Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (6 milliseconds)
English
Persian
stores manager
مدیر انبارها
Other Matches
stores
ذخایر
stores
کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
department stores
فروشگاه بزرگ
chain stores
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
army stores
فروشگاه ارتش
general stores
فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
consumable stores
مواد فاسد شدنی
consumable stores
materials consumable :syn
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
second hand stores
سمساری
sea stores
فروشگاه دریایی
convenience stores
خواربار فروشی کوچک
naval stores
ذخایر و اماد دریایی
multiple stores
فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
naval stores
کالای دریایی
to have a look round
[around]
the stores
[American E]
برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن
manager
مدیر تیم
dp manager
مدیر داده پردازی
manager
مدیر مسابقه بوکس
manager
مباشر
manager
مدیر
manager
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
manager
و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
manager
و نیز آدرس شیار را
manager
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
manager
برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
manager
یس بخش در شرکت
manager
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
manager
کارفرما
manager
ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
manager
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
program manager
مدیر برنامه ها
Print Manager
امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
record manager
مدیر رکورد
presentation manager
برای 2/OS که بطورمشترک توسط شرکتهای
program manager
بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
presentation manager
تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
project manager
مدیر پروژه ها
bank manager
رییسبانک
town manager
شهردار انتصابی
staff manager
رئیس کارگزینی
site manager
رئیس کارگاه
project manager
مدیر طرحها
sales manager
مدیر فروش
sale manager
مدیر فروش
project manager
مدیر پروژه
presentation manager
واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
personnel manager
مدیر استخدام
stage manager
کارگردان نمایش
acting manager
کفیل
edp manager
مدیرداده پردازی الکترونیکی
file manager
مدیر فایل
general manager
مدیر باشگاه
office manager
رئیس اداره
item manager
مدیر اقلام
item manager
مدیریت اقلام تدارکاتی
LAN Manager
سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
operation manager
مدیر عملیات
stage manager
مدیر نمایش
office manager
رئیس دفتر
library manager
مدیر کتابخانه
micro manager
مدیر ریزکامپیوترها
computer operations manager
مدیر عملیات کامپیوتر
personal information manager
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
adobe type manager
مدیر انواع فونت ادوبی
computer center manager
مدیر مرکز کامپیوتر
data base manager
مدیر پایگاه داده
data processing manager
مدیر پردازش داده
Being a junior clerk is a far cry from being a manager .
کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
General manager . Director general .
مدیر کل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com