English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
English Persian
sponge cake کیکی که با روغن نباتی درست میشود
sponge cake کیک پف الود
Other Matches
cake قالب کردن بشکل کیک دراوردن
cake قرص
cake قالب
cake کیک
to sponge [on] انگل شدن
to sponge off با اسفنج شستن
to sponge down با اسفنج شستن
to sponge down با اسفنج پاک کردن
to sponge off با اسفنج پاک کردن
To sponge on some one . کاسه لیسی کردن ( چاپلوسی کردن یا انگه شدن )
sponge اسنفج
sponge اسفنج
sponge انگل
sponge طفیلی
sponge ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponge جذب کردن
sponge انگل شدن
sponge طفیلی کردن یاشدن
sponge لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
sponge ابر
wedding cake کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
cake mix پودر کیک
You cant eat your cake and have it . نمیشه هم خدا را بخواهی هم خرما را
birthday cake کیک تولد
piece of cake <idiom> آسان
fruit-cake کیک میوه ایی
eat one's cake and have it too <idiom> هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن
cake mascara ریملمژهیاابرویقالبی
seed cake کلوچه تخم زده یا زیره زده
pound cake کلوچه یا که وزت اجزا عمده هر کدام یک پاوندیا گیروانکه است
oil cake سلف بذرک
oil cake کنجاره
oil cake کنجیده
my cake is dough نقشه ام باطل شد
marble cake کیک کره دار برنگ روشن
griddle cake نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
genoa cake نان بادامی
genoa cake کلوچه بادامی
fish cake نان شیرینی که از ماهی خورد کرده وپوره سیب زمینی درست کنند
fig cake انجیروبادام
cotton cake کنجاره پنبه دانه
almond cake نان یاکلوچه بادامی
ague cake اماس اسپرزازنوبه
plum cake کیک کشمش دار
pomfret cake کلوچه سوس
pomfret cake کلوچه شیرین بیان
sponge cakes کیکی که با روغن نباتی درست میشود
to throw up the sponge سپر انداختن
to chuck up the sponge از خیالی دست کشیدن
to chuck up the sponge سپرانداختن
sponge rubber ابرحمام
sponge lead سرب اسفنجی
sponge cakes کیک پف الود
natural sponge اسفنجطبیعی
synthetic sponge اسفنجمصنوعی
platinum sponge اسفنج طلای سفید
vegetable sponge اسفنجسبزیجات
sell like hot cake <idiom> رو دست بردن
sell like hot cake <idiom> مثل کاغذ زر ورق بردن
cake-hole [British E] دهان [اصطلاح روزمره]
sponge-tipped applicator فرچهرژگونه
sponge absorbs water اسفنج ابراجذب میکند
sponge absorbs water میمکد
sponge absorbs water میکشد
Cut the cake into three separate parts. کیک را به سه قسمت جدا ببرید
A bar of soap. A cake of soap. یک قالب صابون
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com