Dictiornary-Farsi | suitable for children | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 53 (5 milliseconds)

English	Persian
suitable for children	د رخور بچه ها
suitable for children	مناسب برای بچه ها


Other Matches

children	بچه ها
children	طفل ها
children	کودکها
children's home	محلنگهداریبچههاییکهپدرومادر خوبوشایستهایندارند
slide [for children]	سورتمه [سرسره ] [در برف]
Keep an eye on the children.	چشمت به بچه ها با شد ( مراقب آنهاباش )
If you count the children too.	اگر بچه ها راهم حساب کنید ( بشمارید )
to watch children	مواظب بچه ها بودن
None of the boys ( children ) came .	هیچ کدام از بچه هانیامدند
twin children	دو بچه دوقولو یا همزاد
institutionalized children	کودکان پناهگاهی
exceptional children	کودکان استثنایی
disadvantaged children	کودکان محروم
disturbed children	کودکان پریشان
suitable <adj.>	بکار بردنی
suitable <adj.>	قابل مصرف
suitable <adj.>	مصرف کردنی
suitable <adj.>	بدرد خور
suitable <adj.>	باصرفه
suitable <adj.>	مفید
suitable <adj.>	دارای مزیت
suitable <adj.>	اجرا شدنی
suitable <adj.>	هدفمند
suitable <adj.>	شایسته
suitable <adj.>	سودمند
suitable <adj.>	کارکردی
suitable <adj.>	عملی
suitable <adj.>	به درد بخور
suitable	درخورد
suitable <adj.>	قابل استفاده
suitable	مقتضی
suitable <adj.>	درست
suitable	شایسته فراخور
suitable <adj.>	مناسب
suitable <adj.>	قابل اجرا
suitable <adj.>	اجراشدنی
children's apperception test	ازمون اندریافت کودکان
school age children	کودکان واجب التعلیم
children's apperception test	سی ا تی
Some children are afraid of the dark.	بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
Some parent spoil their children .	برخی پدر ومادرها بچه هایشان را لوس بار می آورند
A mothers love for her children.	عشق مادر نسبت به فرزندانش
Mentally retarded children.	کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
suitable conditions	شرایط مناسب
Our children have all left home now, but [except] [bar] one.	همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی.
We are thirty people not counting the children .	بدون شمرن بچه ها سی نفر هستیم
Line up the children in order of height.	بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Children start school at the age of 7.	بچه از سن 7 سالگی؟ مدرسه راشروع می کند
He is most suitable for brain work .	خیلی بدرد کارهای فکری می خورد
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support.	سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents.	بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.