Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 161 (8 milliseconds)
English	Persian
stress tolerance	تحمل فشار روانی
Other Matches
tolerance	حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
tolerance	خطای مجاز
tolerance	خورند
tolerance	بردباری
tolerance	مدارا
tolerance	تحمل
tolerance	تلرانس
tolerance	رواداری
tolerance	تفاوت مجاز
tolerance	حدود قابل تحمل
tolerance	حد ترخیص
tolerance	بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
tolerance	دامنه تغییرات
tolerance	مرز گذشت
tolerance	روایی
tolerance	اباحه
tolerance <adj.>	تساوی نیازمندانه
tolerance	تاب
tolerance	قدرت تحمل نسبت بدارویا زهر
tolerance	سعه نظر اغماض
display tolerance	میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
size tolerance	تلرانس اندازه
frequency tolerance	میزان تغییر مجاز فرکانس
fault tolerance	تحمل نقص
fault tolerance	قدرت تحمل نقص
limit of tolerance	حد رواداری
acceptance tolerance	حد مجاز قابل قبول
fault tolerance	تولرانس عیب
tolerance dose	دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
tolerance limit	خطای مجاز
frustration tolerance	تحمل ناکامی
stress	فشار
mean stress	خستگی متوسط
stress	تنش
stress	تقلا
stress	خستگی
stress	تلاش
stress	مضیقه
stress	فشار روانی
stress	بار
stress	تاکید کردن
stress	مالیات زیادبستن
stress	سختی پریشان کردن
stress	اهمیت تاکید
stress	قوت
stress	فشار اوردن بر
stress	تنش جسمانی- روانی
stress	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stress circle	دایره تنش
stress curve	نمودار تنش
stress distribution	توزیع تنش
stress function	تابع تنش
rupture stress	تنش گسیختگی
stress of poverty	فشار بینوایی
stress interview	مصاحبه تنش زا
stress corrosion	خوردگی در اثر تنش
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
shrinkage stress	خستگی فرامد
simple stress	تنش ساده
shearing stress	تنش برشی
state of stress	حالت تنش
state stress	وضعیت تنش
shear stress	تنش برشی
storm and stress	اشوب وغوغا
shear stress	تنش ناشی از برش
stress concentration	تمرکز تنش
secondary stress	خستگی فرعی
stress in beam	تنش در تیرها
stress range	گستره تنش
to lay stress on something	بچیزی اهمیت دادن
to lay stress on something	چیزی راتاکید کردن
torsional stress	تنش پیچشی
transverse stress	تنش عرضی
ultimate stress	تنش نهایی
ultimate stress	تاب
ultimate stress	تنش یک تکه از ماده در لحظه گسستگی یا شکست
virtual stress	تنش مجازی
viscous stress	تنش برش سیال
yield stress	تنش تسلیم
thermal stress	ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
stress ratio	نسبت تنش
stress testing	تست حساسیت
stress verse	قافیه مشدد
stress verse	قافیه موکد
tangential stress	خستگی مماسی
tangential stress	تنش مماسی
tensile stress	تنش کششی مجاز
tensile stress	خستگی کششی
tensile stress	تنش کششی
temperature stress	تنش حرارتی یا دمایی
thermal stress	تنش حرارتی
stress intensity	شدت تنش
adhesive stress	قدرت چسبندگی
breaking stress	بارگسیختگی
buckling stress	تنش کمانش
buckling stress	تنش خمشی
circumferential stress	تنش پیرامونی
compression stress	تنش فشاری
compressive stress	فشار تراکمی
compressive stress	تنش فشاری
compressive stress	خستگی فشاری
cyclic stress	تنش دورهای
cyclic stress	تنش تناوبی
circumferential stress	خستگی دایرهای
dielectric stress	بار دی الکتریکی
edge stress	تنش تیغه
bond stress	تنش پیوستگی
adhesive stress	نیروی چسبندگی
admissible stress	تنش پذیرا
admissible stress	تلاش قابل قبول
allowable stress	تنش مجاز
working stress	تنش مجاز
alternating stress	تنش متناوب
alternating stress	تنش نوسان دار دائمی
axial stress	تنش محوری
bearing stress	تنش تکیه گاهی
bearing stress	تنش بردگاهی
bending stress	تنش خمشی
bending stress	خستگی خمشی تلاش خمشی
effective stress	تنش موثر
reynolds stress	تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
longitudinal stress	تنش طولی
neutral stress	تنش خنثی
normal stress	تنش شاغولی
normal stress	تنش نرمال
permissible stress	خستگی قابل قبول
pre stress	پیش تنیدگی
principal stress	خستگی اصلی
racking stress	تنش پهلویی
racking stress	تنش جنبی
radial stress	تنش شعاعی
residual stress	تنش پس مانده
range of stress	دامنه تنش
principal stress	تنش اصلی
fiber stress	تنش تاری
hoop stress	تنش دایرهای
hoop stress	تنش مماسی
euler stress	تنش اولر
inelastic stress	تنش ناکشسان
internal stress	تنش داخلی
engineering stress	تنش فاهری
repetitive stress injury	اسیب ناشی از فشار تکراری
repetitive stress injury	دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
ultimate stress limit	حد تنش نهایی
ultimate tensile stress	تنش کشش نهایی
stress strain diagram	نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
stress strain relation	رابطه تنش- کرنش
stress strain curve	منحنی تنش به افزایش طول نسبی
limit fatigue stress	حد دوام
alternating stress test	ازمایش تنش متناوب
design stress resultant	تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
limit creep stress	حد خزش
maximum limited stress	تنش حداکثر
impluse voltage stress	تنش فشار ضربهای
horizontal shearing stress	تنش برش افقی
design stress resultant	تلاش محاسباتی
longitudinal shearing stress	تنش برشی طولی
acute stress reaction	واکنش حاد فشار روانی
post traumatic stress disorder	اختلال فشار روانی پس اسیبی
Stress reduces an employee's working capacity'	استرس توانایی کاری کارمندان را کاهش می دهد.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com