Dictiornary-Farsi | stick plane | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
stick plane	رنده میله دار
stick plane	رنده با تیغه گرد


Other Matches

plane	افقی سطح افق افقی کردن
plane	صاف هواپیما
plane	مسطح
plane	سطح مستوی
plane	صاف مسطح
plane	هموار
plane	جهش شبیه پرواز سطح تراز
plane	صاف کردن پرواز
plane	با رنده صاف کردن
to plane a way or down	بارنده صاف کردن
plane	یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plane	سطح تراز مسطح
plane	سطح هموار
plane	سطح صاف
plane	رنده
plane	رویه هموار
plane	هواپیما
z-plane	صفحه مختلط [ریاضی]
plane	رنده کردن
plane	صفحه
stick with <idiom>	ماندن با
non-stick	ناچسبان
non-stick	ته لیز
non-stick	نچسب
stick-up	سرقت مسلحانه سربرافراشتن
non-stick	تفلون
non-stick	ناچسبنده
stick	گیر کردن گیر افتادن
stick-on	چسبنده چسبناک
stick-up	برجستگی داشتن
stick it out <idiom>	طاقت آوردن ،ادامه دادن
stick (someone) with <idiom>	ترک چیز ناخوشایندی
stick up <idiom>	دزدی مسلحانه
stick up for <idiom>	کمک کردن ،حمایت کردن
stick with <idiom>	دنبال کردن کاری
stick around <idiom>	همین دوروبر منتظر ماندن
to stick up for	پشتی کردن
he wants the stick	چوب میخواهد
stick around	درنگ کردن
stick around	تاخیر کردن بانتظار چیزی بودن
stick out	اصرار کردن
stick out	پیش امدگی داشتن
stick out	جلو امدن
stick out	متحمل شدن
stick	چسبیدن
stick to your last	برشته خود بجسبد
stick to your last	یا از حدخود بیرون نگذارید
stick	فرورفتن
to stick together	نسبت بیکدیگروفادار بودن
to stick up	گردن فرازی کردن
to stick up	تندنوشتن
to stick up	مقاومت کردن
to stick up for	دفاع کردن از
stick up	برجستگی داشتن
stick	یک گروه چترباز که از یک دریا یک قسمت هواپیما به بیرون می پرند
stick	گروه پرنده
stick	چوب بازی
stick	چوب بازی هاکی
stick	هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
stick	تخته موج سواری شلاق
stick	وضع چسبندگی
to stick something	چیزی را سفت و پابرجا بستن
to stick on [to]	چسباندن [روی چیزی]
stick	وقفه
stick	تردیدکردن
stick	پیچ درکار تحمل کردن
stick	عصا
stick up	سرقت مسلحانه سربرافراشتن
stick	سوراخ کردن نصب کردن
stick	چسبناک
stick	الصاق تاخیر
stick	چسباندن
stick	الصاق کردن چوب
stick	چماق
plane of symmetry	سطح تقارن
plane of site	سطح قائم مار بر سکوی تیر
plane of rotation	سطح دوران
plane of symmetry	صفحه تقارن
plane polarized	تابشهای الکترومگنتیک
plane table	سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
routing plane	رنده تهرند
rolling plane	صفحه غلطشی
reflection plane	صفحه انعکاس
reflection plane	صفحه بازتاب
rabbet plane	رنده کام کنی
rabbet plane	رنده دو راهه
polarization plane	صفحه قطبش
plane wave	موج مسطح
plane wave	موج صفحهای
oblique plane	سطح مورب
plane of reflection	صفحه بازتاب
plane guard	ناوگارد نجات
plane guard	ناو نجات
plane geometry	هندسه مسطحه
plane director	نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
plane iron	تیغ رنده
plane iron	تیغه نجاری
plane knife	تیغه رنده
plane of asymmetry	سطح انحراف مسیر
plane of asymmetry	سطح مسیر لغزش انحرافی
plane as a pikestaff	مانند آفتاب روشن
plane of bending	صفحه خمش
plane angle	زاویه مستوی
plane of departure	سطح قائم مسیر گلوله
plane of departure	سطح قائم تیر
plane of fire	سطح تیر
plane of fire	افق مسیرتیراندازی
plane of fire	سطح مبنای مسیر تیراندازی
routing plane	رنده کفرند
sagittal plane	صفحه سهمی
this line is p to that plane	این خط نسبت به ان سطح عموداست
complex plane	صفحه مختلط [ریاضی]
tooth plane	رنده دندانه دار
toothing plane	رنده خشخاش
toothing plane	رنده خط گیری
torpedo plane	هواپیمای اژدر افکن
diving plane	پرهزیردریایی
plane figure	شکل مسطح
plane projection	طرحمسطح
To board a plane.	سوار هواپیما شدن
What time does the plane take off?	چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
plane [Platanus]	درخت چنار
symmetry plane	صفحه تقارن
sash plane	رنده بغل
sea plane	هواپیمایی دریایی
slant plane	صفحه مسیر هدف
slip plane	سطح لغزش
smooth plane	رنده صاف کاری
smooth with the plane	رنده کردن
smoothing plane	رنده پرداخت
smoothing plane	رنده دو تیغ
passenger plane	هواپیمای مسافربری
scheduled plane	هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
bedding plane	بستره
adjustable plane	رنده درجه دار
cross plane	رنده کردن
plane tree	درخت چنار
focal plane	افق مار بر کانون عدسی
focal plane	افق کانونی
focal plane	صفحه کانونی
frontal plane	سطح تاجی
glide plane	سطح لغزش
battle plane	هواپیمای جنگی
grooving plane	رنده کام کنی
grooving plane	رنده شیار
gyro plane	سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
hand plane	رنده کردن دستی
horizontal plane	صفحه افقی
horizontal plane	صفحه عرضی
transverse plane	صفحه افقی
datum plane	سطح مبنای اب دریا
datum plane	افق مبنا
chord plane	صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
cleavage plane	سطح مرزی
compass plane	رنده سینه
back plane	یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
core plane	صفحه چنبره ها
crossing plane	سطح تقاطع
crystal plane	سطح کریستالی
crystal plane	سطح بلوری
crystal plane	صفحه بلور
cutting plane	صفحه برش
dado plane	رنده کام کنی
attack plane	هواپیمای تک
air plane	طیاره
air plane	هواپیما
rebate plane	رنده کام کنی
datum plane	سطح مبنای ارتفاع
transverse plane	صفحه عرضی
map plane	سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
jack plane	رنده دستگاه
inclined plane	سطح مورب
objective plane	سطح افق هدف
normal plane	صفحه قائم
normal plane	توزیع نرمال
into plane service	تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
jack plane	رنده بزرگ
objective plane	افق هدف
moulding plane	رنده ابزار
jointing plane	رنده دستگاه
jointing plane	رنده بلند
middle plane	صفحه میانتار
inclined plane	سطح شیبدار
inclined plane	سطح شیب دار
image plane	سطح تصویر
incidence plane	صفحه تابش
plane of incidence	صفحه تابش
incline plane	سطح مایل
incline plane	غفلت گاه
jack plane	رنده درشت تراش
player's stick	چوببازیکنهاکی
stick in the mud	ادم عقب مانده
glue stick	چسبپمادی
stick in the mud	محافظه کار
stick-in-the-mud	بیعرضه
French stick	قرصدراز نازک نان
quadruped stick	عصایچهارپایه
shed stick	چوبنخ
stick eraser	چوبپاککن
stick in the mud	ادم کند