Dictiornary-Farsi | street gutter | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 115 (7 milliseconds)

English	Persian
street gutter	جوی
street gutter	ابرو
street gutter	نهر کنار خیابان و راه


Other Matches

gutter	ء برو شیروانی
gutter	سیم راهه
gutter	جوی کنارخیابان
gutter	ابرو شیروانی
gutter	ناودان
gutter	راه اب
gutter	فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
gutter	اب رودار کردن قطره قطره شدن
gutter	شیاردارکردن
gutter	جوی
gutter	ناودان
gutter	ابرو
gutter	اب رو
gutter	فاضل اب
gutter snipe	کناس
gutter man	دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
gutter ball	گویی که به شیار میافتد
gutter bird	گنجشک
gutter bird	ادم فرومایه
gutter bracket	بست ناودان
gutter snipe	بچه کوچه گرد
box gutter	ابرو صندوقهای
halfround gutter	ناودان نیم گرد
halfround gutter	ناودان دورتمام
gutter press	نگارش هایامطبوعات پست
eaves-gutter	ناوادن
trough gutter	سر ناودان
gutter child	بچه موچه گرد
trough gutter tile	سفال ناودانی
The rain gutter is blocked up with leaves.	برگ ها ناودان باران را مسدود کرده اند.
street	راه
street value	پولیکهبابتدریافتموادمیشود
street	خیابان
street	کوچه
street	خیابانی جاده
up the street	بالای خیابان
It's one-way street.	آن خیابان یک طرفه است.
street	مسیر
through street	راه ترانزیت
by street	کوچه پرت
an off street	کوچه فرعی
street	کوی
stop street	خیابان فرعی
tolay street on	تاکید کردن
street bet	شرطخیابانی
Fleet Street	مطبوعات
Fleet Street	خیابان فلیت
Downing Street	نخست وزیر
Downing Street	دولت انگلیس
Downing Street	خیابان داونینگ
tolay street on	باتکیه تلفظ کردن
Fleet Street	جراید لندن
to veer off the street	از جاده منحرف شدن [ترا فیک]
street light	تیرچراغبرقخیابان
high street	خیاباناصلیشهر
street credibility	داراینقطهنظراتمشترک موردقبولعام
on easy street <idiom>	در ناز و نعمت
on easy street <idiom>	در رفاه
street traffic	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
Do you have a street map?	آیا نقشه خیابانها را دارید؟
man in the street <idiom>	مردم عادی یا متوسط
on easy street <idiom>	پول کافی برای زندگی راحت داشتن
The store across the street.	فروشگاه آنطرف خیابان
This way please. store across the street.	بفرمائید از این طرف
Where does this street lead on to ?	این خیابان یکجا می خورد ؟
At the end of the street.	درته خیابان
street traffic	ترافیک [جاده]
tolay street on	اهمیت دادن
Wall Street	مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
street crossing	تقاطع
street car	تراموای
street car	راه اهن شهری
street betting	جرم قمار و شرط بندی درمعابر عمومی
street arab	بچه ولگرد
street arab	بچه کوچه گرد
man in the street	ادم متعارفی
man in the street	فرد معمولی
lombard street	خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
in queer street	دچار رسوایی
in queer street	درمضیقه گرفتاربدهی
in queer street	درسختی یاتنگی
grub street	اشغال گذرنویسندگان
grub street	شاعرخانه
street crossing	چهارراه
street gauge	الگوی سطح راه
street hockey	نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
street orderly	جانورلاشه خور
street orderly	سپوری کردن
street railway	خطوط تراموا
street virus	ویروس معمولی
the open of a street	دهنه خیابان
to get the key of the street	جای شب ماندن نداشتن
to get the key of the street	بی خانه بودن
street lightning	روشنی راه و خیابان
street orderly	مامورتنظیف ماموراحتساب
street inlet	دریچه ورود فاضلاب سطحی
street offences	جرائم خیابانی
street lighting	روشنایی خیابان
street orderly	سپور
street offences	اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
i walked a cross the street	از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
I was standing at the street corner .	درگوشه خیابان ایستاده بودم
band street writer	یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
on Carey Street [British E] <adj.>	ورشکسته
to pave the street with stone	خیابان را سنگ فرش کردن
What does Main Street think of this policy?	بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
Main Street [American English]	کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
It's Lombard Street to a China orange. <idiom>	بطور قطع [حتما] اتفاق می افتد.
It's Lombard Street to a China orange. <idiom>	کاملا مسلم وقطعی است.
The cab neared [approached] 20th Street.	تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
He is on easy street . He is in clover. His bread is buttered on both sides .	نانش توی روغن است
up one's street [British English] , down one's alley [American English]	مناسب ذوق وسلیقه [مهارت درچیزی ]