English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (8 milliseconds)
English Persian
structural logic منطق ساختی
Other Matches
structural ساختاری
structural ساختمانی
structural ساختی
structural وابسته به ساختمان
structural وابسته به بنا
structural بنیادی
structural formula فرمول گسترده
structural analysis محاسبات طرح ساختمانی
structural equilibrium تعادل بنیانی
structural equilibrium تعادل ساختاری
structural engineering مهندسی محاسب
structural concrete بتن ساختمانی
structural concrete بتن سازهای
structural crack ترک ساختمانی
structural damage خسارت ناشی از خرابی یاترک خوردگی ساختمان
structural design طرح و محاسبات ساختمانی
structural design طرح ساختاری
structural draftsman نقشه کش ساختمانی
imperfect structural ساختمان ناتمام
structural drawing نقشه ساختمانی
structural element بخش سازهای
structural factor ضریب ساختمانی
structural failure نقص یا ضعف سازهای شکست در برابر نیرو یا بار
structural form شکل بنیانی
structural steel تیر فولاد یا اهن ساختمانی
structural steel فولاد ساختمانی
structural steel فولاد سازهای
structural timber الوار ساختمانی
structural unemployment بیکاری ساختاری
structural unemployment بیکاری بنیادی
structural valley دره احداثی
structural section مقطع سازهای
structural requirement نیاز استاتیکی
structural psychology روانشناسی ساخت گرا
structural transformation تغییر شکل ساختمانی
structural member عضو ساختمانی
structural joints درزهای استخوان بندی ساختمان
structural form شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
structural joints درزهای ساختمانی
structural formula فرمول ساختاری
structural inflation تورم ساختاری
structural graph گراف ساختاری
structural steel work اسکلت بندی فلزی ساختمان
structural steel sheet ورق فولاد ساختمانی
condensed structural formula فرمول ساختاری فشرده
commercial structural steel فولادسازهای تجارتی
aviation structural mechanic مکانیک بدنه هواپیما
commercial structural steel فولاد ساختمان تجارتی
logic ولتاژ نمایش وضعیت منط قی مشخص .
logic سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
logic دانش تفکرات و دلایل
logic یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
logic ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
logic ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
logic منطقی
logic لاجیک
logic زبان ریاضی
logic منطق ریاضی
logic نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
logic بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
logic تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
logic مراحل و تصمیمات و ارتباطات
logic نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logic مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
logic عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
logic دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
logic مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
logic مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
logic قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
logic منطق
logic استدلال
logic برهان
logic variable متغیر منطقی
negative logic منطق منفی
positive logic منطق مثبت
mathematical logic منطق ریاضی
propositional logic منطق گزارهای
sequential logic منطق ترتیبی
shared logic منطق اشتراک
control logic منطق کنترل
computer logic منطق کامپیوتر
boolean logic منطق بولی
affective logic منطق عاطفی
logic unit واحد منطقی
three state logic : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
mathematical logic منطق ریاضی [ریاضی]
formal logic منطق صوری [منطق]
two level logic منطق دوسطحی
to chop logic منطق بافتن
threshold logic منطق استانهای
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
symbolic logic زبان علایم یاعلامتی
symbolic logic منطق سمبلیک
symbolic logic منطق رمزی
symbolic logic منطق نمادی
logic multiply ضرب منطقی
logic theory نظریه منطقی
formal logic منطق مجرد
logic card کارت منطقی
logic circuit مدار منطقی
logic circuits مدارهای منطقی
logic design طرح منطقی
logic design طراحی منطقی
logic designer طراح مدارهای منطقی
logic device دستگاه منطقی
logic diagram نمودار منطقی
logic element عنصر منطقی
logic element عنصر لاجیک
logic error خطای منطقی
logic board برد منطقی
logic board تخته منطقی
logic array ارایه منطقی
formal logic منطق رمزی
formal logic منطق صوری
formal logic قضاوت سطحی
fuzzy logic نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
fuzzy logic منطق نامعلوم
hardwired logic تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
fluid logic منطق سیلانی
logic add جمع منطقی
logic analysis تحلیل منطقی
logic analyzer تحلیل کننده منطقی
n level logic منطق N سطحی
logic function تابع منطقی
logic gate دروازه منطقی
logic seeking انتهای خط وط
logic seeking دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
formmal logic منطق صوری
logic shift تغییر مکان منطقی
logic sum مجموع منطقی
logic switch گزینه منطقی
logic symbol نماد منطقی
logic symbol علامت منطقی
logic seeking چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
logic programming برنامه نویسی منطقی
logic theorist نظریه پرداز منطقی
logic operation عمل منطقی
logic network شبکه منطقی
logic probe کاوشگر منطقی
logic product حاصلضرب منطقی
logic instruction دستورالعمل منطقی
logic gates گیتهای منطقی
logic operator اپراتور منطقی
uncommitted logic array جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
logic arithmetic unit واحد منطق و حساب
uncommitted logic array مشابه 10328
first order predicate logic PROLO بکار می رود
programmable logic array ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
arithmetic logic unit واحد حساب و منطق
integrate logic circuit مدار منطقی مجتمع
diode transistor logic DTL
double rail logic منطق دو خطی
emitter coupled logic طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
single rail logic منطق تک خطی
random logic design طرح منطقی تصادفی
arithmetic logic unit بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
positive true logic یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
integrated injection logic IIL
current mode logic منطق جریانی
direct coupled transistor logic سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
transistor transistor logic منطق TTL
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com