English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (2 milliseconds)
English Persian
style of architecture سبک معماری
Other Matches
architecture معماری
architecture ساختار
architecture حافظه و وسایل ورودی / خروجی
architecture فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
architecture طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
architecture هنر معماری
architecture سبک معماری مهرازی
style سبک بافت
there is no style about her ندارد
there is no style about her سرووضعش زیبایی
style آرایش [سازمانی یا سیستمی]
style ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
style ساخت [سازمانی یا سیستمی]
old-style حروف باریک و خمیده به جلو
old-style روش گاهشماری قدیمی
there is no style about her لباس یا وضعش متداولی است
style فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
style نامیدن
style معمول کردن مد کردن
style میله متداول شدن
style قلم
style سبک متداول
style شیوه
style خامه سبک نگارش
style سلیقه
style روش
style سبک
Elizabethan architecture معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
Community architecture [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
Conceptual architecture معماری ادراکی
interion architecture معماری داخلی
contextual architecture معماری بافت گرایی
Babylonian architecture معماری بابلی
Aztec architecture معماری آزتکی [مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
carboard architecture [مدل طراحی با سطحی صاف]
Assyrian architecture معماری آشوری
Analogical architecture [معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
action architecture [معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
figurative architecture معماری مشجر
Coptic architecture معماری مسیحیان مصر
Cretan architecture معماری کرتی
Greek architecture معماری یونانی
Green architecture معماری سبز
Green architecture [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
Hard architecture [ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
Industrial Architecture معماری خانه های صنعتی
Islamic architecture معماری اسلامی
Jacobean architecture سبک جاکوبی
Jesuit architecture معماری مجزایی
Kinetic architecture معماری جنبشی
Georgian architecture معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
Fantastic architecture معماری غیر عادی
Experimental architecture معماری تجربی
defensive architecture معماری نظامی
Dravidian architecture [معماری مرسوم در قسمت شبه قاره هند]
earth architecture معماری خشتی
ecological architecture معماری بوم شناختی
Egyptian architecture معماری مصری
electrographic architecture [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
Ersatz architecture [معماری الکتریکی با نقش هایی در مرکز]
Ethiopian architecture معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
Estruscan architecture معماری اتروسکی
landscape architecture معماری محوطه سازی
egyptian architecture معماری مصری
display architecture معماری نمایشی
environment architecture معماری محیط
open architecture معماری باز
buddhist architecture سبک معماری بودائی
landscape architecture معماری طبیعت
network architecture معماری شبکه
monumental architecture معماری با عظمت
achaemenid architecture معماری هخامنشی
environment architecture معماری محوطه
landscape architecture معماری ارایش زمین
architecture proper معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
byzantine architecture سبک معماری بیزانسی
baroque architecture سبک معماری باروک
chinese architecture معماری چینی
computer architecture معماری کامپیوتر
interior architecture معماری داخلی
brush style طرح قلم
Isabellino style سبک ایزابلین
dragon style [سبک دراگون که سبک هنری وایکینگ های اسکاندیناوی بوده است.]
elegant style انشا فریف
ease of style سبک سلیس
easy style سبک سلیس
Indian style [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
brush style قالب قلم
cognitive style سبک شناختی
managerial style سبک مدیرانه
Free style [سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
Federal style سبک معماری فدرال
Isabellian style سبک ایزابلین
ease of style روانی انشا
easy style انشای روان
English style [نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
finish style طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
in a narrative style بسبک داستان
point style شیوه معماری که نشان برجسته ان طاقهای نوک تیزاست
pointed style سبک قوس تیزه دار
Hirsau style [نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
Lombard style سبک لومبارد
To go out of fashion (style). بدام افتادم
severe style شیوه جدی
type style سبک فونت
style sheet الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
style sheet مجموعه تعاریف
style sheet ورق تعاریف
orientalizing style سبک شرقی
orientalizing style شیوه خاورمابی
cramp one's style <idiom> محدودکردن صحبت یارفتارشخصی
court style سبک کورت [دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
in a narrative style بشکل روایت
bald style روش و مکتب ساده وبی لطافت
chateau style [سبک معماری قرن نوزدهم فرانسه که ترکیب سبک های گوتیک و رنسانس بود.]
cathedral style [احیای سبک گوتیک در اوایل قرن نوزدهم میلادی]
castle style [نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
life style سبک زندگی
line style سبک خط
Lancet style [سبک گوتیکی اواخر قرن نوزده مرسوم به سبک نیزه ای]
Mejidian style طرح مجید [این طرح جلوه ای از طرح محرابی و ترکیب با گل فرنگ است که بدلیل علاقه عبدالمجید، سلطان ترکیه به این طرح آنرا به او نسبت داده اند.]
systems network architecture روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
late-Modern architecture [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
CD ROM Extended Architecture فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
systems network architecture معماری شبکه سیستم ها
systems application architecture معماری کاربردی سیستم ها
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
Micro Channel Architecture - بیتی است که وسایل کنترل باس را پشتیانی میکند
anglo-saxon architecture [معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
Micro Channel Architecture تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA
Industry Standard Architecture استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
earth-work architecture معماری خشتی
Early Christian architecture سبک معماری دوران مسیحیت
Italian Villa style [سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا]
context style of a expression سیاق عبارت
extended industry standard architecture معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
His style of writing is rather colourless and lifeless. سبک نویسندگیش خشک وبی روح است
attacking [style of play, player] <adj.> حمله
attacking [style of play, player] <adj.> مهاجم
attacking [style of play, player] <adj.> تهاجمی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com