English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (10 milliseconds)
English Persian
square deals تقلب نکردن
square deals باشرف بودن رک وراست
Other Matches
deals معامله کردن
deals سر و کار داشتن
deals اقدام کردن
deals قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
deals سازماندهی کردن
deals توافق تجاری
deals اندازه مقدار بررسی
It deals with ... موضوع در باره ... است.
deals مقدار
deals اندازه
deals قدر
deals حد معامله کردن
deals سر و کارداشتن با
deals توزیع کردن
deals معامله داد و ستد
package deals مقاطعه در بست و خرید یکجا
package deals معامله کلی معامله چکی
package deals معامله یکجا
This shop deals in goods of all sorts . دراین مغازه همه چیز معامله می شود
four-square مصممانه
square away سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
out of square خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
four-square رک
square in پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
four-square با صراحت
four-square به طور صریح
out of square کج
on the square بانصاف
on the square بدرستی
on the square بدون کجی
mean square یک مربع حسابی
square away <idiom> برنامه ریزی کردن
square one <idiom> درآغاز
by the square مطابق نمونه
by the square درست
by the square بدقت
four-square پراراده
four-square چهارگوش
four-square چهار گوشهی کامل
four-square کاملا مربع
try square گونیای فلزی
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
three square بشکل مثلث
three square دارای سه ضلع مساوی
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
four-square رک و راست
four-square بیشیله پیله
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
four-square مصمم
four-square استوار
four-square پابرجا
four-square محکم
four-square صریح
four-square بیرودربایستی
four-square صادق
four-square راستگو
t square خطکش چلیپایی
to square up خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
square مجذور
square چهار گوش
square مرتب کردن کلاه
square منصف
square مربع
four-square قرص
square چارگوش
square واریز کردن
square گوشه دار
square وفق دادن
square بتوان دوم بردن مجذور کردن
square چهارگوش کردن مربع کردن
square راست حسینی
square عادلانه
square منظم حسابی
square مربع توان دوم
square جذر میدان
square گونیا
square مساوی
all square مساوی
square برابر
square خانه شطرنج
square جوردراوردن
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square به یک طرف میله وعمود به ان
to be back to square one <idiom> دوباره به اول داستان رسیدن
weak square حفره سوراخ
word square acrostic
t mitre the square گوشه نودزینه را نیم کردن
weak square نقطه ضعف
t mitre the square گونیا را فارسی کردن
word square جدول کلمات متقاطع
square radian استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
weak square خانه ضعیف شطرنج
to play square راست وحسینی بازی کردن
to be back to square one <idiom> دوباره به سر [آغاز] کار رسیدن
I cannot square it with my conscience to ... من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
three square file سوهان سه گوش
square bracket قلاب
steel square گونیای فولادی
square neck یقهچهاگوش
square meal غذایمقوی
square roots ریشه دوم
The Ferdowsi Square . میدان فردوسی
fair and square <idiom> راست وبی پرده
hollow square [گچ بری هرمی رومی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
square number مربع کامل [ریاضی]
square bracket کروشه
square bracket براکت
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
black square خانهسیاه
square bet شرطچهارگوش
square flag پرچممربع
square move حرکت
square root of جذرعددی
square sail بادبانچهاگوش
square trowel مالهچهاگوش
white square خانهسفید
set square گونیا
square wood چارتراش کردن الوار
square root جذر
magic square چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
mean square deviation اختلاف
mean square deviation مغایرت
mean square deviation میزان انحراف متداول
miter square گونیا
root mean square ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
square ball پاس عرضی
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
square dance رقص محلی امریکا
square dance رقص چوبی
square dome چهار طاقی
square foot فوت مربع
square inch اینچ مربع
square knot گره مرکب از دونیم کره
flight square خانه فرار شطرنج
color square مربع رنگ نما
square deal باشرف بودن رک وراست
square root ریشه دوم
square roots جذر
square brackets قلابهای گوشه دار
back square گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
betwixt square گونیا
bevel square گونیا
carpenters try square گونیای درودگری
chi square مربع خی
square knot گره مربر
square wood بریدن الوار
square pyramid هرم مربع القاعده
square rigger نوعی کشتی بادی
square shooter باشرف
square shooter ادم درستگار
square shouldered چهارشانه
square shouldered دارای شانه پهن
square deal تقلب نکردن
square toed متروکه
square stone سنگ بادبر
square toed دارای پنجه مربع
square toed قدیمی مسلک
square toed امل
square wave موج چهار گوش
square wave موج مربعی
square wave موج مربع
square wave باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
square potential well چاه مربعی پتانسیل
square means second p مجذوریعنی توان دوم
square metre متر مربع
square mil میل مربع
square matrix ماتریس مربعی
square matrix ماتریس مربع
square leg محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
square lattice شبکه مربعی
square knot گره مربع
square planar مسطح مربعی
root mean square velocity جذر میانگین مجذور سرعت
triangular set square گونیای نقشه کشی
square head plug انشعابسرچهارگوش
triangular set square گونیای رسم کشی
ordinary least square method روش حداقل مربعات معمولی
bevelled edge square زاویه حاده
square law detection یکسوکنندگی مربعی
bevel steel square نقاله
square root key دکمهرادیکال
ounce per inch square اونس اینچ مربع
square pyramidal molecule مولکول هرمی مربع القاعده
square-headed tip سرچهاگوش
He gave me a square deal . بامن منصفانه معامله کرد
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
weighted least square method روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
chi square test ازمون "چی دو "
square root method روش جذرگیری
root mean square error جذر میانگین مجذور خطا
black square weakness ضعف خانههای سیه رنگ شطرنج
chi square distribution توزیع مربع خی
square shaft screw of bolt میله چارتراش
square peg in a round hole <idiom> شخصی که مناسب کاری نباشد
His deeds fail to square with his words. عملش با حرفش نمی خواند
square-jawed adjustable spanner تنظیم دهانه آچار پیچ گوشتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com