English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (2 milliseconds)
English Persian
stacked job processing پردازش پشته یی
Other Matches
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked انباشتن
stacked انباشته
stacked محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
stacked ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked آدرس ابتدا پایانه پشته
stacked ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacked ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stacked برنامه کاربردی که از سیستم Apple maxintosh Hyper cord استفاده میکند
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stacked پشته کردن
stacked لوله اگزوز
stacked ناودان
stacked توده اجر
stacked توده
stacked کومه
stacked خرمن
stacked دودکش دسته
stacked بسته
stacked پشته
stacked مقدارزیاد
stacked قفسه کتابخانه
stacked توده کردن
stacked ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked جمع اوری و منظم کردن وسایل
stacked چاتمه کردن تفنگ
stacked دودکش ناو
stacked انباشتن پشته کردن
stacked کومه کردن
stacked antenna انتن ردیفی
stacked bow کمان باریک
stacked column chart جدول ستونی انباشته
stacked column graph نمودار ستونی انباشته
information processing پردازش اطلاعات
information processing تقویم اخبار
inquiry processing فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
interactive processing پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
list processing لیست پردازی
list processing پردازش لیست
nonoverlap processing روشی که به وسیله ان خواندن
nonoverlap processing نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
overlap processing اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
parallel processing پردازش موازی
in line processing پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
image processing پردازش تصویر
direct processing پردازش مستقیم
distrubuted processing پردازش توزیعی
document processing پردازش مدرک
document processing متن پردازی
file processing پرونده پردازی
file processing پردازش فایل
foreground processing پردازش پیش صحنی
foreground processing اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
geometry processing فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
image processing تصویر پردازی
demand processing پردازش بر اساس نیاز
processing unit واحد پردازنده
random processing با دست یابی تصادفی
random processing پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
random processing پردازش تصادفی
remote processing پردازش از راه دور
sequential processing پردازش ترتیبی
serial processing پردازش نوبتی
serial processing پردازش سری
text processing پردازش متن
processing unit واحدپردازشگر
processing unit واحد پردازش
picture processing پردازش تصویری
post processing پس پردازی
post processing پس پردازش
priority processing اولویت پردازی
priority processing پردازش اولیه
processing element عنصر پردازشی
processing of the order انجام سفارش
processing program برنامه پردازشی
processing program برنامه پردازش
processing symbol علامت پردازش
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
command processing پردازش دستورالعمل
data processing امایش اطلاعات
concurrent processing پردازش همزمان
simultaneous processing پردازش همزمان
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
background processing پردازش زمینهای
information processing نتیجه گیری ازاخبار
batch processing سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch processing پردازش دستهای
batch processing دسته پردازی
background processing کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
background processing فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
batch processing سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
word processing پردازش کلمه
cooperative processing سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
data processing تهیه و تولیداطلاعات
continuous processing پردازش پیوسته
data processing پردازش داده ها
data processing داده پردازی
call processing فراخوان پردازی
data processing مرتب کردن داده ها
data processing پرورش اطلاعات
data processing تهیه اطلاعات
central processing unit واحدپردازنده مرکزی
word processing program برنامه پردازش کلمه
scientific data processing پردازش داده علمی
word processing society انجمن پردازش کلمه
word processing supervisor نافر پردازش کلمه
word processing system سیستم پردازش کلمه
oil processing area منطقهپردازشنفت
automatic data processing پردازش خودکار داده ها
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
automated data processing پردازش داده به صورت خودکار
scientific data processing داده پردازی علمی
remote batch processing پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
real time processing پردازش بلادرنگ
string processing languages زبانهای پردازش رشته
word processing operator متصدی پردازش کلمه
transaction oriented processing پردازش تغییرگرا
unit central processing واحد پردازش مرکزی
word processing center مرکز پردازش کلمه
administrative data processing پردازش دادههای اداری
decentralized data processing پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
data file processing پردازش فایل داده
data processing center مرکز داده پردازی
data processing center مرکز پردازش داده
data processing center مرکزداده پردازی
data processing curriculum دوره تحصیلات پردازش داده
electronic data processing پردازش الکترونیکی داده
data processing cycle چرخه پردازش داده
data processing management مدیریت پردازش داده
distributed processing system سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
distributed data processing داده پردازی توزیعی
distributed data processing پردازش داده توزیع شده
dispersed data processing پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
direct access processing پردازش به روش دستیابی مستقیم
data processing manager مدیر پردازش داده
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
data processing system سیستم پردازش داده
decentralized data processing پردازش داده نامتمرکز
computer processing cycle چرخه پردازش کامپیوتر
information processing carriculum دوره پردازش اطلاعات
multiple job processing پردازش چند کاره
natural language processing پردازش زبان طبیعی
central processing unit واحد پردازش مرکزی
mechanical data processing پردازش داده مکانیکی
order processing time زمان انجام سفارش
order processing time مدت انجام سفارش
data processing technology تکنولوژی پردازش داده
business data processing داده پردازی تجاری
businedd data processing داده پردازی تجاری
list processing langauge زبانهای پردازش لیست
information processing center مرکز پردازش اطلاعات
information processing machine computer
information processing systems نظامهای خبرپردازی
integrated data processing پردازش داده مجتمع
centralized data processing پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
list processing langauge زبان لیست پردازی
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
electronic data processing system سیستم پردازش الکترونیکی داده
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
canadian information processing society انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com