English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
surface contact rectifier یکسوکننده سطحی
Other Matches
contact rectifier یکسوکننده مجاورتی
point contact rectifier یکسو کننده نقطهای
welded contact rectifier یکسو کننده نقطهای جوش شده
contact surface سطح تماس
surface to surface missile موشک زمین به زمین
rectifier وسیله اصلاح
rectifier اصلاح کننده
rectifier یکسوساز راستگر
rectifier یکسو کننده
rectifier اسباب تقطیر
rectifier یکسوکننده
rectifier راستگر
rectifier یکسو ساز
rectifier یکسوساز
rectifier دیود [فیزیک] [مهندسی]
rectifier دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
rectifier یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
bridge rectifier یکسوکننده بریج
rectifier meter سنجه با یکسوکننده
rectifier efficiency بازده یکسوکننده
controlled rectifier یکسوکننده تنظیم پذیر
meter rectifier یکسوساز دستگاه اندازه گیری
electrolytic rectifier یکسوکننده الکترولیتی
bridge rectifier یکسو کننده پلوار
crystal rectifier دیود
electronic rectifier یکسوساز الکترونی
crystal rectifier دو قطبی بلورین
selenium rectifier یکسو کنندهء سلنیومی
selenium rectifier یکسوکننده سلنیمی
silicon rectifier یکسو کننده سیلیسیمی
arc rectifier یکسو کننده جیوهای
electrolytic rectifier یکسوسازی الکترولیتی
commutating rectifier یکسوکننده جابجاگری
plate rectifier یکسوسازاندی
pendulum rectifier یکسوساز اونگی
plate rectifier یکسوساز صفحه
pool rectifier یکسوکننده مایعی
pool rectifier لامپ مایع
metal rectifier یکسوساز خشک
vapor rectifier یکسو کننده جیوهای
measuring rectifier یکسوکننده سنجش
direction rectifier یکسوکننده سمتی
linear rectifier یکسوکننده خطی
ignition rectifier یکسوساز بخار جیوهای باالکترودهای اتش زنه
ideal rectifier یکسوکننده ایده ال
field rectifier یکسوساز میدان
multiphase rectifier یکسوساز چند فازه
electronic rectifier یکسوکننده الکترونی
arc rectifier یکسوکننده قوسی
vibrating rectifier یکسوکننده لرزشی
grid rectifier یکسوساز شبکه
three phase rectifier یکسو ساز سه فازه
mercury arc rectifier یکسوکننده جیوهای
full wave rectifier یکسوکننده تمام موجی
gas filled rectifier یکسوکننده گازی
grid current rectifier اشکارساز شبکه
grid current rectifier یکسوکننده جریان شبکه
hot chathode rectifier یکسوکننده با کاتد گرم
half wave rectifier یکسوکننده نیم موجی
half wave rectifier یکسوکننده نیم موج
half wave rectifier یکسوسازیکراهه یکسوساز نیم موج
constant potential rectifier یکسو کننده با ولت ثابت
mercury vapor rectifier یکسوساز بخار جیوه
copper oxide rectifier یکسوکننده مس- اکسید
single phase rectifier یکسوکننده یک فازه
aluminium cell rectifier یکسوکننده با پیل الومینیمی
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
alternating current rectifier یکسوکننده
dry plate rectifier یکسو ساز خشک
dry disc rectifier یکسو ساز خشک
battery charging rectifier باتری پر کن
argon bulb rectifier یکسو کننده ارگنی
burnout of a crystal rectifier سوختن یکسوکننده دیودی
high inverse voltage rectifier یکسوکننده با برگشت قوی
mercury vapor rectifier tube یکسو کننده جیوهای
contact تماس
contact فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact اتصال الکتریکی برخورد
Where can I contact Mr …. ? کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
contact قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contact ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact کنتاکت
contact اتصال
contact برخورد
contact تماس یافتن تماسی
to be in contact تماس داشتن
contact محل اتصال تماس گرفتن
main contact کنتاکت اصلی
dry contact اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود
point contact کنتاکت نقطهای
line of contact خط تماس
interrupter contact کنتاکت قطع
interrupter contact کنتاکت پلاتین
intermediate contact کنتاکت واسطه
impluse contact کنتاکت ضربهای
impluse contact کنتاکت ایمپولز
ignition by contact احتراق تماسی
roller contact کنتاکت غلتکی
electric contact کنتاکت الکتریکی
intermediate contact کنتاکت میانی
mercurial contact کنتاکت جیوهای
to make contact اتصال دادن
to make contact پیوستن
wiping contact کنتاکت لغزان
zone of contact ناحیه تماس
zone of contact محل برخورد
contact lens لنز چشم
contact lens عدسی مماس
contact lens عدسی بساو
to bring into contact پیوستن
to bring into contact تماس دادن
sliding contact کنتاکت لغزشی
side contact شاخک لامپ
self cleaning contact کنتاکت خودشوی
spring contact کنتاکت فنری
switch contact کنتاکت اتصال
relay contact کنتاکت رله
to break contact اتصال راقطع کردن
to break contact جریان راگسستن
contact lenses لنز چشم
contact lenses عدسی مماس
To be in touch ( contact) with someone. با کسی درتماس بودن
normally open contact اتصال معمولا باز
normally closed contact اتصال معمولا بسته
multiple contact کنتاکت دستهای
multiple contact دسته کنتاکت
multi contact چند قطبی
movement to contact حرکت به تماس
movement to contact حرکت به اخذ تماس
pin contact اتصال سنجاقی
positive contact اتصالبارمثبت
contact lenses عدسی بساو
protective contact کنتاکت محافظ
contact lever اهرم اتصال
contact printer اتصالچاپگر
point of contact نقطه تماس
negative contact اتصالنگاتیو
point contact تماس نقطهای
plug contact کنتاکت دوشاخه
sliding contact کنتاکت لغزان
contact potential فشار الکتریکی تماسی
contact mine مین ضربتی
contact mine مین مکانیکی
contact mine مین مجاورتی
contact mine مین اصطکاکی
contact lost هدف گم شد
contact lost هدف ازمیدان تعقیب خارج شد
contact lost تماس قطع شد
contact line خط تماس
contact lights چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
contact flange فلانژ تماس
contact pair زوج اتصال
contact party گروه تماس
contact potential ولتاژ تماسی
contact points نوکهای کنتاکت
contact point وسیله تماس نقطه اخذ تماس
contact point قطب تماس
contact plug دوشاخه برق
contact plug فیش اتصال
contact piece کنتاکت
contact piece پلاتین
contact patrol گشتی اخذتماس
contact patrol گشتی تماس
contact fire انفجارمین در اثر تماس با کشتی
contact fire انفجار در اثر تماس
contact angle زاویه تماس
collector contact اتصال کلکتور
collective contact کنتاکت جامع
change over contact کنتاکت تغییر دهنده
carbon contact کنتاکت کربنی
breaker contact پلاتین
breake contact کنتاکت ساکن
area contact سطح تماس
contact party گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
angle of contact زاویه تماس
contact area منطقه تماس
contact area منطقه اخذتماس
contact electricity فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
contact drop افت کنتاکتی
contact diameter قطر تماس
contact detector اشکارساز کنتاکتی
contact breaker افتومات
contact breaker کلید قطع کننده
contact behavior رفتار تماس جویانه
contact bar الکترود جوشکاری
contact backlash دنده کور تماس
contact area سطح تماس
advance to contact پیشروی برای اخذ تماس
contact report گزارش اخذ تماس
contact rail ریل کنتاکت
contact ratio نسبت تماس
contact sweeping روبیدن ضربتی
contact sweeping روبیدن مکانیکی
contact sports ورزشهای برخوردی
contact sparking جرقه کنتاکت
contact series اتصال سری
delayed contact چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
contact resistance مقدار مقاومت کنتاکت
contact report گزارش تماس با هواپیمای دشمن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com