Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (6 milliseconds)
English
Persian
swimming pool
استخر شنا
swimming pool
گرمابه
[با استخر]
swimming pool
حمام
[با استخر]
Search result with all words
indoor swimming pool
استخر سر پوشیده
All members are entitled to use the swimming pool.
همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
How deep is the swimming pool ?
گودی این استخر چقدر است ؟
Other Matches
swimming
شناگری
swimming
شنا
swimming
دوران
swimming baths
استخرشنا
swimming with water
غرق اب
swimming with water
پرازاب
swimming capability
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
swimming bell
اندام شنا
swimming bath
شناگاه
swimming bath
تن شو یاحوضی که دران شناتوان کرد
free swimming
قادر به شنا
free swimming
شناور
swimming costumes
لباس شنا
swimming costume
لباس شنا
underneath swimming
شنای زیرابی
swimming things
لباس شنا
[حمام]
swimming things
لوازم شنا
[حمام]
swimming trunks
مایو
swimming trunks
شلوار شنا
swimming pools
استخر شنا
It is splendid weather for swimming.
این هوا برای شنا جان میدهد
swimming bath
[British E]
[old-fashioned]
حمام
[با استخر]
swimming bath
[British E]
[old-fashioned]
گرمابه
[با استخر]
pool
ابگیر
pool
حوض
pool
چاله اب
pool
سوراخ کردن
pool
نقب زدن
pool
سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
pool
پارک موتوری
pool
تعمیرگاه
pool
قرقره متمرکز کردن یا محل تمرکز
pool
دوره
pool
استخر
pool
مخزن
pool
عده کارمند اماده برای انجام امری
pool
ائتلاف
pool
ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
pool
کولاب
pool
برکه چاله اب
pool
دسته زبده وکارازموده
pool
شریک شدن باهم اتحادکردن
pool
تصحیلات اشتراکی
pool
منبع
pool
ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
wading pool
استخر کودکان
bottom of the pool
تهاستخر
condensation pool
استخرانقباض
paddling pool
استخرمصنوعیکوچکمخصوصبچهها
rock pool
استخرکوچک
motor pool
گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
pool rectifier
لامپ مایع
pool tube
لامپ مایع
motor pool
گاراژ
motor pool
خودروگاه
motor pool
پارک موتوری
boat pool
حوضچه قایق
gold pool
صندوق مشترک طلا
buffer pool
تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
pool ball
هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
pool cathode
کاتد مایع
pool equipment
وسایل پارک موتوری
storage pool
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
resting pool
حوضچه ارامش
pool tool
حفاری با میله توپر
pool tool
میله زنی
pool rectifier
یکسوکننده مایعی
pool equipment
وسایل تعمیرگاه
mercury pool tube
لامپ مایع
grid pool tube
لامپ مایع شبکه دار
mercury pool cathode
کاتد جیوهای
pool cathode tube
لامپ مایع
straight pool billiard
بازی مداوم 1/41 بیلیاردکیسهای
mobile equipment pool
بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
consolidated motor pool
خودروگاه تمرکزی خودروگاه عمومی یا مشترک
normal pool level
تراز بهنجار مخزن
To pool resources to gether .
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
olympic size pool
اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
physical motor pool
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
pill pool billiard
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
bumper pool billiard
بیلیارد روی میز کوچک با 2سوراخ درانتها
Football pool
[British English]
قماربازی روی نتیجه بازی تیمهای فوتبال
We went swimming in the moonlight (by moonlight ) .
درزیر نور ماه ( مهتاب ) شنا کردیم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com