English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
station break وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
Other Matches
on station اماده باش بالای هدف
station نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station پایگاه
station استقرار یافتن
station مستقرکردن
station محل ماموریت
station یا مقصد استفاده میشود
on station پروازهواپیما بالای هدف
on station روی هدف
on station رسیدن به هدف
Where is the station? ایستگاه کجاست؟
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
way station ایستگاه رله مخابراتی
way station ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
station پاسگاه
station محل
station پست
station وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
sub station پست فرعی
station ایستگاه
station جایگاه
station مرکز
station جا درحال سکون
station وقفه
station سکون پاتوق
station ایستگاه اتوبوس وغیره
station درپست معینی گذاردن
station مقام مستقرکردن
station رتبه
station موقعیت اجتماعی وضع
station توقفگاه نظامیان وامثال ان
pumping station ایستگاه تلمبه زنی
railway station ایستگاه راه اهن
relay station ایستگاه رله
reading station ایستگاه خواندن
reception station پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
reception station دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
reference station ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
pumping station تلمبه خانه
orienting station ایستگاه توجیه
master station ایستگاه اصلی
master station پست اصلی مخابرات
mobile station فرستنده متحرک
naval station پایگاه دریایی
relay station ایستگاه واسطه
observation station دیدگاه
to station oneself جا گرفتن
clearing station ایستگاه تخلیه بیماران
tide station ایستگاه جزر و مد
remote station ایستگاه دور دست
remote station ایستگاه دوردست
remote station ایستگاه راه دور
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
station house مرکزکلانتری
station house ایستگاه راه اهن
station keeping در خط نگهداشتن ناو
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station log دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
subscriber's station مرکز مشترک
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station number شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station house ایستگاه کلانتری
station complement پرسنل ثابت یک پایگاه
repeater station مرکز تقویت کننده
serivce station ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
shunting station ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
slave station ایستگاه فرعی
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
telephone station تلفن خانه
station bill جدول محلها
telephone station جایگاه تلفن
station car اتومبیل استیشن
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
fiscal station تاسیسات سریال
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
fuelling station ایستگاه سوختگیری
cruising station readiness of degree forth
courier station دفترنامه رسانان
courier station دفتر پیک
courier station مقرر پیک
transformer station پست ترانسفورماتور
converter station پست ترانسفورماتور
control station ایستگاه کنترل
gauging station ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
consolidating station ایستگاه تکمیل کننده بار
defence station readiness of degree third
departure station مبداء حرکت
fiscal station قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
exposure station ایستگاه هوایی
exempted station یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
exempted station یکان مخصوص
enquiry station ایستگاه پرس و جو
emergency station محل اضطراری
flag station جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
duty station محل خدمت
dressing station درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
forward station ایستگاه جلو
coast station ایستگاه ساحلی
close station افراد بدو مرخص
close station خدمه بدو مرخص
generating station پست نیرو نیروگاه
holding station محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
homing station ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
homing station رادارردیاب
homing station رادارهای کنترل هوایی
hydroelectric station نیروگاه ابی
induction station مرکز پذیرش
induction station دفتر استخدام دفتر پذیرش
inquiry station دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
key station ایستگاههای کلید
loading station ایستگاه بارگیری
generating station کارخانه برق
broadcast station ایستگاه فرستنده
climatological station ایستگاه هواشناسی
clearing station پست تخلیه بیماران
cleansing station محل گندزدایی
cleaning station پست رفع الودگی ش م ر
cleaning station ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
change of station انتقال تعویض محل خدمت
change of station تغییر محل ماموریت
central station نیروگاه مرکزی
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
broadcasting station ایستگاه رادیویی فرستنده
broadcasting station ایستگاه رادیو
master station شاه ایستگاه
action station وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
goods station ایستگاهکالاهایتجارتی
intercom station ایستگاهداخلی
power station نیروگاه
power station ایستگاه مولدنیرو
power station کارخانه برق
gas station پمپ بنزین
filling station پمپ بنزین
station wagons استیشن واگن
weather station ایستگاه هوا شناسی
weather station ایستگاه هواشناسی
station wagon استیشن واگن
action station محل جنگ
action station پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
station master رئیس ایستگاه
space station ایستگاه فضایی
space station پایگاه فضایی
fire station مرکز اتش نشانی
fire station اداره اتش نشانی
fire station پست اتش نشانی
fire station ایستگاه اتش نشانی
tracking station ایستگاه ردیابی
station wagons ماشین کبریتی
station wagon ماشین کبریتی
To marry below ones station. با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
railway station ایستگاه قطار
To the railway station به طرف ایستگاه راه آهن
Where's the railway station? ایستگاه راه آهن کجاست؟
police station ایستگاه پلیس
police station مرکز پلیس
police station کلانتری
station platform سکویایستگاه
polling station حوزهرایگیری
coach station پارکینگوایستگاهدرشکه
underground station ایستگاهزیرزمینی
service station ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
local station ایستگاهکانونی
passenger station ایستگاهمسافرین
receiving station ایستگاهدریافت
station circle چرخههواشناسی
station entrance ورودیایستگاه
forward station پاسگاه جلویی
station model مدلهواشناسی
train station ایستگاهقطار
transmitting station ایستگاهارسال
station bar رستوران ایستگاه راه آهن
station complement پرسنل خدماتی پایگاه
to station oneself مقیم شدن
ambulance station ایستگاه امبولانس
astronomic station رصدخانه
astronomic station ایستگاه دیدبانی نجومی
triangulation station ایستگاه مثلث بندی
traverse station ایستگاه پیمایش
transit station ایستگاه عبوری راه اهن
battle station پایگاه رزمی
battle station پایگاه جنگی
blade station موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
boat station جای خدمه قایق
transfer station محل اعزام افراد
wireless station فرستنده
transfer station محل انتقال افراد
amateur station فرستنده تفننی
alert station ایستگاه اعلام خطر
aid station پست امدادی
alert station ایستگاه اماده باش
air way station خطوط هوایی
aileron station فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
air way station ایستگاه کنترل
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com