English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
English Persian
suffrage universal حق رای عمومی
Other Matches
suffrage حق رای وشرکت در انتخابات رای
suffrage حق رای
suffrage حق انتخاب
suffrage کمک همراهی قبول
suffrage رضایت
woman suffrage حق رای نسوان
manhood suffrage حق رای یا ا انتخاب که بمردهایی داده میشود که دارای سال قانونی باشند
universal جامع
universal قضیه کلی یا عمومی قاعده کلی
universal 1UART- 2USRT- 3USART-
universal سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
universal مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
universal قطعهای که توسط CPU دستور می گیرد تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط ارسال لازم است
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
universal کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
universal transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
universal اونیورسال
universal کلی
universal عمومی
universal عالمگیر
universal جامع جهانی
universal همگانی
universal فراگیر
universal همه سمت گرد
universal همه منظوره
universal جهانی دنیایی
universal با چرخش ازاد
universal میخ سبک کوهنوردی
universal یونیورسال
universal provider سوداگری که در همه چیزیادرکالاهای گوناگون معامله میکند
universal receiver رادیو برق و باتری
universal receiver گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
universal motor موتوراونیورسال
universal motor موتور یونیورسال
universal motor موتور الکتریکی که با دی سی و هم ا سی کار میکند
universal motor موتور اونیورسال
universal legacy وصیتی که دران موصی جهت تسلیم موردوصیت به ورثه شرطی قائل نشده باشد
universal roll نورد یونیورسال
universal roll برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
universal trait صفت همگانی
universal time زمان عام
universal time زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
universal time وقت جهانی وقت بین المللی
universal time ساعت جهانی
universal symbol نماد همگانی
universal set مجموعه جهانی
universal set مجموعه فراگیر
universal legacy وصیت مطلق
universal language زبان فراگیر
universal complex عقده همگانی
universal applause تحسین
universal agent وکیل مطلق الوکاله
universal agent وکیل تام الاختیار
universal grid مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
universal identifier معرف جامع
universal joint دو میله متصل بهم وفا دربچرخش
universal joint مفصل چرخنده
universal joint قفل کاردان
universal joints قامه
universal joints اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
universal applause عموم
law of universal gravitation قانون جاذبه عمومی
universal transverse mercator سیستم تصویر جهانی مرکاتور
universal transverse mercator سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
universal character set مجموعه کاراکترهای جهانی
universal passenger steps پلههایعمومیمسافرین
universal drafting machine خط کش ناوبری
universal gas constant ثابت گازها
universal product code کد جامع محصول
universal output transformer مبدل صوتی عمومی
universal joint coupling اتصال قفل کاردان
law of universal gravitation قانون گرانش عمومی
universal declaration of human rights اعلامیه جهانی حقوق بشر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com