English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
English Persian
stepped thread پیچ ناقص کولاس
stepped thread کولاس پیچی ناقص
Other Matches
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
He just stepped out. او [مرد] همین الان رفت به بیرون.
stepped پله دار
stepped-up تسریع شده
stepped up تسریع شده
stepped up تشدیدشده
stepped-up تشدیدشده
stepped drop شیبشکن پلکانی
goose-stepped قدم اهسته
goose-stepped رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
stepped up separation حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
stepped flashing درزپوش پلکانی
stepped platform صفحه پله دار
stepped motor دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
stepped fall ابشار پلکانی
She stepped on my foot . پایم را لگه کرد
The professor stepped into the classroom. استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
thread زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
thread فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
thread برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
thread دنده پیچ
thread نخ یاقیطان
thread دنده دار کردن مارپیچ
thread موجی کردن
thread نخ کشیدن به
thread بند کشیدن
thread نخ کردن
thread رشته
thread رگه
thread شیار برجستگی
thread رزوه شیارداخل پیچ ومهره
thread قیطان
thread ریسمان
thread نخ
thread دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread رشته رشته شدن
thread مثل نخ باریک شدن
thread سیم
thread دندانه
thread پیچ کردن
thread trimmer آرایندهنخ
thread guide راهنماینخ
warp thread تارشیاری
weft thread ریسمانتاریشکل
thread take-up lever اهرم بالا-پائینبرندهنخ
thread fineness [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
thread fineness نمره نخ
thread fineness ظرافت نخ
thread count [تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
thread bare فرش کهنه
death thread تهدید به مرگ
silver thread نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
sewing thread نخ خیاطی
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
hang by a thread <idiom>
rubber thread ریسمانلاستیکی
trapezoidal thread دندههای ذوزنقهای
thread the needle پاس دقیق از بین مدافعان
gold thread گلابتون زر
external thread دنده خارجی
english thread پیچ و مهره انگلیسی
direction of thread جهت پیچ
direction of thread سوی پیچش پیچ
cut a thread پیچ تراشیدن
butterss thread شیار اره
angular thread پیچ تحت زاویه
angular thread پیچ وی شکل
air thread لعاب خورشید
inside thread مارپیچ داخلی
inside thread دنده داخلی قلاویز
air thread مخاط شیطان
thread tap قلاویز
acme thread شیار ذوزنقه ای
stair thread کف پله
screw thread پای پیچ
screw thread حدیده
nut thread پیچ مهره
mercury thread مارپیچ جیوهای
Our life is hanging by a thread . زندگی مابه تار مویی بند است
thread rubber separator میانگیر نخدار
left hand thread پیچ چپ گرد
To pick up (to lose) the thread of conversation. رشته سخن را بدست گرفتن ( گم کردن )
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com