English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (9 milliseconds)
English Persian
static seal واشر
static seal لایی
Other Matches
seal off مهروموم کردن
seal بستن چیزی بسیارمحکم به طوری که دیگرباز نشود
seal فوک
seal اب بند
seal اب بندی کردن
seal مهر و موم کردن مهر زدن
to seal up محکم بستن
to a one's seal to مهرزدن
to seal up بطانه کردن
to a one's seal to مهر کردن
seal off محاصره کردن ممنوع الورود کردن
seal up درز گرفتن
seal up کاغذ گرفتن
seal up محکم بستن
seal up مهر کردن
seal up لاک و مهر کردن
to seal up درز گرفتن کاغذ گرفتن
seal مهر وموم کردن
seal مهر و موم
seal صحه گذاشتن
seal مهر و موم کردن بستن
seal درزگیری کردن
seal مهرزدن
seal محکم چسباندن
seal جذم کردن
seal کاسه نمد
seal مهر کردن
seal نشان تضمین
seal هوابند ابی
seal جاذم
seal زهوار
seal اب بندی
seal بتونه
seal درپوش
seal خوک ابی
seal گوساله ماهی
seal مهر
static چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
static بارالکتریکی که در یک قطعه الکتریکی یا شخص قابل ایجاد است
static 1-
static که در زمان تغییر نمیکند. 2-
static که پویا نیست
static MAR که تا وقتی داده می پذیرد که منبع تغذیه روشن است و داده نیازی به تنظیم مجدد ندارد
static زیر تابعی که از هیچ متغیری جدا از آدرس ها عمودند استفاده نمیکند
static فشار ثابت هوا
static ثابت
static استاتیک
static وابسته به اجسام ساکن
static ایستاده
static ساکن
static ایستا
static نیروی ثابت
static بدون تحرک
static الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
static حافظه غیر فرار که نیاز به تنظیم مجدد ندارد
privy seal مهر شخصی پادشاه
to break a seal مهری رابرداشتن
seal bars میلههای اب بندی
seal coat روکاری
set one's seal to تصدیق کردن
seal of the prophets خاتم الانبیاء
seal one's fate سرنوشت کسی را به بدی معلوم کردن
seal one's fate کار کسی راساختن
seal ring خاتم
seal ring انگشتر خاتم
solomon's seal مهر سلیمان
set one's seal to مهر یا تصدیق کردن
set one's seal to مهر کردن
seal up with wax مهر و موم
oil seal کاسه نمد
water seal بوبند اب
wax seal بستمومی
remove the seal from مهر چیزی را برداشتن
cup seal بوبند کاسه
contracts under seal عقود مصدقه عقود مبتنی بر سند رسمی
contracts under seal عقد رسمی
company seal مهر شرکت
chip seal شن بخورد راه دادن
chevron seal کاسه نمدی برای اب بندی یکطرفه در سیلندرهای هیدرولیکی یا نیوماتیکی
carbon seal وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
fur seal فوک خزدار
great seal مهر سلطنتی
to set one's seal to مهر کردن
to set one's seal to صحه گذاشتن
under my hand and seal به امضا و مهر من
lead seal مهر و موم یا پلمپ سربی
lead seal پلمپ
lead seal مهر سربی
labyrinth seal کاسه نمد لایبرنت
hair seal خوک پرموی بی گوش
hudson seal خز موش صحرایی امریکا
keeper of a seal مهر دار
static balance بالانس ایستا
static characteristic مشخصه استاتیک
static balance توازن ایستا
static analysis تجزیه و تحلیل ایستا
static analysis تحلیل استاتیک
static analysis تحلیل ایستا
static allocation تخصیص ایستا
static sensitivity حساسیت استاتیک
static sense حس تعادل
static equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
static relocation جابجایی ایستا
static charge برق ساکن
static dump روگرفت ایستا
static vent روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
static transformer مبدل ثابت
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
static structure ساخت ایستا
static storage انباره ایستا
static stability پایداری استاتیک
static economy اقتصاد ساکن وضعیت اقتصادی یی که مدت زیادی دوام یابد
static economy اقتصاد ایستا
static dump روبرداری ایستا
static equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
static convergence همگرایی استاتیک
static flux شار استاتیک
static file فایل ایستا
static file پرونده ایستا
static equilibrium تعادل ایستا
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
static electricity برق ساکن
static reflex بازتاب تعادل
static electricity الکتریسیته ساکن
static interference پارازیت جوی
static breeze وزش الکتریکی
static friction اصطکاک در استانه حرکت
static friction اصطکاک ساکن
static generator مولد برق ساکن
static relocation جابجاسازی ایستا
static refresh بازسازی ایستا
static ram حافظه ایستا
static ram RA ایستا
static load بار استاتیک
static pressure فشار ایستایی
static pressure فشار ثابت هوا
static memory حافظه ایستا
static head فشار ایستایی
static line بند ثابت چتر یا بازکننده چترنجات
static lift برای استاتیک
break seal valve شیر بست شکن
deed under private seal سند غیر مصدق
disk seal valve لامپ خلاء با الکتردهای صفحهای
mercury seal stirrer همزن با هوابند جیوهای
oil seal ring رینگ روغن
deed under private seal سند عادی
negative static stability ناپایداری ایستای منفی
static storage allocation تخصیص انباره ایستا
static luminous sensitivity حساسیت نوری استاتیک
Science does not remain static. علم همواره در حرکت است
static propeller thrust تراستی که توسط یک ملخ تولید میشود
pitot static tube لوله ثابت انتن فشارسنج هوا
man made static پارازیت غیر جوی
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
static random access memory حافظه دستیابی مستقیم ایستا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com