English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (9 milliseconds)
English Persian
surface-to-subsurface missile موشکسطحبهسطح
Search result with all words
air to surface missile موشک هوا به زمین
surface missile موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
surface to air missile موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی
surface to surface missile موشک زمین به زمین
surface-to-air missile سطحموشکهوا
Other Matches
subsurface زیرسطحی
subsurface زیردریایی زیرابی
subsurface navigation ناوبری زیر سطحی
subsurface water اب زیرزمینی
subsurface ice یخ زیرزمینی
missile پرتابه
missile گلوله موشک
missile اسلحه پرتاب کردنی
missile موشک
missile موشک باران کردن
ballistic missile موشک بالیستیکی
ballistic missile پرتابه
missile destroyer ناوشکن موشک انداز
missile launcher موشک انداز
missile crusier رزم ناو موشک انداز
ballistic missile موشک
missile monitor نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
guided missile موشک هدایت شونده
missile man موشک انداز
guded missile موشک هدایت شوند
antimissile missile پاد پرتابه
antimissile missile موشک ضد موشک
production missile موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
aerodynamic missile موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
aerodynamic missile موشک ایرودینامیکی
airbreathing missile موشک مکنده هوا
missile master دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
missile stowage انبارموشک
cruise missile موشک هدایت شونده کروز
cruise missile موشک کروز
tactical missile موشک رزمی
tactical missile موشک جنگی
launch a missile موشک پرتاب کردن
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
hard missile base پایگاه مستحکم موشک
guided missile destroyer ناو شکن موشک انداز
principal types of missile انواععمدهموشک
guided missile cruiser زره شکن حامل موشک هدایت شونده
missile launch rail ریل فراگیرنده موشک
anti-tank missile گلولهموشکضدتانک
air to underwater missile موشک هوا به زیر اب
soft missile base سکوی بی حفاظ
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
anti-aircraft missile گلولهموشکضدهوایی
anti-radar missile گلولهموشکضدرادار
anti-ship missile گلولهموشکضدناو
medium range ballistic missile موشک بالستیک میان برد
intermediate range ballistic missile موشک بالستیک میان برد
rocket [missile with thrust propulsion] موشک [پرتابه] [پرتابه با پیشرانش عقب نشینی]
surface zero نقطه صفر زمین
surface zero نقطه صفرترکش اتمی زمینی
surface course لایه رویی
of the surface جلادادن
on the surface فاهری نمادادن رودادن
on the surface جلادادن
on the surface در فاهر
of the surface درفاهر
of the surface در صورت فاهر از بیرون
of the surface فاهری نمادادن رودادن
on the surface درصورت فاهر از بیرون
surface رویه فاهر
surface فاهری
surface سطحی جلادادن
surface تسطیح کردن بالاامدن
surface سطحی
surface نما بیرون
surface صاف کردن
surface صاف کردن صیقلی کردن
surface پوشش شوسه سطح
surface نما دادن روامدن
surface سطح
surface پوشش
surface فاهر
surface رویه
surface رویه دادن
surface to surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface بیرون نما
surface-to-surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface tension کشش سطحی
surface mission پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
surface trait ویژگی روساختی
surface mission ماموریت دفاع زمینی
surface line خط تلفن و تلگراف تعجیلی
surface line طناب وصل به غواص و قایق
surface treatment اندود سطحی
surface treatment اسفالت سطحی
surface of rupture سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
surface targets هدفهای روی سطح اب
surface moisture رطوبت سطحی
surface ornament تزیینات سطحی
surface outflow اب سطحی خروجی
surface paint استر
surface plate تراز فلزی یا اهنی
surface reverbration برگشتهای سطحی
surface reverbration امواج برگشتی سطحی رادار
surface soil خاک رویی
surface of revolution سطح تغییر
surface soil خاک سطحی
surface of impact سطح اصابت
surface structure روساخت
surface targets هدفهای سطحی
surface plate تراز
surface of impact سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
surface treatment عملیات سطح رویه
resin surface سطحرزینی
running surface سطحجاری
skin surface سطحپوست
surface insulation جداکنندهسطح
surface of the water سطحآب
surface pipe لولهسطحی
surface runoff جذبیاتازسطح
surface scum سطحتفاله
uneven surface سطحناهموار
scratch the surface <idiom> تازه شروع به کار کردن
abrasion of surface فرسایش سطح فرش
water surface سطح ایستائی آب
surface mining استخراج معدن روباز
reflecting surface سطحانعکاس
playing surface مسطحمیزبازی
surface treatment عملیات سطحی
surface water اب سطحی
surface width عرض بالایی
surface width عرض سطحی
surface integral انتگرال سطحی [ریاضی]
treat surface روسازی کردن
warped surface سطح تاب برداشته
water surface سطح اب
water surface رویه اب
wearing surface سطح سائیدگی
surface-to-air زمین به هوا
surface-to-air دریا به هوا
surface-to-air رویه به هوا
cooking surface سطح پخت
inked surface سطحجوهر
moist surface سطحنمناک
surface treatment روکش سطحی
surface line خط تلگراف یا تلفن روی زمینی
ground surface کف زمین
demand surface میزان تقاضا
demand surface سطح تقاضا
control surface سطح فرمان
nodal surface سطح گرهی
control surface کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
color surface سطح رنگ نما
boundary surface سطح مرزی
bearing surface سطح یاطاقان
contact surface سطح تماس
surface speed سرعت محیطی
pressure surface سطح فشار
pressure surface سطح پیزومتریک
road surface رویه راه
rough surface رویه زبر
rubbed surface رویه صاف
ruled surface سطح خط ساخته
seepage surface سطح تراوش
smooth surface رویه صاف
developable surface سطح گسترا
friction surface سطح اصطکاک ترمز
free surface سطح ازاد
free surface مخازن ازاد اب
free surface سطح اب ازاد
focal surface سطح کانون
hard surface سطح چیزی
hard surface رافرش کردن
hard surface اجرفرش کردن سنگفرش کردن
hard surface سخت کردن سطحی
heating surface سطح گرمایش
hidden surface سطح ناپیدا
hidden surface سطح پنهان
surface tensity کشش سطحی
equipotential surface سطح هم پتانسیل
display surface سطح نمایش
isobar surface سطح هم فشار
lateral surface سطح جانبی
level surface سطح تراز
surface detection راداراکتشافی سطحی
surface burning احتراق سطحی
surface burst ترکش سطحی
surface erosion فرسایش سطحی
surface effect اثر سطح
surface detection اکتشاف سطحی
surface dressing پوشش سطحی
surface drains زهکشهای سطحی
surface burst ترکش روی سطح زمین
surface charge بار سطحی
surface dive غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
surface corrosion خوردگی سطحی
surface creep خزیدن سطحی
surface digging استخراج معادن در سطح زمین
surface decarburization کربن گیری سطحی
surface deterioration فرسودگی رویی
surface evaporation تبخیر سطحی
stripped surface سطح صاف شده
abuting surface سطح مجاور
surface irrigation ابیاری سطحی
surface color رنگ سطح
surface interval فاصله بین غواصهای متوالی از سطح اب
work surface سطح مقطع اصلی
work surface سطح کار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com