English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
stock markets بورس سهام وارز
stock markets بورس کالاهای مختلف
Other Matches
markets درمعرض فروش قرار دادن
markets به بازار عرضه کردن
markets فروختن
markets مرکزتجارت
markets محل داد وستد
markets در بازار دادوستد کردن
markets بازار
black markets بازار سیاه
black markets دربازارسیاه معامله کردن
factor markets بازارهای عوامل تولید
rural markets بازارهای روستائی
say's law of markets قانون بازارهای سی
free markets بازار ازاد
finance markets بازارهای مالی
money markets بازار پول
flea markets سمساری
secondary markets بازارهای فرعی
secondary markets بازارهای ثانوی
flea markets بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
related markets بازارهای مرتبط
The rise in prices in the European markets. ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
stock میله لنگر
stock ماده اولیه
stock بدنه رنده
stock دسته حدیده
stock جامع نسب
stock دودمان
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock still بی جنبش
stock مال التجاره
stock سهام
stock رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock موجودی ذخیره
stock موجودی انبار
take stock <idiom> جمع بندی کردن
take stock of <idiom> شمردن فرصتها
in stock <idiom> روی بورس
out of stock <adj.> غیر موجودی کالا [در انبار]
to take stock of برانداز کردن
to have in stock موجود داشتن
stock still بی حرکت
stock دسته چوب ماهیگیری
stock-still بی حرکت
stock دم دست
stock موجود
stock :حاضر
stock مواشی پیوندگیر
stock سهام سرمایه
stock نیا
stock پایه دسته ریشه
stock قنداق تفنگ
stock ته ساقه
stock تنه
stock کنده
stock موجودی موجودی کالا
stock ذخیره
stock : مایه
stock-still بی جنبش
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
stock دسته ابزار و اسلحه
stock درانبار
stock ذخیره ذخیره کردن
stock انبار
stock جوراب ساق بلند
stock قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock موجودی
stock موجودی کالا ذخیره
stock ذخیره اولیه
stock عادی ازلحاظ مدل
stock اماد ذخیره
stock انباشته انباره
stock سهم
stock اماده
stock به موجودی افزودن
stock انبارکردن
stock ذخیره کردن
stock check کنترل موجودی
stock certificate گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
live stock چارپایان اهلی
stock bottle شیشه ذخیره
stock broker دلال بورس
stock broker کارگزار بورس
stock broker دلال سهام
stock clerk انباردار
stock company شرکت سهامی
stock control کنترل موجودی انبار
stock funds اعتبار نقدی اماد
stock exchnge بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
stock exchnge بورس
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stock dividend سهام صادره بابت سود سهام
surplus stock موجودی اضافی
stock control کنترل وسفارش موجودی انبار
stock control کنترل موجودی
stock control کنترل ذخیره انبار
stock audit حسابرسی موجودی
stock and die دسته حدیده و حدیده
seed stock ذخیره بذرکاشتنی
money stock حجم پول در گردش
money stock عرضه پول
safety stock موجودی تضمینی
safety stock موجودی ذخیره انبار
reserve stock موجودی ذخیره
reserve stock اماد ذخیره
preferred stock سهام ممتازه
raw stock موجودی مواد خام
seed stock نیروی ذخیره
maximum stock حداکثر موجودی انبار
stock adjustment تطبیق موجودی
live stock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
stock adjustment تعدیل موجودی
stock accounting حساب کالاهای موجود
stock accounting حسابداری موجودی
stock account حساب موجودی
spares stock موجودی لوازم یدکی
service stock امادرزمی
service stock اماد و کالاهای جنگی
preferred stock سهم ممتاز
stock funds اعتبار خریدنقدی
laughing stock مایهی خنده
warehouse stock موجودی انبار
valuation of stock ارزیابی موجودی
treasury stock سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
to i. one's capital in stock سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
surplus stock موجودی مازاد
stock yard حیاط طویله
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock valuation ارزیابی موجودی
laughing stock مضحکه
laughing stock مورد تمسخر
stock pot قابلمهگود
outside [stock exchange] <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
stock exchange بورس اوراق بهادار
stock exchange بورس سهام
take stock in (usually negative) <idiom> باورداشتن
We dont have it in stock . این جنس موجود نیست ( نداریم )
vine stock نیایبرگمو
stock trading خرید و فروش سهام
stock talking سیاهه برداری از موجودی
stock taking رسیدگی به موجودی
stock level سطح ذخیره انبار
stock level سطح انبار
stock jobbing سفته بازی
stock jobbery سفته بازی
stock jobber محتکر سهام دلال سهام
stock jobber سفته باز
stock in trade لوازم وابزار کار فوت وفن
stock in trade مال التجاره
stock in trade موجودی کالای مغازه
stock holder سهامدار
stock number شماره فنی جنس
stock number شماره فنی انبار شماره انبار
stock piling انبار کردن
stock solution محلول ذخیره
stock shears قیچی پادار
stock saddle نوعی زین
stock room انبار کالا
stock room انبار
stock requisition تقاضا جهت کالا
stock requisition درخواست کالا
stock record سابقه موجودی
stock piling ذخیره کردن در انبار
stock piling ذخیره نمودن
stock holder صاحب سهم
stock-cars اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
dead stock کالای بدون خریدان
dead stock موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
stock market بورس سهام وارز
stock market بورس کالاهای مختلف
cycle stock موجودی فعال
active stock موجودی فعال
active stock موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
consumable stock موجودی مصرفی
consignment stock کلاهای امانی
common stock سهام عادی
dead stock کالای بنجل
dead stock موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
stock-cars قدرت و دوام
excess stock موجودی مازاد
excess stock ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
excess stock مواد اضافی
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
drill stock مته نگهدار
drill stock پایه مته
dimension stock چوب سختی که به ابعاد معینی تبدیل شده
die stock دسته حدیده
die stock بدنه رنده
debenture stock سهام قرضه
common stock سهام معمولی شرکت
closed stock اجناس انبارشده ثابت
buffer stock موجودی ذخیره
buffer stock تامین ذخیره
buffer stock ذخیره اتکائی
bearer stock اسناد در وجه حامل
bearer stock سهام و اوراق قرضه بدون نام
anvil stock کنده
bar stock دسته حدیده
bar stock ماده اولیه مصرفی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com