English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
English Persian
stair thread کف پله
Other Matches
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
stair پله
stair well اشکوب
stair مرتبه درجه
stair پله کان
stair نردبان
altar-stair [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
Imperial Stair پله باشکوه
Imperial Stair پله شاهانه
dextral stair [پله های مدور در راست و چپ]
stair rod گیره فرش [از این گیره های برنزی جهت نگهداری فرش های کناره در پله ها و یا آویزان کردن فرش استفاده می کنند.]
bottom stair پلهپایین
stair carpet فرش راه پله
stair rod نرده راه پله
stair stepping روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
step stair پله
stair towers برجهای پله دار
stair towers turrets کلیسا
stair towers turrets برجهای پله دار جانبی هشتی ورودی
double-return stair پله های دوتایی
thread زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
thread فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
thread برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
thread پیچ کردن
thread نخ یاقیطان
thread دنده پیچ
thread نخ کشیدن به
thread بند کشیدن
thread نخ کردن
thread رشته
thread رگه
thread شیار برجستگی
thread رزوه شیارداخل پیچ ومهره
thread قیطان
thread ریسمان
thread نخ
thread موجی کردن
thread دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread سیم
thread مثل نخ باریک شدن
thread دندانه
thread رشته رشته شدن
thread دنده دار کردن مارپیچ
warp thread تارشیاری
weft thread ریسمانتاریشکل
thread take-up lever اهرم بالا-پائینبرندهنخ
thread guide راهنماینخ
rubber thread ریسمانلاستیکی
thread trimmer آرایندهنخ
thread fineness [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
thread fineness نمره نخ
thread fineness ظرافت نخ
thread count [تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
thread bare فرش کهنه
silver thread نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
sewing thread نخ خیاطی
hang by a thread <idiom>
death thread تهدید به مرگ
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
trapezoidal thread دندههای ذوزنقهای
inside thread مارپیچ داخلی
gold thread گلابتون زر
external thread دنده خارجی
english thread پیچ و مهره انگلیسی
direction of thread جهت پیچ
direction of thread سوی پیچش پیچ
cut a thread پیچ تراشیدن
butterss thread شیار اره
angular thread پیچ تحت زاویه
air thread لعاب خورشید
air thread مخاط شیطان
inside thread دنده داخلی قلاویز
angular thread پیچ وی شکل
mercury thread مارپیچ جیوهای
thread the needle پاس دقیق از بین مدافعان
thread tap قلاویز
stepped thread کولاس پیچی ناقص
stepped thread پیچ ناقص کولاس
acme thread شیار ذوزنقه ای
screw thread پای پیچ
screw thread حدیده
nut thread پیچ مهره
Our life is hanging by a thread . زندگی مابه تار مویی بند است
thread rubber separator میانگیر نخدار
left hand thread پیچ چپ گرد
To pick up (to lose) the thread of conversation. رشته سخن را بدست گرفتن ( گم کردن )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com