English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
stock exchange بورس سهام
stock exchange بورس اوراق بهادار
stock exchange بورس سهام
stock exchange بورس اوراق بهادار
Search result with all words
Financial Times Stock Exchange 100 Index شاخصقیمتهایسهام
outside [stock exchange] <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
Other Matches
exchange value ارزش مبادله
in exchange for درعوض
exchange جابه جایی داده بین دو محل
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
first of exchange نسخه اصلی برات
exchange دادن چیزی به جای چیز دیگر
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
in exchange for بجای
re exchange برات رجوعی
exchange معاوضه
exchange value ارزش مبادلهای
value in exchange ارزش مبادله
to exchange something [for something] معاوضه کردن [چیزی را با چیز دیگری]
to exchange something [for something] مبادله کردن [چیزی را با چیز دیگری]
exchange مبادله
exchange تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchange مبادله کردن تعویض
exchange ارز معاوضه
exchange مبادله پول
exchange رد و بدل کننده
exchange عوض کردن تسعیر یافتن
exchange صرافی مبادله کردن
exchange صرافخانه
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange اسعار
exchange تبادل ردوبدل ارز
exchange معاوضه کردن
exchange مبادله کردن
exchange معاوضه و مبادله پول
exchange مرکز مبادله
exchange تفاوت
exchange رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchange تهاتر تسعیر
exchange صرافی
exchange تبادل
exchange ارز
stock ذخیره اولیه
stock جوراب ساق بلند
stock عادی ازلحاظ مدل
stock دسته چوب ماهیگیری
stock ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock موجودی کالا ذخیره
stock موجودی
stock میله لنگر
stock قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock انبار
stock ذخیره ذخیره کردن
stock اماد ذخیره
stock سهام
stock مال التجاره
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock still بی جنبش
stock still بی حرکت
to have in stock موجود داشتن
to take stock of برانداز کردن
stock موجودی انبار
stock موجودی ذخیره
stock ماده اولیه
stock بدنه رنده
stock دسته حدیده
stock جامع نسب
stock دودمان
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
stock ته ساقه
stock تنه
stock کنده
stock موجودی موجودی کالا
stock ذخیره
stock : مایه
take stock <idiom> جمع بندی کردن
stock-still بی حرکت
stock دسته ابزار و اسلحه
out of stock <adj.> غیر موجودی کالا [در انبار]
stock-still بی جنبش
take stock of <idiom> شمردن فرصتها
in stock <idiom> روی بورس
stock قنداق تفنگ
stock پایه دسته ریشه
stock انباشته انباره
stock سهم
stock به موجودی افزودن
stock ذخیره کردن
stock انبارکردن
stock اماده
stock درانبار
stock نیا
stock سهام سرمایه
stock مواشی پیوندگیر
stock :حاضر
stock موجود
stock دم دست
exchange of views تبادل نظر
exchange of pleadings تبادل لوایح
exchange of notes نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
exchange market بازار اسعار
exchange of flags مبادله پرچمها
exchange intervention دخالت در بازار ارز
exchange integral بر هم کنش تبادلی
exchange office مرکز تلفن خودکار
exchange market بازار داد و ستد
exchange of views رایزنی
exchange parity برابری ارز
exchange restriction محدودیت ارزی
exchange restricition ممنوعیت ارزی
exchange restricition محدودیت ارزی
exchange register ثبات معاوضهای
exchange rationing جیره بندی ارز
par of exchange نرخ برابری ارز
exchange of notes مبادله یادداشتها
exchange point نقطه تعویض
exchange parity نرخ برابری ارز
exchange restriction کنترل مبادله ارز
exchange force نیروی تبادلی
exchange buffering زنجیرهای کردن داده
exchange buffering میانگیری معاوضهای
exchange broker دلال ارز
exchange battery باطری
equation of exchange به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
equation of exchange متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
equation of exchange همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
energy exchange تبادل انرژی
electron exchange تبادل الکترون
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
exchange cable کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
exchange control کنترل ارز
exchange energy انرژی تبادل
exchange economy اقتصاد مبادلهای
exchange devaluation تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
exchange depreciation کاهش ارزش پول خارجی
exchange depareciation تنزل ارزش پول خارجی تنزل قیمت ارز
exchange control کنترل ارزی
exchange control جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
exchange control نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
exchange control نظارت ارز
direct exchange تعویض باداغی
trunk exchange مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
rate of exchange نرخ ارز
rate of exchange نرخ تسعیر
rate of exchange نرخ مبادله
rate of exchange نرخ مبادله ارز
post exchange فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
money exchange تبدیل پول
minor exchange تفاوت کوچک
What is the exchange rate? نرخ تبدیل چقدر است؟
social exchange تبادل اجتماعی
symmetrical exchange تعویض قرینه
unvisual exchange مبادله نامرئی چوب
currency exchange تبدیلپول
toll exchange مرکز تلفن
To greet someone . To exchange greetings with someone. با کسی سلام وتعارف کردن
to exchange blows جنگ کردن
to exchange blows دست بگریبان شدن
through bill of exchange بارنامه سراسری
teletype exchange مرکز تله تایپ
tandom exchange مرکز تلفن خودکار تاندوم
medium of exchange وسیله مبادله
medium of exchange وسیله داد وستد
manual exchange مرکز دستی
futures exchange خرید اتی
futures exchange مبادله سلف
forign exchange ارز
exchange zone فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
exchange variation واریاسیون تعویضی
exchange transactions معاملات برواتی
exchange sort جورکردن معاوضهای
exchange services خدمات فروشگاهی فروشگاهها
exchange service بنگاه معاوضه
heat exchange تبادل حرارت
heat exchange تبادل گرما
money exchange صرف
main exchange مرکز اصلی
magneto exchange مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
losing the exchange تفاوت دادن
local exchange ردوبدل کننده محلی
ion exchange تبادل یون
ion exchange تبادل یونی
international exchange مرکز تلفن بین المللی
intermediate exchange واسطه
intermediate exchange مرکز
exchange selector سلکتور در دستگاههای مراکزتلفن خودکار
bill exchange برات بازرگانی
central exchange مرکزتلکس
exchange of blows تبادل ضربه
foreign exchange پول کشور خارجی
chemical exchange تبادل شیمیایی
automatic exchange رد و بدل کننده خودکار
foreign exchange ارز خارجی
foreign exchange پول خارجی
foreign exchange تعویض خارجی
commodities exchange بورس کالا
commodity exchange مبادله کالا
commodity exchange بورس مواداولیه
commodity exchange بورس کالا
central exchange مرکز تلفن خودکار
foreign exchange ارز
bill exchange برات
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exchange برات ارزی
bill of exchange برات مبادلهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com