Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
square root method
روش جذرگیری
Other Matches
root mean square
ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
square root
جذر
square root
ریشه دوم
square root of
جذرعددی
root mean square velocity
جذر میانگین مجذور سرعت
root mean square error
جذر میانگین مجذور خطا
square root key
دکمهرادیکال
weighted least square method
روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
ordinary least square method
روش حداقل مربعات معمولی
root
پایه
root
غریدن
root
عدد به توان یک دوم . جذر یک عدد
root
ریشه
root
بیخ
root
بن
root
اصل
root
بنیان پایه
root
اساس
root
سرچشمه زمینه
root
ریشه کن کردن
root
دادزدن
root
اصول
root
ریشه دار کردن
root
بنیاد
root
پای دندانه
to root
گاییدن
to root up
از ریشه دراوردن
to root up
ریشه کن کردن
to root up
قلع وقمع کردن
to take root
ریشه زدن
To get to the root of something.
ته وتوی چیزی را درآوردن
to take root
ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
to root
سپوختن
to root
کردن
root
ریشه گرفتن
root
جذر
root
بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
root
توان کسری یک عدد
root
گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
to take root
ریشه کردن
root out
ریشه کن کردن
to take the n-th root
ریشه
[ان]
ام یک عدد را گرفتن
[ریاضی]
root up
ریشه کن کردن
to take the n-th root
جذر
[ان]
ام یک عدد را گرفتن
[ریاضی]
root name
نام اصلی
root
ریشه
[ریاضی]
root
جذر
[ریاضی]
root
از عددی ریشه گرفتن
to strike root
ریشه زدن
root and branch
کاملا
root and branch
اساسا
root and branch
ازریشه
orris root
ریشه بنفشه
the root of a word
اصل کلمه
the root of dispute
مایه نزاع
bulb root
وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
to strike root
ریشه گرفتن ریشه دواندن
to strike root
ریشه کردن پابرجاشدن
burdock root
ریشه بابا ادم
burdock root
اراقیطون
characteristic root
ویژه مقدار
characteristic root
مشخصه مقدار
china root
چوب چینی
chiretta root
نی نهاوندی
chiretta root
جرانه
wing root
ریشه بال
ventral root
ریشه قدامی
musk root
ریشه مشک
musk root
گیاه مشکین
orris root
بیخ بنفشه
to strike root
برقرارشدن
the root of a word
ریشه واژه
the root of a tree
ریشه درخت
root segment
قطعه ریشهای
root segment
بخش اصلی
root valve
شیر اصلی
rush root
ریشه اریسا
squar root
ریشه دوم
squar root
جذر
goat root
عجرم
gentian root
بیخ جنتیانا
tap root
ریشه عمودی
sweet root
شیرین بیان
firtree root
ریشه صنوبری
sweet root
سوس
gentian root
کوشاد
strike root
ریشه کردن گرفتن
root section
مقطع ریشه
tap root
ریشه اصلی
root circle
دوره پای دندانه
root directory
دایرکتوری اصلی
root directory
دایرکتوری ریشه
root graft
پیوند ریشهای
insane root
بذر البنگ
insane root
بذر البنج
insane root
سیکران
root and seed
اصله و حبه
root of the weld
ریشه جوش
root of title
منشاء مالکیت
rush root
ریشه ایرسا
root of title
منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
imaginary root
ریشه ی موهومی
imaginary root
ریشه ی انگاری
strike root
ریشه زدن
blade root
ریشه تیغه
cube root
ریشه مکعب
root canal
کانالریشه
root hairs
موهایریشه
root of nail
ریشهناخن
root system
سیستمریشه
root vegetables
سبزیجاتریشهای
secondary root
دومینریشه
sensory root
ریشهحسی
root of the matter
اصل مطلب
cube root
کعب
root crop
محصولات دارای ریشههای خوراکی
root beers
مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
root beer
مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
cube root
ریشه سوم
cube root
ریشه سوم کعب
primary root
ریشهاولیه
posterior root
ریشهخلنی
motor root
ریشهمتحرک
anterior root
ریشهپیشین
to extract a root
ریشه گرفتن
[ریاضی]
root of a function
صفر یک تابع
[ریاضی]
to extract a root
جذرگرفتن
[ریاضی]
root of a function
ریشه تابع
[ریاضی]
root crops
محصولات دارای ریشههای خوراکی
square in
پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
مربع
on the square
بانصاف
square
به یک طرف میله وعمود به ان
square
چهار گوش
square
گونیا
square
مساوی
square out
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
on the square
بدرستی
on the square
بدون کجی
square
مرتب کردن کلاه
square away
سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
square
مجذور
square
جذر میدان
square
چارگوش
mean square
یک مربع حسابی
square
گوشه دار
square
منصف
square
منظم حسابی
square
عادلانه
square
برابر
out of square
خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
out of square
کج
square
راست حسینی
square
چهارگوش کردن مربع کردن
square
بتوان دوم بردن مجذور کردن
square
وفق دادن
square
جوردراوردن
square
واریز کردن
square
مربع توان دوم
four-square
با صراحت
four-square
بیشیله پیله
four-square
راستگو
four-square
صادق
four-square
بیرودربایستی
four-square
صریح
four-square
محکم
four-square
قرص
four-square
رک
four-square
پابرجا
four-square
استوار
by the square
مطابق نمونه
by the square
درست
by the square
بدقت
four-square
مصمم
four-square
پراراده
four-square
مصممانه
four-square
به طور صریح
four-square
رک و راست
four-square
چهارگوش
four-square
چهار گوشهی کامل
square one
<idiom>
درآغاز
three square
سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
three square
بشکل مثلث
three square
دارای سه ضلع مساوی
square away
<idiom>
برنامه ریزی کردن
all square
مساوی
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
t square
خطکش چلیپایی
to square up
خود را آماده کردن
[برای دعوی یا حمله]
try square
گونیای فلزی
square
خانه شطرنج
four-square
کاملا مربع
owner of root or seed
مالک اصله یا حبه
the root of all kinds of evil
سرچشمه همه بدیها منشاهمه فسادها
The root of exisiting differences.
ریشه اختلافات موجود
root-hair zone
بخشموییریشه
Money is the root of all evil.
پول وثروت ریشه تمام فسادها است
This idea took root in my mind.
این نظریه درفکرم ریشه گرفت
root canal therapy
عصب کشی
[روت کانال]
[دندان پزشکی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com