English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
stacked column graph نمودار ستونی انباشته
Other Matches
stacked column chart جدول ستونی انباشته
column graph نمودار ستونی
one hyndred percent column graph نمودار یکصد درصد ستونی
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
linked pie/column graph نمودار گرد و ستونی پیوسته
stacked ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
stacked انباشته
stacked انباشتن
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked آدرس ابتدا پایانه پشته
stacked ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacked ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stacked برنامه کاربردی که از سیستم Apple maxintosh Hyper cord استفاده میکند
stacked ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stacked پشته کردن
stacked لوله اگزوز
stacked ناودان
stacked توده اجر
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked توده
stacked کومه
stacked خرمن
stacked دودکش دسته
stacked بسته
stacked پشته
stacked مقدارزیاد
stacked قفسه کتابخانه
stacked چاتمه کردن تفنگ
stacked ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked دودکش ناو
stacked انباشتن پشته کردن
stacked کومه کردن
stacked توده کردن
stacked جمع اوری و منظم کردن وسایل
stacked antenna انتن ردیفی
stacked bow کمان باریک
stacked job processing پردازش پشته یی
graph هجای کلمه
graph طرح خطی
graph نقشه هندسی گرافیک
graph نمایش هندسی
graph نگار
graph گراف
x y graph نمودار x-y
graph اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graph با نمودار نشان دادن
graph رسم
graph وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
graph نگاره
graph نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
graph نمودار
reaction graph گراف واکنش
graph follower دنبال گر گراف
graph invariants ناورداهای گراف
derivation graph ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
graph solution حل ترسیمی
graph theory نظریه گرافها
graph theory تئوری گراف
structural graph گراف ساختاری
isomorphic graph گراف هم ریخت
circle graph نمودار دایرهای
bar graph نمودار میلهای
bar graph نمایش میلهای
bar graph گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
frequency graph نمودار بسامد
line graph نمودار خطی
progarm graph گراف برنامه
planar graph گراف مستوی
pie graph نمودار گرد
complete graph گراف کامل
pie graph نمودار مدور
connected graph گراف همبسته
constitutional graph گراف سرشتی
picture graph نمودار تصویری
current graph نمودار فعلی
cyclic graph گراف دوری
directed graph گراف جهت دار
logarithmic graph نمودار لگاریتمی
area graph نمودار ناحیهای
graph paper کاغذ میلیمتری
graph paper کاغذ شطرنجی
graph paper کاغذ گراف
acyclic graph نگاره سازی ناچرخه یی
dual y axis graph نمودار با دو محور y
exploded pie graph نمودار گرد تفکیک شده
paired bar graph نمودار میلهای مزدوج
connected acyclic graph گراف همبسته نادوری
proportional pie graph نمودار گرد متناسب
crest clearing graph نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
road movement graph گرافیک راهپیمایی
road movement graph منحنی مسیر راهپیمایی
high/low/close/open graph نمودار بالا / پایین / بسته /باز
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
column برج
column استاتور
column در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
column خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
column ستون روزنامه
column ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
column ستون
column پایه
column رکن
column ستون نظامی
column ردیف
column صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
column مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
column ستون در کاغذ شطرنجی نقشه کشی
column by column ستون به ستون
fifth column دستگاه جاسوسی
fifth column ستون پنجم
column ستون
hex-column طرح ستونی شش وجهی [طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
Antonine column [یادبودی از ستون دوریکی توسکان در روم]
machine column پایه یا ستون دستگاه
main column ستون اصلی
march column ستون راهپیمایی
gossip column gooseflesh
mercury column ستون جیوه
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
isoculculating column دسته ستون
half-column نیمه ستون
reflux column ستون باز روانی
laced column ستون مشبک با بستهای چپ وراست
length of column طول ستون
advertising column ستون آگهی
column caelata [ستون های شاخ و برگی]
column caelata [ستون با تیرهای مزین شده]
cassed column ستون پوشش دار
semi-column نیم ستون
gossip column ستونغیبت
agony column ستونیدر روزنامهکهدر آن پاسخ مشکلاتو سوالهای خوانندگانمطرح میشود
vertebral column تیره پشت
vertebral column ستون فقرات
transformer column ساق ترانسفورماتور
streeing column میل فرمان
streeing column ستون فرمان
positive column ستون مثبت
storming column واحد مامورحمله
storming column ستون حمله
route column ستون راهپیمایی
vertebral column ستون مهره
column cochlis [ستون های یادبود بزرگ شبیه طاق نصرت]
opem column ستون باز
packed column ستون پر شده
hull column پایه بدنه
column of mercury ستونجیوه
column lock قفلپایه
column crank دستهپایه
central column ستونمرکزی
alcohol column ستونالکل
parallel column ستونهای موازی
route column ستون راه
spinal column تیره پشت ستون مهره
column base ته ستون
column base پایه ستون
column binary دودویی ستونی
column binary دودوئی ستونی
column chromatography کروماتوگرافی ستونی
column cover پوشش ستون
column formation آرایش ستون
column gap شکاف بین ستون
column gap شکاف ستون
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
column head بار ستون
column head سرستون
column head عناصر سرستون
column base زیرستون
column action عمل ستونی
close column ستون بسته
spinal column ستون مهره ها
spinal column ستون فقرات
absorbing column ستون جذب
absorption column ستون جذب
airmobile column ستون هوارو
airmobile column ستون متحرک هوایی
an engaged column نیم ستون
column capital سرستون
card column ستون کارت
cased column ستون پوشش دار
chromatographic column ستون کروماتوگرافی
close column ستون جمع
column indicator نشانگر ستونی
half column شبه ستون
column ways راهنمای ستون
hempel column ستون همپل
comment column ستون توضیحی
composite column ستون مرکب
control column فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
engaged column نیم ستون
engaged column ستون مقید
engaged column ستون درون جرزیا دیوار
fractionating column برج تقطیروتجزیه
guide column ستون راهنما
column splice وصله ستونها
fractionating column ستون تجزیه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com