|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|
|||||||||||||||||||||
| Total search result: 16 (4 milliseconds) | |||||
| English | Persian | ||||
|---|---|---|---|---|---|
| squawk may day | در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید | ||||
| Search result with all words | |||||
| squawk | جیغ ناگهانی زدن | ||||
| squawk | اعتراض کردن | ||||
| squawk | غرولند کردن | ||||
| squawk | صدای اردک دراوردن | ||||
| squawk | قدقدکردن جیغ | ||||
| squawk | فریاد | ||||
| squawk | مخابره کردن | ||||
| squawk | مخابره داخلی ارتباط داخلی | ||||
| squawk | در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید | ||||
| squawk box | دستگاه مخابره داخلی ناو | ||||
| squawk flash | در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید | ||||
| squawk low | در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید | ||||
| squawk mike | در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید | ||||
| stop squawk | در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید | ||||
| squawk about <idiom> | شکایت درموردچیزی داشتن | ||||
| Partial phrase not found. | |||||
| Recent search history | |
|