Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
step growth polymerization	بسپارش مرحلهای
Other Matches
chain growth polymerization	بسپارش افزایشی
chain growth polymerization	بسپارش زنجیری
step polymerization	بسپارش مرحلهای
step reaction polymerization	بسپارش مرحلهای
step by step seam welding	جوشکاری بخیهای قدم به قدم
step by step selector	سلکتور قدم به قدم
step by step switch	گزینه گام به گام
step by step switch	کلید قدم به قدم
step by step reaction	واکنش گام به گام
step by step system	سیستم گام به گام
step by step excitation	تحریک تدریجی
polymerization	پولیمریزه شدن
polymerization	بسپارش
polymerization	ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
chain polymerization	بسپارش افزایشی
stepwise polymerization	بسپارش مرحلهای
degree of polymerization	درجه بسپارش
cationic polymerization	بسپارش کاتیونی
pearl polymerization	بسپارش مرواریدی
chain polymerization	بسپارش زنجیری
ionic polymerization	بسپارش یونی
interfacical polymerization	بسپارش در سطح مشترک
mass polymerization	بسپارش تودهای
bulk polymerization	بسپارش تودهای
anionic polymerization	بسپارش انیونی
suspension polymerization	بسپارش تعلیقی
stereopecific polymerization	بسپارش فضا ویژه
addition polymerization	بسپارش افزایشی
addition polymerization	بسپارش زنجیری
condensation polymerization	بسپارش تراکمی
solution polymerization	بسپارش محلولی
emulsion polymerization	بسپارش امولسیونی
fluid bed polymerization	بسپارش در بستر سیال
fixed bed polymerization	بسپارش در بستر ثابت
average degree of polymerization	درجه متوسط بسپارش
ring opening polymerization	بسپارش حلقه گشا
radical ion polymerization	بسپارش یونی رادیکال
critical degree of polymerization	درجه بحرانی بسپارش
free radical polymerization	بسپارش رادیکالی
weight average degree of polymerization	میانگین وزنی درجه بسپارش
number average degree of polymerization	میانگین عددی درجه بسپارش
growth	گوشت زیادی تومور
growth	چیز زائد
growth	بلوغ
growth	اثر حاصل
growth	نمود
growth	روش
growth	نتیجه
growth	افزایش ترقی
growth	پیشرفت
growth	رشد
growth	نمو
growth ring	دایره سالیانه
climate for growth	شرایط لازم برای رشد
climate for growth	محیط رشد
growth centers	مراکز رشد
economic growth	رشد اقتصادی
growth areas	نواحی رشد
geometric growth	رشد هندسی
growth company	شرکت در حال گسترش
population growth	رشد جمعیت
growth curve	منحنی نمو
epitaxial growth	رشد همبافته
growth effects	اثار رشد
growth factor	عامل رشد
growth factors	عوامل رشد
growth poles	قطبهای رشد
growth rate	نرخ رشد
crystalline growth	رشد بلورین
growth reaction	واکنش رشد
crystal growth	رشد بلور
growth motives	انگیزههای رشددهنده
growth ring	دایره رشد
vertical growth	رشد عمودی
mushroom growth	زود رویی
zero economic growth	نرخ رشد اقتصادی صفر
zero population growth	رشد جمعیت صفر
growth line	خطرشد
mushroom growth	رویش تند
stable growth	رشد با ثبات
ovular growth	رویش تخمک
ovular growth	رشد تخمچه
particle growth	رشد ذره
lush growth	رشد سرسبز
bangaloid growth	خانه ییلاقی
mental growth	رشد ذهنی
unbalanced growth	رشد نامتعادل
self sustaining growth	رشد خود پایدار
steady growth	رشد پایدار
crystalline growth	نمو بلورین
sustaining growth	رشد مداوم
horizontal growth	رشد افقی
quick growth	تندرویی
quick growth	رشدسریع
proportional growth	رشد تناسبی
growth stocks	سهام پر سود
unbalanced growth	رشد نامتوازن
steady state growth	رشد پایدار
stages of economic growth	مراحل رشد اقتصادی
rate of crystalline growth	سرعت نمو تبلور
rate of economic growth	نرخ رشد اقتصادی
natural rate of growth	نرخ رشد طبیعی
steady state growth	رشد مداوم
potential rate of growth	نرخ رشد بالقوه
undersirable rate of growth	نرخ رشد نامطلوب
annual rate of growth	نرخ رشد سالانه
balanced growth model	الگوی رشد متوازن
characters of economic growth	خصوصیات رشد اقتصادی
crystal growth affinity	رشد خواهی بلور
current rate of growth	نزخ رشد جاری
warranted rate of growth	نرخ رشد تضمین شده
general rate of growth	نرخ عمومی رشد
hidden momentum of population growth	سبب گستردگی والدین اینده میشود
hidden momentum of population growth	نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
stages theory of economic growth	نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
hidden momentum of population growth	به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
full employment rate of growth	نرخ رشد در اشتغال کامل
as a first step <adv.>	نخستین [اولا]
step up <idiom>	توضیح گرفتن
step up <idiom>	باعث سریع شدن چیزی
Step by step .	قدم به قدم
in step	با سرعت پیاده روی
step on it <idiom>	عجله کردن
step down <idiom>	شغل مهم خود را کنار گذاشتن
out of step <idiom>	دریک گام نبودن
to step in	واردشدن
to step in	توآمدن
Step on it! <idiom>	تند برو
Step on it! <idiom>	گاز بده
a step towards	قدمی به طرف ...
to step out	برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
step	به دست آوردن
to step in	قدم نهادن در
to step in	داخل شدن
two step	رقص دوگامی
to keep step	قدم گرفتن
step up	عمل کردن
step up	اضافه کردن
step up	برخاستن
step through	عمل برنامه رفع خطا که برای را خط به خط اجرا میکند تا خطا را در هر لحظه پیدا کند
step out	تند راه رفتن
step out	قدم تندکردن
step out	از محلی خارج شدن
step into	بسهولت بدست اوردن
step in	مداخله بیجا در کاری کردن
step in	بازدید مختصر وکوتاهی کردن
step down	کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
to step aside	بیکسو گام نهادن
to step aside	منحرف شدن
step it	رقصیدن
step it	دست افشاندن
step it	پای کوبیدن
to step it	رقصیدن
to step it	دست افشاندن
to step it	پای کوبیدن
two step	دوگامی
to step out	گامهای بلند برداشتن پابیرون نهادن
step aside	منحرف شدن
step aside	کنار رفتن
to step in	دخالت کردن توامدن
to step in	پامیان گذاردن
step down	کم شونده
step	قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
step	قدم رو
step	قدم زدن
step	قدم برداشتن
step	رتبه درجه
step	پلکان
step	رکاب
step	صدای پا
step	حرکت یک واحد به جلو یا عقب
step	رتبه
step	واحد مجزا
step	اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
step	جزء واکنش
step	سر سطر
step	کف پله
step	پاشنه کفش
step	مرحله رتبه
step	با گام پیمودن پله
step	گام برداشتن
step	مرحله پایه
step	قدم
step	مرحله
step	گام
step-by-step	قدم بقدم
step by step	قدم به قدم
out of step	دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
step by step	روش قدم به قدم
non step	یک سره
step-by-step	تدریجی
step-by-step	گام بگام
step-by-step	قدم به قدم
step-by-step	روش قدم به قدم
step by step	قدم بقدم
step	پله
i know him by his step	او را میشناسم
out of step <idiom>	هم آهنگ وتوازن نداشتن
step by step	گام بگام
i know him by his step	از گام برداری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com