسم حلقوی
ring طوقه
ring صحنه ورزش
ring چرخ خوردن
ring صدای زنگ تلفن طنین
ring نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
ring تلفن حلقه
ring لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
ring سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
ring میدان
ring تلفن زدن
instantaneous speed تندی انی
jump speed سرعت مناسب برای پرش باچتر
instantaneous speed تندی لحظهای
speed cones مخروق سرعت نمای ناو
operating speed سرعت عملیاتی
operating speed سرعت عملکرد کار
optimum speed سرعت مطلوب
hull speed حداکثر سرعت نظری قایق
speed controller کنترلکنندهسرعت
peak speed حداکثر سرعت
peak speed بیشترین تندی
overload speed سرعت بار زیاد
output speed سرعت خروجی
high speed دنده سریع
optimum speed کندی بهینه
speed selector انتخابگرسرعت
pen speed سرعت قلم
on load speed سرعت بار
reverse speed سرعت معکوس
film speed ضبطشتاب
linear speed سرعت خطی
loading speed سرعت بار گذاری
motor speed سرعت موتور
most probable speed محتملترین تندی
moderate speed سرعت متوسط
maximum speed حداکثر سرعت
low speed بطیی
no load speed سرعت بی باری
linear speed روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
moderate speed سرعت متعادل
jump speed سرعت پرش
speed adjustment تنظیم سرعت
speed characteristics مشخصه سرعت
speed change تغییر سرعت یا تعویض عده دور
limiting speed بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
limiting speed سرعت محدود
line speed سرعت خط
low speed کند
speed control کنترل عده دور
speed over the ground S good made speed
speed reduction کاهش سرعت
speed regulator تنظیم کننده سرعت
speed regulator نافم سرعت
speed skater اسکیت باز سرعت
speed skating اسکیتینگ سرعت
speed stability پایداری سرعت
speed tests ازمونهای سرعت
speed of light سرعت نور
speed of advance سرعت پیشروی
speed controls نافم سرعت
speed counter شمارشگر عده دور
speed counter کنتورسرعت
rotational speed سرعت چرخش
speed control کنترل سرعت
speed governor تنظیم کننده سرعت
speed indicator سرعت نما
speed indicator تندی نما
speed light چراغ سرعت نمای دریایی
sustained speed سرعت دائمی
vertical speed سرعت قائم
wave speed سرعت موج
wind speed سرعت باد
with lightning speed مانند برق به تندی برق بسرعت برق
pitch speed حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
piston speed سرعت پیستون
phase speed سرعت فاز
peripheral speed سرعت محیطی
vertical speed سرعت صعود
reading speed سرعت خواندن
vertical speed سرعت صعود عمودی هواپیما
synchronous speed سرعت همزمان
surface speed سرعت محیطی
three speed motor موتور سه سرعته
tip speed سرعت نوک
top speed سرعت نهایی
turnings speed سرعت تراشکاری
speed of action سرعت حرکت
perceptual speed سرعت ادراک
cruising speed سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
change of speed تغییر سرعت
speed stages سطح های سرعت
rotational speed دور بر دقیقه
speed of rotation دور بر دقیقه
rotational speed چرخش بر دقیقه
speed of rotation چرخش بر دقیقه
medium speed بیت در ثانیه
rotational speed گردش بر دقیقه
input speed سرعت اولیه
initial speed سرعت اولیه
basic speed سرعت اولیه
speed variation تغییر سرعت
critical speed سرعت بحرانی
sliding speed سرعت لغزشی
speed level سطح سرعت
constant speed سرعت ثابت
speed stage سطح سرعت
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
coming in speed حداقل سرعت گردش مگنتوبرای تامین ولتاژ لازم جهت جرقه زدن همزمان تمام شمع ها
speed level مرحله سرعت
speed stage مرحله سرعت
clock speed سرعت ساعت
speed levels سطح های سرعت
base speed سرعت منتجه
base speed سرعت مبنا
speed of rotation گردش بر دقیقه
speed limits سرعت مجاز
speed limit حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
speed limit سرعت مجاز
speed traps مسیر اندازه گرفته شده باوسیله الکتریکی
speed trap مسیر اندازه گرفته شده باوسیله الکتریکی
speed of action چابکی
alacrity [speed] چالاکی
speed of action چالاکی
alacrity [speed] زرنگی [چابکی]
speed of action زرنگی [چابکی]
alacrity [speed] سرعت انتقال
speed of action سرعت انتقال
alacrity [speed] درجه تندی
speed of action درجه تندی
speed limits حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com