Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
suspension of the game
تعویق و تاخیر بازی
Other Matches
suspension
معلق کردن
suspension
توقف
suspension
اخراج موقت
suspension
اندروا
to be in suspension
در حالت تعلیق بودن
suspension
وقفه
suspension
تعطیل
suspension
ایست تعلیق
suspension
اویزان کردن
suspension
اتصال
suspension
اویز
suspension
تعلیق
suspension
اونگان اندروایی
suspension
دروایی
suspension
اویزان اویزانی
suspension
تعلیق دستگاه تعلیق محور تعلیق خودرو جلوگیری کردن
suspension
اویزش
suspension
بی تکلیفی
suspension
اب اویز
full-suspension
<adj.>
کاملا معلق
cardanic suspension
تعلیق کاردان
catenary suspension
اویز انداری زنجیرهای
catenary suspension
اویزش سیم رانش
colloidal suspension
تعلیق کلوییدی
suspension strut
ستونمعلق
suspension lines
خطوطآویزان
suspension file
پوشهآویزان
suspension bogie
فنربندیبوجی
suspension band
نواراتصال
suspension spring
فنرآویزان
suspension arm
اهرم نشانگر
magnetic suspension
آویزمغناطیسی
suspension of punishment
تعلیق مجازات
suspension of payment
توقف
suspension of arms
اتش بس
suspension of arms
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
suspension of arms
اتش بس موقت
spring suspension
تعلیق فنری
suspension ladder
نردبان اویزان
suspension bow
رکاب اویزان
suspension bucket
سطل اویزان
suspension cable
کابل اویزان
suspension of vouchers
برگرداندن اسناد هزینه
suspension of vouchers
معلق کردن اسناد
suspension polymerization
بسپارش تعلیقی
four point suspension
اویزش چهارگوش
four point suspension
تعلیق چهارنقطهای
suspension insulator
مقره اویزان
suspension wheel
چرخ تعلیق خودرو
suspension wheel
چرخ یدک
suspension strap
نوار تعلیق بار به هلیکوپتر نوارهای اتصال طناب بارهلیکوپتر
suspension ribbon
لنت اویزان کردن نشان
suspension ribbon
لنت نشان
suspension reinforcement
ارماتور معلق
suspension cable
کابل معلق
suspension bridge
پل معلق
suspension bridge
پل اویزان
suspension bridges
پل معلق
That way, it stays in suspension.
به این صورت معلق باقی می ماند.
suspension bridges
پل اویزان
cable suspension bridge
پل معلق با سیم تابیده
suspension insulator string
عایقسیمهایمتراکم
basket suspension cables
کابلآویزانسبد
front wheel suspension
تعلیق چرخهای جلو
front wheel suspension
اویزش چرخهای جلوی اتومبیل
front axle suspension
اویزش یا تعلیق اکسل جلو
lattice suspension bridge
پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
lattice suspension bridge
پل اویزشی مشبک
cable suspension bridge
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
full-suspension bike
دوچرخه کاملا معلق
game
معیوب
game
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
the best game out
بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
the game is on
بازی دایر است
the game is up
بازی تمام شد
the game is up
بازی باخت
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
i was very u. at that game
خیلی در ان بازی بد اوردم
game
وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
game
اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
game
چلاق
game
شکار گرفته شده
game
سرگرمی شکار
game
جانور شکاری
game
یک دوربازی
game
مسابقههای ورزشی
game
شوخی
game
دست انداختن
game
تفریح کردن
game
اهل حال
game
سرحال
game
شکار
game
سرگرمی دوربازی بازی کردن
game
هرنوع ورزش بامقررات
game
مسابقه
name of the game
<idiom>
قسمت اصلی یک موضوع
game
کامپیوتر مخصوص
game keep
شکاربان
game
آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
game and game
یک بیک
game and game
یکدست ویکدست
game keep
پاسبان شکار
game
بازی کامپبیوتری با نرم افزار مخصوص
game
بازی
game keep
قرق چی
game cartridge
محلورودیبازی
waiting game
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
fair game
مسخره کردنی
fair game
دست انداختنی
team game
بازی گروهی
vienna game
بازی وینی شطرنج
a game of chess
یک مسابقه شطرنج
Now that you're here, it's a whole new ball game.
حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
a whole new ball game
<idiom>
یک ماجرای کاملا متفاوت
football game
بازی فوتبال
ball game
گوبازی
fair game
<idiom>
موضوع تهاجم
Do you know how to play this game ?
این بازی رابلد هستید ؟
parlour game
بازیخانوادگیمثلبازیباکلمات
to make game of
مسخره کردن ریشخند کردن
fair game
طعمهی حاضر و آماده
fair game
آماج روا
two pawns game
بازی دو پیاده در سیستم روسی در دفاع گرونفلد
two person game
بازی دو نفره در تئوری بازیها
upland game
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
war game
جنگ ازمون
war game
مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
war game
اجرای بازی جنگ
war game
بازی جنگ کردن
war game
بازی جنگ
zero sum game
بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
ball game
ورزش یا بازی با توپ
to spoil ones game
نقشه یاکارکسیراخراب کردن
to play the game
رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
fair game
شکار قانونی
fair game
شکار مجاز
three knights' game
بازی سه اسب
board game
بازی روی تخته
to die game
مردانه جان دادن
to game away one's money
درقمارپول ازدست دادن
ball game
شرایط وضعیت
ball game
هماورد
to kill game
شکارزدن
to make game of
دست انداختن
ball game
مسابقه
big game
شکار حیوانات بزرگ
game fowl
مرغ شکاری
game fish
ماهی موردنظر
game fish
ماهی مجاز برای صیادی
game cycle
دورههای عملیاتی بازی جنگ
game cycle
دوره بازی
game cock
خروس جنگی
game bird
پرنده موردنظر درشکار
game bird
یک امتیاز
game fowl
خروس جنگی
game fowl
نژاد خروس جنگی
game playing
playing computerizedgame
game plan
استراتژی بازی
game of chance
بازی قمار
game management
شکاربانی
game management
شکارداری
game law
قانون شکار
game keeper
قرق چی میدان
game keeper
قرق چی
game ball
توپ بازی
game bag
خرجین شکاری
centre game
بازی مرکزی
baseline game
بازی در انتهای زمین تنیس
arcade game
بازی پیشرفتهای که روی یک ماشین در محل عمومی انجام میشود
adventure game
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
acrade game
نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
video game
بازی دیدنی
power game
بازی قدرتی
big game
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
choose up game
بازی غیررسمی
closed game
بازی بسته
four knight's game
بازی چهار اسب
four handed game
بازی چهارنفره
exhibition game
بازی نمایشی به نفع خیریه
enter the game
وارد بازی شدن
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
crampet game
بازی شطرنج
computer game
بازی کامپیوتری
complete game
یک بازی کامل از طرف توپزن
game point
امتیاز پایانی
spanish game
بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
off hand game
بازی جنبی
open game
بازی باز شطرنج
passing game
حمله با استفاده از پاس به جلو
perfect game
یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
perfect game
باحداکثر 003 امتیاز
stoppage of the game
توقف بازی
middle game
وسط بازی
set the game
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
shell game
گردو بازی
shell game
قمار با گردو
short game
ضرورت کنترل ضربههای کوتاه
skin game
قمار از روی تقلب
skin game
تقلب درقمار
skin game
فریبکاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com