Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 119 (7 milliseconds)
English	Persian
stroke writer	ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
Other Matches
writer	نویسنده
writer	مصنف
writer	راقم نگارنده
writer	مولف
writer	نگارنده
report writer	گزارش نویسی
report writer	نویسنده گزارش
news writer	خبرنگار
manifold writer	ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
gather writer	تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
letter writer	کاغذ نویس
ghost writer	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
writer's cramp	دست گرفتگی
letter writer	نامه نویس
letter writer	نامه نگاری
letter writer	کتاب
sign writer	تابلو نویس
sign writer	لوحه نویس
ghost-writer	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
writer to the signet	مشاور حقوقی اسکاتلندی
type writer	ماشین تحریر
type writer	حرف نگار
type writer	ماشین تحرر
the present writer	این بنده این جانب
the present writer	مولف
the present writer	نویسنده
technical writer	نویسنده فنی
black writer	چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
console type writer	ماشین تحریر میز فرمان
band street writer	یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
He fabcies himself as a writer (author).	به خیال خودش نویسنده است
to make good as a writer	نویسنده موفقی شدن
on the stroke	بموقع
on the stroke	سر وقت
down stroke	ضربه رو به پایین
stroke	ضربه [ماشین تحریر]
to stroke any one down	کسیراازقهریاغضب درپایین اوردن
to stroke any one down	خشم کسیرافرونشاندن
stroke	ضربه مهارشده
stroke	سرکش گذاردن
stroke	سکته
stroke	ضربه خفیف
stroke	کوبه
stroke	زمان
stroke	ضربه زدن
stroke	یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroke	مرحله
stroke	کورس
stroke	1-ضخامت
stroke	حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke	ضربه باکنترل
stroke	فشار با پا
stroke	ضربه با کنترل
stroke	زدن
stroke	ضرب حرکت
stroke	لطمه
stroke	نوازش کردن
stroke	ضربه
stroke	ضربت
stroke	راندن کمتر از فرفیت
stroke	تکان
stroke	لمس کردن دست کشیدن روی
under arm stroke	ضربه پایین دست
rest stroke	کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
stroke hole	بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
stroke judge	حرکتتوام بادستوپایحرفهای
free stroke	کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
master stroke	هنر نمایی
butterfly stroke	شنایپروانهبرگشت
crawl stroke	مراحلکلار
two stroke engine	موتور دو زمانه
trudgen stroke	دست کرال و پای قیچی
trudgen stroke	شنای کرال
induction stroke	مرحله تنفس
variable stroke	پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
stroke [guitar]	زدن [گیتار] [موسیقی]
stroke play	مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
butt stroke	سخمه ته قنداق
hair stroke	خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
ground stroke	ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
four stroke engine	موتور چهار زمانه
four stroke cycle	سیکل چهار زمانه
four stroke cycle	دوره چهار زمانه
four stroke engin	موتور چهارزمانه
exhaust stroke	ضربه خروجی
exhaust stroke	مرحله تخلیه
exhaust stroke	مرحله اگزوز
downward stroke	ضربه رو به پایین
back stroke	ضربه برگشت پیستون
cutting stroke	ضربه برش
backhand stroke	ضربت چوگان از پشت سر
cross stroke	فشار روی پا برای ازدیادسرعت یا چرخش
butt stroke	ضربه با ته قنداق
compression stroke	ضربه تراکم
hair stroke	نازک کاری درخوشنویسی
heat-stroke	گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat stroke	گرمازدگی
master stroke	استادی
master stroke	شاهکار
cutting stroke	امتداد برش
overhead stroke	ضربه از بالای سر
piston stroke	ضربه پیستون
power stroke	مرحله قدرت
pump stroke	ضربه پمپ
heat stroke	گرماگرفتگی غش در اثر گرما
pump stroke	حرکت پمپ
induction stroke	مرحله مکش
intake stroke	مرحله تنفس
key stroke	ضربه زدن به کلید
heat-stroke	گرمازدگی
intake stroke	مرحله مکش
single stroke bell	زنگ تک ضربه
gallery hit or stroke	ضربه یاضربت نمایان
opposit stroke pistons	پیستون مقابل گرد
8 oclock sharp . On the stroke of 8.	سر ساعت هشت
8 oclock sharp . On the stroke of 8.	بلیط دوسره
A blood horse needs only one stroke of the whip . <proverb>	اسب نجیب را یک تازیانه بس است .

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com