Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
stereo phase monitor
نمایشگرمرحلهاستریو
Other Matches
stereo
مخفف واژههای
stereo
صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereo chemistry
مبحث شیمی فضایی
stereo gram
تصویر یانقش برجسته نما
false stereo
تصویر خیالی
false stereo
تصویربرجسته بین خیالی
personal stereo
واکمن WalkMan
stereo control
کنترلاستریو
phase to phase short circuit
اتصال فاز به فاز
phase to phase short circuit
اتصال کوتاه فاز به فاز
phase to phase short circuit
اتصال فاز
monitor
صفحه نمایش تصویر
monitor
مونیتور نمایشگر
monitor
مبصر
monitor
صفحه نمایش
monitor
پایش
[پزشکی ]
monitor
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor
یک برنامه کنترلی
monitor
اگاه ساز
monitor
نظارت کردن
monitor
بازدید کار دستگاه
monitor
بازبینی کردن نظارت کردن
monitor
بازبین
monitor
دیده بانی کردن
monitor
اگاهی دهنده
monitor
انگیزنده گوشیار
monitor
فرابین
monitor
فرانگر
monitor
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
تولید شده توسط کامپیوتر
monitor
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitor
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitor
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitor
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
analog monitor
مونیتور انالوگ
sound monitor
صفحه نمایشگر صدا
medical monitor
دستگاه پایش
[پزشکی]
ankle monitor
لباس ردیاب
preview monitor
نمایشگرصحنههایتکراری
color monitor
صفحه نمایش رنگی
color monitor
مونیتوررنگی
ankle monitor
مانیتور مچ پا
frequency monitor
دستگاه کنترل فرکانس
monitor screen
صفحهنمایشگر
digital monitor
مونیتور رقمی
analog monitor
مونیتورقیاسی
output monitor
صفحهنمایشگرخارجی
hardware monitor
مبصر سخت افزاری
monitor unit
واحد مبصر
monochrome monitor
مونیتور تک رنگ
monochrome monitor
نمایشگر تک رنگ
multisync monitor
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
multisync monitor
مونیتور همزمانی چندگانه
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
System Monitor
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
monitor system
سیستم مبصر
monitor routine
روال مبصر
monitor roof
بام فانوسی
monitor wall
دیوارهصفحهنمایشگر
monitor speaker
نمایشگرگوینده
rgb monitor
R
video monitor
مونیتوربصری
video monitor
مانیتور تصویری
missile monitor
نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
monitor program
برنامه مبصر
main preview monitor
صفحهدوبارهنمایشگراصلی
operating system monitor
مبصر سیستم عامل
multi scan monitor
مشابه 6632
technical producer monitor
صفحهنمایشگرمحصولاتفنی
vector/waveform monitor
صفحهنمایشدیجیتالی
paper white monitor
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
composite color monitor
مونیتور رنگی مرکب
digital video effects monitor
صفحهنمایشدیجیتالی
red green blue monitor
مانیتور قرمز- سبز- ابی
out of phase
خارج از فاز
out of phase
ناهم فاز
phase
مرحلهای کردن
phase
صورت
phase
وجه
phase
مرحله عملیات
phase
دوره
out of phase
ناهمفاز
phase
اهله قمر جنبه
phase
دوره تحول وتغییر
phase out
خارج کردن
phase out
به ترتیب خارج کردن
three phase
سه فاز
two phase
دو فاز دومرحلهای
two phase
دوحالتی
two phase
دووهلهای
phase
مرحله
phase
فاز
phase
لحاظ پایه
phase in
به ترتیب داخل شدن
phase in
داخل کردن
phase
وضع
phase
حالت
to phase out something
به تدریج موقوف کردن چیزی
phase
مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
phase
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phase
دوره زمانی اجرای برنامه
phase
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
to phase out something
به ترتیب خارج کردن چیزی
to phase out something
اتمام یک سری
phase
بخشی از فرآیند بزرگتر
in phase
همفاز
in phase
هم فاز
phase
وجهه
phase
منظر
phase-out
اتمام یک سری
phase
طبقه
phase
وضعیت
three phase connection
اتصال سه فازه
termination phase
مرحله پایانی
three phase current
جریان سه فازه
three phase transformer
ترانسفورماتور سه فاز
three phase armature
ارمیچر سه فازه
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
three phase generator
مولد سه فاز
three phase circuit
سه فاز
three phase generator
مولد سه فازه
three phase circuit
مدار سه فاز
terminal phase
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
reentry phase
مرحله دخول مجدد موشک درجو
recovery phase
مرحله رونق
single phase
برق یک فاز
recovery phase
مرحله شکوفائی
single phase
تک فازه
replenishing phase
بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
solvent phase
فاز حلال
split phase
انشقاق فاز
stationary phase
فاز ساکن
systolic phase
دوره انقباضی قلب
six phase circuit
مدار شش فاز
quarter phase
دو فاز
reference phase
فاز مبنا
three phase installation
تاسیسات سه فاز
two phase current
جریان دوفازه
two phase field
میدان دو فاز
two phase generator
تناوب گر دو فازی
two phase generator
ژنراتور دو فاز
to phase out their activities
فعالیت های خود را به تدریج قطع کردن
three phase generator
تناوب گر سه فاز
two phase machine
ماشین دو فازه
two phase mains
شبکه دو فاز
two phase meter
کنتور دو فاز
two phase motor
موتور دو فاز
two phase region
ناحیه دو فازی
two phase system
شبکه یا سیستم دو فاز
phase conductor
فازهادیجریانبرق
two phase current
جریان دو فاز
two phase connection
اتصال یا مدار دو فازه
two phase commit
ن میشود که هر مرححله تراکنش صحیح است و معتبر , پیش از برخورد با تغییرات پایگاه داده ها
three phase line
خط سه فازه
three phase machine
ماشین سه فازه
three phase motor
موتور سه فاز
three phase rectifier
یکسو ساز سه فازه
three phase starter
راه انداز سه فاز
three phase switch
کلید جداکننده سه فاز
three phase switch
ترنرسه فاز
three phase synchroscope
سنکروسکپ سه فاز
three phase system
سیستم سه فاز
three phase system
شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
three phase winding
سیم پیچی سه فازه
two phase alternator
مولد دو فازه
two phase armature
ارمیچر دو فازه
two phase circuit
مدار دو فازه
preverbal phase
مرحله پیش کلامی
phase lag
پس افت فاز
internal phase
فاز درونی
phase inverter
لامپ واژگونه ساز
lag of phase
تاخیر فاز
lead of phase
پیش افتادگی فاز
phase shift
اختلاف فاز
phase shift
تغییر فاز
phase shift
تغییر زاویه فاز
intermediate phase
فاز میانی
phase lag
تاخیر فاز
gibbous phase
هلال فزاینده
phase advancer
ماشین تنظیم فاز
phase splitter
فاز شکاف
homing phase
مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
phase speed
سرعت فاز
in phase vectors
بردارهای هم فاز
phase space
فضای فازی
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phase rule
قاعده فاز
phase jitter
اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
phase microscope
طیف نما
phase meter
فازسنج
phase indicator
نشاندهنده فاز
phase line
خط مبداء حرکت جنگی
phase line
خط خیز
phase lead
تقدیم فاز
phase lead
پیش افت فاز
phase integal
انتگرال فاز
phase equalizer
برابر کننده فاز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com