English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
English Persian
stock-still بی جنبش
stock-still بی حرکت
Other Matches
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock مال التجاره
stock سهام
stock رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock دسته چوب ماهیگیری
stock عادی ازلحاظ مدل
stock جوراب ساق بلند
stock ذخیره اولیه
stock موجودی کالا ذخیره
stock موجودی
stock میله لنگر
stock قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock دودمان
stock جامع نسب
stock دسته حدیده
out of stock;ex stock از موجودی یاذخیره
stock دسته ابزار و اسلحه
take stock <idiom> جمع بندی کردن
in stock <idiom> روی بورس
stock still بی جنبش
stock still بی حرکت
out of stock <adj.> غیر موجودی کالا [در انبار]
stock موجودی انبار
stock موجودی ذخیره
stock ماده اولیه
stock بدنه رنده
stock انبار
stock ذخیره ذخیره کردن
stock اماد ذخیره
stock پایه دسته ریشه
stock قنداق تفنگ
stock ته ساقه
stock تنه
stock کنده
stock موجودی موجودی کالا
stock ذخیره
stock : مایه
take stock of <idiom> شمردن فرصتها
to take stock of برانداز کردن
to have in stock موجود داشتن
stock نیا
stock سهام سرمایه
stock سهم
stock به موجودی افزودن
stock ذخیره کردن
stock انبارکردن
stock اماده
stock مواشی پیوندگیر
stock :حاضر
stock موجود
stock دم دست
stock درانبار
stock انباشته انباره
seed stock ذخیره بذرکاشتنی
seed stock نیروی ذخیره
safety stock موجودی تضمینی
safety stock موجودی ذخیره انبار
reserve stock موجودی ذخیره
reserve stock اماد ذخیره
raw stock موجودی مواد خام
valuation of stock ارزیابی موجودی
service stock اماد و کالاهای جنگی
service stock امادرزمی
stock broker دلال سهام
stock bottle شیشه ذخیره
stock audit حسابرسی موجودی
stock and die دسته حدیده و حدیده
stock adjustment تطبیق موجودی
stock adjustment تعدیل موجودی
stock accounting حساب کالاهای موجود
stock accounting حسابداری موجودی
stock account حساب موجودی
spares stock موجودی لوازم یدکی
stock broker کارگزار بورس
warehouse stock موجودی انبار
preferred stock سهام ممتازه
live stock چارپایان اهلی
We dont have it in stock . این جنس موجود نیست ( نداریم )
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
take stock in (usually negative) <idiom> باورداشتن
joint stock سرمایه مشترک
intransit stock اماد سیال
intransit stock اماد در حال حرکت یا جریان در سیستم توزیع
joint stock شرکت سهامی
live stock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
maximum stock حداکثر موجودی انبار
preferred stock سهم ممتاز
laughing stock مایهی خنده
laughing stock مضحکه
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
money stock عرضه پول
money stock حجم پول در گردش
laughing stock مورد تمسخر
stock pot قابلمهگود
vine stock نیایبرگمو
joint stock سهامی
stock broker دلال بورس
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
stock requisition درخواست کالا
stock record سابقه موجودی
stock piling ذخیره کردن در انبار
stock piling ذخیره نمودن
stock piling انبار کردن
stock number شماره فنی انبار شماره انبار
stock number شماره فنی جنس
stock level سطح ذخیره انبار
stock level سطح انبار
stock jobbing سفته بازی
stock requisition تقاضا جهت کالا
stock room انبار
stock room انبار کالا
surplus stock موجودی مازاد
surplus stock موجودی اضافی
stock yard حیاط طویله
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock valuation ارزیابی موجودی
stock trading خرید و فروش سهام
stock taking رسیدگی به موجودی
stock solution محلول ذخیره
stock shears قیچی پادار
stock saddle نوعی زین
stock jobbery سفته بازی
stock jobber محتکر سهام دلال سهام
treasury stock سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
stock control کنترل وسفارش موجودی انبار
stock talking سیاهه برداری از موجودی
stock control کنترل موجودی
stock control کنترل ذخیره انبار
stock control کنترل موجودی انبار
stock company شرکت سهامی
stock clerk انباردار
stock check کنترل موجودی
stock certificate گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
stock dividend سهام صادره بابت سود سهام
stock evaluation بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stock exchnge بورس
stock jobber سفته باز
stock in trade لوازم وابزار کار فوت وفن
stock in trade مال التجاره
stock in trade موجودی کالای مغازه
stock holder سهامدار
stock holder صاحب سهم
to i. one's capital in stock سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
stock funds اعتبار خریدنقدی
stock funds اعتبار نقدی اماد
stock exchnge بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
consumable stock موجودی مصرفی
bulk stock ذخایر قوال
buffer stock موجودی احتیاطی
buffer stock مواد اولیه ذخیره
buffer stock موجودی ذخیره
buffer stock تامین ذخیره
buffer stock ذخیره اتکائی
bearer stock اسناد در وجه حامل
bearer stock سهام و اوراق قرضه بدون نام
bar stock دسته حدیده
bulk stock ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
capital stock سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
capital stock عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
consignment stock کلاهای امانی
common stock سهام عادی
common stock سهام معمولی شرکت
closed stock اجناس انبارشده ثابت
closed stock اجناس ذخیره
claimant stock ذخایر امانی
capital stock سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital stock اورده
capital stock حجم سرمایه
capital stock موجودی سرمایه
bar stock ماده اولیه مصرفی
bank stock سهام بانک
stock-car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car قدرت و دوام
stock car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-in-trade راس المال
rolling stock ترنهای روی خط اهن
rolling stock گردونههای ریل دار
stock exchanges بورس اوراق بهادار
stock exchanges بورس سهام
stock exchange بورس اوراق بهادار
stock-car قدرت و دوام
stock-cars اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars قدرت و دوام
balanced stock ذخیره اماد متعادل
outside [stock exchange] <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
anvil stock کنده
active stock موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
active stock موجودی فعال
stock markets بورس کالاهای مختلف
stock markets بورس سهام وارز
stock market بورس کالاهای مختلف
stock market بورس سهام وارز
stock exchange بورس سهام
inscribed stock سهام با اسم
gun stock قنداق تفنگ
gun stock قنداق
government stock اوراق بهاداردولتی
government stock سهام دولت
general stock سهام عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com