Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
stock-in-trade
راس المال
Other Matches
stock in trade
موجودی کالای مغازه
stock in trade
مال التجاره
stock in trade
لوازم وابزار کار فوت وفن
stock
به موجودی افزودن
stock
سهم
stock
انباشته انباره
stock
اماد ذخیره
stock
انبار
stock
قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock
میله لنگر
stock
ذخیره کردن
stock
انبارکردن
stock
اماده
stock
تنه
stock
ته ساقه
stock
قنداق تفنگ
stock
پایه دسته ریشه
stock
نیا
stock
سهام سرمایه
stock
مواشی پیوندگیر
stock
موجود
stock
دم دست
stock
درانبار
stock
موجودی
stock
موجودی کالا ذخیره
stock
ذخیره اولیه
stock
ماده اولیه
stock
موجودی ذخیره
stock
موجودی انبار
take stock
<idiom>
جمع بندی کردن
to take stock of
برانداز کردن
to have in stock
موجود داشتن
out of stock;ex stock
از موجودی یاذخیره
stock still
بی حرکت
stock
بدنه رنده
stock
دسته حدیده
stock
جوراب ساق بلند
stock
عادی ازلحاظ مدل
stock
دسته چوب ماهیگیری
stock
ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock
رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock
سهام
stock
مال التجاره
stock
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock
دودمان
stock
جامع نسب
stock still
بی جنبش
stock
کنده
stock
:حاضر
out of stock
<adj.>
غیر موجودی کالا
[در انبار]
stock
دسته ابزار و اسلحه
stock-still
بی جنبش
stock-still
بی حرکت
stock
ذخیره ذخیره کردن
stock
: مایه
stock
ذخیره
in stock
<idiom>
روی بورس
stock
موجودی موجودی کالا
take stock of
<idiom>
شمردن فرصتها
trade-off
رابطه جایگزینی
trade-off
سبک و سنگین کردن
trade name
نام تجارتی
trade
مزاحمت مبادله کالا
trade off
رابطه جایگزینی
trade off
سبک و سنگین کردن
trade
مبادله کردن
trade
امدورفت
trade
سفر
trade
ازار
trade name
اسم تجاری
trade on
سوء استفاده کردن از
to trade on
سو استفاده کردن از
trade
مسیر
trade
کسب
trade
تجارت داد وستد
trade
بازرگانی
trade-in
مبادله
trade-in
مبادله کردن
trade in
مبادله
trade in
مبادله کردن
he is new to the trade
کسب تازه کار است
trade
شغل
trade
پیشه حرفه
to trade off
اب کردن
trade
پیشه وری کاسبی
trade something in
<idiom>
تعویض وسایل کهنه
trade
داد و ستد کردن مبادله یا معاوضه کردن حرفه
trade
پیشه
trade
صنعت
trade
حمل کالا با کشتی
trade
سوداگری
trade
حرفه کسب
trade in for
معامله کردن
trade
تجارت کردن با داد وستد کردن
trade
داد و ستد
trade
تجارت داد و ستد
trade
حرفه
trade
تجارت
head stock
سردستگاه
money stock
عرضه پول
money stock
حجم پول در گردش
stock bottle
شیشه ذخیره
spares stock
موجودی لوازم یدکی
maximum stock
حداکثر موجودی انبار
live stock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
live stock
چارپایان اهلی
joint stock
سرمایه مشترک
joint stock
شرکت سهامی
joint stock
سهامی
stock audit
حسابرسی موجودی
stock and die
دسته حدیده و حدیده
stock accounting
حسابداری موجودی
seed stock
ذخیره بذرکاشتنی
safety stock
موجودی تضمینی
safety stock
موجودی ذخیره انبار
reserve stock
موجودی ذخیره
raw stock
موجودی مواد خام
seed stock
نیروی ذخیره
service stock
اماد و کالاهای جنگی
service stock
امادرزمی
preferred stock
سهام ممتازه
preferred stock
سهم ممتاز
stock accounting
حساب کالاهای موجود
stock adjustment
تعدیل موجودی
stock adjustment
تطبیق موجودی
stock account
حساب موجودی
intransit stock
اماد در حال حرکت یا جریان در سیستم توزیع
intransit stock
اماد سیال
government stock
اوراق بهاداردولتی
government stock
سهام دولت
general stock
سهام عمومی
gazing stock
انگشت نما
gazing stock
مایه عبرت
gaping stock
چیزی که موجب خیره نگریستن گرد د
gaping stock
مایه حیرت
fixed stock
مالک انحصاری سهام
excess stock
موجودی مازاد
earmarked stock
موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
excess stock
مواد اضافی
excess stock
ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
feed stock
مواد اولیه
feed stock
مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود
gun stock
قنداق
gun stock
قنداق تفنگ
hard stock
اجر سخت
intermediate stock
کالاهای نیمه تمام
intermediate stock
موجودی کالاهای درحال ساخت
inscribed stock
سهام با اسم
inscribed stock
سهام نامدار
inscribed stock
سهام ثبت شده
idle stock
موجودی بی مصرف
head stock
جعبه هرزگردماشین تراش
head stock
قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
head stock
کلاهک
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
head stock
یاتاقان
head stock
بستر
head stock
پایه
he comes of a good stock
اوازخانواده اصیلی است
finish stock
موجودی کالای ساخته شده
stock broker
دلال سهام
to lay in a stock
موجودی تهیه کردن
to i. one's capital in stock
سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
surplus stock
موجودی مازاد
surplus stock
موجودی اضافی
stock yard
حیاط طویله
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock valuation
ارزیابی موجودی
stock trading
خرید و فروش سهام
stock talking
سیاهه برداری از موجودی
stock taking
رسیدگی به موجودی
stock solution
محلول ذخیره
stock shears
قیچی پادار
stock saddle
نوعی زین
stock room
انبار کالا
treasury stock
سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
valuation of stock
ارزیابی موجودی
warehouse stock
موجودی انبار
outside
[stock exchange]
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
stock exchange
بورس اوراق بهادار
stock exchange
بورس سهام
take stock in (usually negative)
<idiom>
باورداشتن
We dont have it in stock .
این جنس موجود نیست ( نداریم )
vine stock
نیایبرگمو
stock pot
قابلمهگود
laughing stock
مورد تمسخر
laughing stock
مضحکه
laughing stock
مایهی خنده
stock room
انبار
stock requisition
تقاضا جهت کالا
stock exchnge
بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
stock exchnge
بورس
stock evaluation
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stock dividend
سهام صادره بابت سود سهام
stock control
کنترل وسفارش موجودی انبار
stock control
کنترل موجودی
stock control
کنترل ذخیره انبار
stock control
کنترل موجودی انبار
stock company
شرکت سهامی
stock clerk
انباردار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com