English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (6 milliseconds)
English Persian
swivel knee زانویی گردان
Other Matches
swivel چشمی خود گرد
swivel گشتن
swivel حلقه خودگرد
swivel لولای پاشنه گرد
swivel هرزه گرد
swivel نوسان کردن
swivel روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swivel مفصل گردان
swivel اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel مدبر
swivel گردنده
swivel حلقه گردان
swivel قسمت گردند ه میخ یاپیچ سرپهن روی محورگردیده
swivel چرخاندن
swivel مفصل گردنده
swivel table میز نوسان دار
swivel vise گیره گردان
tilt and swivel که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
swivel block قرقره گردان
swivel flex سیمروکشدارچرخان
swivel chair صندلی چرخان
swivel base پایهگردنده
swivel head سرحلقهگردان
swivel piece مدور لنگر
swivel piece مدور دو راه
mooring swivel مدور مهار
swivel gun توپ قابل چرخش روی پایه نصب
snap swivel حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
stacking swivel حلقه چاتمه
mooring swivel مدور چهار راه
mooring swivel خودگر مهار مین
swivel joint مفصل گردان
steering swivel مفصل فرمان
swivel lock قفلچرخان
swivel gun توپ قابل چرخش روی جک تیر
swivel wall lamp لامپچرخاندیواری
swivel-tilter armchair صندلیچرخدار
dual swivel mirror آینهبازشو
office swivel chair صندلی گردان اداری
knee سه گوشه سه راهی
knee زانو دارکردن
knee زانو
knee زانویی
knee دوشاخه
knee خم پیچ
to give a knee to حمایت کردن تایید کردن
knee pain زانو درد [پزشکی]
knee-stone سنگ لچکی
knee-stone زانوزن
if the knee is affected اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
to give a knee to پشتی کردن
knee sock جورابسهربع
knee pad حافظزانو
knee boot چکمهزانویی
knee-jerk بدون تعمق و تفکر
knee-jerk ناخودآگاه
knee-jerk حرکت غیر ارادی زانو
knee-brace مهار زانویی
to give one the knee بکسی تواضع کردن
to give one the knee بکسی تعظیم کردن
to bend the knee خم کردن زانو
knee breeches نیم شلواری
knee paddling پاروزدن تخته موج با دست روی زانو
knee high تا زانو
knee deep تازانو
knee drop فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
knee cap زانوپوش
knee cap گنده زانو
double knee لوله زانویی دوبل
knee cap کاسه زانو
knee brace پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
knee suporter زانوبند
knee brace مهار زانوئی
knee supporter زانوبند
housemaid's knee اماس کاسه زانو
knee high بزانو رسیده
knee hole جای زانو
knock knee کجی زانو به درون دراثرمرض یا نرسیدن موادغذایی
knee swell زانویی
knee piece زانو بند
knee pan کاسه زانو
knee cap سرزانو
knee joint زانو زانویی
knee joint مفصل زانو
knee joint بندزانو
knee-deep تازانو
knee-deep زانو رس
knee-high بلند تا سر زانو
knee hole جاپا
knee deep زانو رس
back and knee climbing صعود تنورهای
pipe bend or knee زانو
pipe bend or knee زانویی
knee jerk reflex بازتاب پرش زانو
to bow one's knee or back زانو یا کمر کسی خم شدن
to bend the knee in prayer رکوع کردن
knee boot suspender بندچکمهزانویی
knee-length sock جورابساقبلند
knee flexion and extension machine دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
knee and column milling machine دستگاه فرز زانویی و ستونی
rear waistlock and knee block درو از پشت
He fell off his bike and bruised his knee. او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
front headlock and leg lever in knee خیمه زدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com