English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
survey control کنترل نقشه برداری
survey control نقطه کنترل نقشه برداری
survey control سیستم کنترل نقشه برداری
Other Matches
survey زمین پیمایی مساحی
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey خلاصه
survey مساحی
survey براورد کردن
survey ارزیابی کردن
survey بازدید کردن
survey عیار گرفتن
survey محک زدن
survey تجزیه کردن
survey مطالعه کردن
survey بررسی کردن
survey تحقیق کردن
survey ارزیابی کردن
survey سنجیدن
survey بازرسی کردن
survey مطالعه مجمل
survey بررسی
survey نقشه برداری
survey براورد
survey بررسی کردن بازدید
survey پیمودن
survey مساحی کردن
survey ممیزی کردن
survey بازدیدکردن
survey زمینه یابی
survey پیمایش
survey ممیزی
survey بردید
survey تحقیق کردن
survey تحقیق بررسی
survey بازرسی
survey بررسی کاوش منطقه
survey بررسی کردن
survey اب نگاری دریایی
survey نقشه برداری زمینی
survey جمع اوری اطلاعات
survey نمونه گیری
chemical survey تجسس شیمیایی
field survey نقشه برداری زمینی
chemical survey بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
geologic survey مطالعه زمین شناسی
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
chain survey نقشه برداری زنجیری
ground survey نقشه برداری زمینی
report of survey گزارش تحقیقات یا بررسیها
radiological survey تجسس تشعشع اتمی
connection survey نقشه برداری منطقه ربط
aerial survey نقشه برداری هوایی
aerial survey نقشه براری هوائی
location survey بازرسی در جای اجناس درانبار
location survey بازدید در محل
Ordnance Survey سازماننقشهبرداریبریتانیا
counterintelligence survey بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
radiological survey بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
certificate of survey گواهی بازدید
geophysical survey مطالعه خواص فیزیکی زمین
cadastral survey نقشه برداری زمینی
cadastral survey ممیزی زمین
survey land نقشه برداری زمین
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
survey report گزارش بازرسی
survey research پژوهش زمینه یاب
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
survey tests ازمونهای زمینه یابی
snow survey برفسنجی
triangulation survey نقشه برداری به روش مثلث بندی
under ground survey برداشت زیرزمینی
site survey برداشت نقشه تکهای از زمین
attitude survey زمینه یابی نگرش
certificate of survey گواهی بازرسی
geological survey سازمان زمین شناسی
market survey بررسی بازار
martitime survey بازرسی دریائی
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
air survey camera دوربین عکسبرداری هوایی
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
board of inspection and survey سازمان بازرسی
board of inspection and survey هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
guilford zimmerman aptitude survey استعدادسنج گیلفورد-زیمرمن
purdue perceptual motor survey ازمون ادراکی- حرکتی پردو
kuder occupational interest survey رغبت سنج شغلی کودر
guilford zimmerman temperament survey خوی سنج گیلفورد- زیمرمن
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control فرمان
control توپزن دقیق
control کنترل کردن فرمان
control نظارت و ممیزی کردن
self control خودداری
control نظارت کردن
to keep under control تحت نظارت نگه داشتن
self control کف نفس
self control قوه خودداری
self control مسک نفس
control کنترل کردن
control نظارت کردن تنظیم کردن
control بازرسی
control کنترل بازبینی
control کاربری
control کنترل
control کنترل کردن مهار کردن
control نظارت
control مهار
control اختیار
control بازرسی کردن
self-control خویشتنداری
control بازدید
self-control خودداری
control مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control بازرسی نظارت جلوگیری
control واپاد
control اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
self-control خودگردانی
I cant help it. It is beyond my control. دست خودم نیست
loop control کنترل حلقه زنی
government control کنترل دولتی
magnetci control کنترل فرمان مغناطیسی
government control نظارت دولتی
grid control کنترل شبکه
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
manpower control کنترل نیروی انسانی
motor control کنترل حرکتی
monetary control نظارت پولی
monetary control کنترل پولی
mixture control کنترل مخلوط
minor control کنترل کم
inventory control کنترل موجودی
minor control کنترل ضعیف
material control کنترل مواد
load control تنظیم با بار خارجی
ground control دستگاه کنترل کننده زمینی
lever control کنترل اهرمی
level control کنترل سطح
lateral control کنترل در عرض جبهه
lateral control کنترل جانبی
ground control کنترل زمینی
ignition control کنترل احتراق
indirect control کنترل غیرمستقیم
input control کنترل ورودی
manual control کنترل دستی
lift control کنترل اسانسور
linearity control نافم خطی
line control کنترل خط
light control کنترل روشنایی
light control کنترل نور
hold control نافم همزمانی
horizontal control کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
hue control پیچ فام
shading control پیچ فام
lighting control کنترل روشنایی
intensity control کنترل شدت
geodetic control نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
control vehicle خودرونافم ستون یا نافم حرکت
decentralized control کنترل غیر تمرکزی
delusion of control هذیان کنترل شدگی
digital control کنترل دیجیتالی
direct control کنترل مستقیم
disaster control روش کنترل سوانح
disaster control روش مقابله با سوانح و بلایا
electric control کنترل الکتریکی
electronic control تنظیم الکترونیکی
electronic control کنترل الکترونیکی
electronic control فرمان الکترونیکی
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
engagement control کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
erosion control جلوگیری از فرسایش
error control کنترل خطا
image control کنترل تصویر
data control کنترل داده ها
control wheel صفحه کنترل
control wheel صفحه تنظیم کننده
control word کلمه کنترل
control words کلمات کنترلی
control zone منطقه کنترل هوایی
control zone منطقه فضای هوایی تحت کنترل
corrosion control جلوگیری و کنترل خوردگی
cortical control کنترل مغزی
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
crystal control تنظیم با بلور
cursor control کنترل مکان نما
damage control کنترل خسارات
damage control کنترل کردن خسارات
damage control اسیب گیری
esi control control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
exchange control کنترل ارز
exchange control نظارت ارز
fire control کنترل یا هدایت اتش
fiscal control نظارت مالی
fiscal control کنترل مالی
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
flight control کنترل پرواز
flight control سیستم کنترل هواپیماها
flood control سیل بندی
flow control کنترل جریان
fly control برج کنترل
fly control قسمت کنترل پرواز
focusing control تنظیم تمرکز
forms control کنترل فرم ها
framing control پیچ تنظیم تصویر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com