English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
English Persian
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
Other Matches
wages دستمزد
wages اجیر کردن
wages اجرت کارمزد
wages اجر
wages حمل کردن
wages ضمانت حسن انجام کار
wages جنگ برپا کردن
wages مزد
wages اجرت
d. wages مزد دوبرابر
wages کار مزد دسترنج
frozen wages مزدهای ثابت
i paid his d. wages مزد او را انچه لازم بود دادم
rigidity of wages انعطاف ناپذیری مزدها
wages tax مالیات مزد و حقوق
The wages wI'll be raised. دستمزد ها بالاخواهند رفت
board wages جیره خشکه
frozen wages مزدهای غیرقابل تغییر مزدهای منجمد
spiral فنر
spiral حلزونی فنر مارپیچ
spiral مارپیچی
spiral مارپیچ
spiral حلزونی بشکل مارپیچ
spiral بشکل مارپیچ دراوردن
spiral بطورمارپیچ حرکت کردن
spiral پاندول
spiral چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiral پیچاپیچ
bargaining theory of wages نظریه چانه زنی مزدها
subsistence theory of wages به قانون مفرغ مزدها نیزمعروف است
index of real wages شاخص دستمزدهای واقعی
subsistence theory of wages نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
All wages were scaled up to 15 per cent . کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
general level of wages سطح عمومی مزدها
to keep up prices نرخهارابالانگاه داشتن
whole prices قیمتهای عمده
The prices have gone up. قیمتها بالارفته اند
To keep prices down. جلوی افزایش قیمتها را گرفتن
prices مبلغ شرطبندی
prices ارزش پولی کالا
prices قیمت گذاشتن
prices نرخ
prices ارزش
prices بها
prices بها قائل شدن
prices قیمت
inflationary spiral مارپیچ تورمی
spiral test ازمون مارپیچ
spiral stairs پلکان مارپیچ
spiral agitator همزن مارپیچی
spiral arms بازوهای مارپیچی
spiral drill مته مارپیچی
spiral spring فنر مارپیچ
spiral galaxy کهکشان مارپیچی
spiral instability ناپایداری چرخشی
spiral scanning مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
spiral stability پایداری چرخشی
spiral case جعبهمارپیچ
spiral scanning تقطیع حلزونی
spiral rib قسمتبرآمدهحلزونی
spiral gear چرخ دنده حلزونی
spiral drill مته مارپیچ
spiral screwdriver آچارپیچگوشتیمارپیچ
death spiral حرکت چرخاندن یار
spiral binder پوشهمارپیچی
spiral beater همزن مارپیچی
spiral reinforcement فولادگذاری مارپیچ
spiral-in groove شیارمارپیچی
pitch of spiral پای پیچ
spiral staircase پلههایمارپیچی
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
To stabilize prices . قیمت ها راثابت نگاهداشتن
Without regard for prices . بدون توجه به قیمتها
guaranteed prices قیمتهای تضمین شده
distorted prices قیمتهای تحریف شده
accounting prices قیمت های محاسباتی
market prices قیمتهای بازار
market prices قیمتهای تعیین شده در بازار
official prices قیمتهای رسمی
prices are on the rise قیمتهارو بافزایش
closing prices قیمت سهام درپایان روز
prices are on the rise است
prices are sagging قیمتهاپایین میاید
closing prices اخرین قیمت معامله شده
record prices بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
relative prices قیمتهای نسبی
rigidity of prices انعطاف ناپذیری قیمت ها
ceiling prices حداکثر قیمت قانونی
cost prices قیمت تمام شده
wage price spiral قیمت
spiral ratchet drill مته ضامن دار حلزونی
zigzag spiral filament فیلامان زیگزاگ
barred spiral galaxy کهکشان مارپیچی مسدود کهکشان مارپیچی میله دار
wage price spiral دور تسلسل دستمزد
Prices are rising ( falling ) . قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
break in share prices کاهش قیمت سهام
prices rule high مظنه ها بالا است
index of retail prices شاخص قیمتهای خرده فروشی
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index of wholesale prices شاخص قیمتهای عمده فروشی
quantity theory of money and prices نظریه مقداری پول و قیمت
The rise in prices in the European markets. ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com