English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (2 milliseconds)
English Persian
spirit levels تراز
spirit levels تراز حباب دار
spirit levels تراز حبابدار
Other Matches
levels تراز کردن تراز
levels مسطح کردن
levels ترازکردن
levels ترازسازی
levels موزون هدف گیری
levels یک دست
levels یک نواخت
levels هم پایه
levels هم تراز
levels سطح برابر
levels مسطح شدن
levels نشانه گرفتن
levels همسطح کردن
levels تراز بنایی
levels هدف در خط دید شماقرارگرفت
levels مستقیم
levels تراز سطح افقی افقی کردن
levels پایه
levels رده
levels همسطح
levels الت ترازگیری
levels میزان
O levels نمرهی قبولی در این امتحانات
O levels آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
A levels مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
levels هموار
levels کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levels استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
levels سطح
levels تراز
levels سطح ارتفاع
levels مسطح
speed levels سطح های سرعت
price levels سطح قیمتها
levels of maintenance ردههای نگهداری
flying levels افق تراز متحرک
flying levels خط تراز نقشه برداری
bed levels نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
At lower levels. در سطوح پایین تر
allowed energy levels ترازهای انرژی مجاز
to spirit up سرخلق اوردن
spirit الکل
spirit روح
spirit روحیه
spirit غرور
spirit روح دادن بسرخلق اوردن
spirit جرات
spirit رمق روحیه
spirit حمیت
spirit روان
spirit مشروبات الکلی
spirit جوهر
spirit حمیت قسمتی
spirit جان
wood spirit الکل چوب
kindred spirit دارایدیدگاهمشترکباشما
free spirit فردیکهمستقلزندگیمیکند
spirit varnish لاک الکل
the spirit of the law روح قانون
the spirit of the law جوهر قانون
wood spirit عرق چوب
methylated spirit یکجورمایعتمیزکننده
team spirit روحیهوفاداریمابینیکتیم
evil spirit روح پلید
evil spirit روح خبیث
spirit level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
Spirit of patriontism. روح وطن پرستی
spirit stain رنگ لاک الکل
white spirit مایعشیمیاییحاصلازبنزینکهدررنگکاریکاربرددارد
spirit of wine عرق دو اتشه
spirit of wine عرق خالص
spirit of wine الکل
in letter and in spirit از حیث نص و معنی هردو
in letter and in spirit لفظاومعنا
in letter and in spirit ئر لفظ و در معنی
in a partisan spirit طرفدارانه ازروی تعصب
evil spirit روح خبیث
by an evil spirit روح پلیدی براومستولی شده بود
spirit thermometer دماسنج الکلی
spirit lamp چراغ الکلی
Holy Spirit روح القدس
the holy spirit روح القدس
spirit level تراز
spirit level تراز حباب دار
martial spirit روح نظامی
martial spirit روح جنگجویی
spirit de corps روح یگانگی و اتحاد
spirit de corps غرور نظامی
spirit de corps حمیت قسمتی
spirit de corps روحیه قسمتی
rectified spirit الکل دو تقطیری
public spirit خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
proof spirit الکل خالص
spirit level تراز حبابدار
party spirit تعصب حزبی
party spirit طرفداری حزبی
party spirit روحیه تحزب
high proof spirit عرق سنگین
The spirit and letter of the law . معنی و لفظ قانون
to conjure anevil spirit روح پلیدی را بیرون کردن
peace to his departed spirit روانش شاد باد
precision spirit level ترازوی دقیق
The tourist industry is recovering to pre-crisis levels. صنعت گردشگری آهسته ترمیم می شود و به سطح قبل از بحران می رسد.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com