English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
symmetry group گروه تقارن
Other Matches
Symmetry تقارن [ریاضی]
symmetry همسازی
symmetry مراعات نظیر تشابه
symmetry هم اراستگی
symmetry قرینه تناسب
symmetry تقارن
symmetry هم جور
symmetry تشابه
Symmetry همامونی [ریاضی]
symmetry قرینگی
symmetry سازواری
symmetry تناسب
symmetry قرینه سازی همسنجی
symmetry قرینه
symmetry vibration ارتعاش متقارن
symmetry transformation تبدیل تقارنی
symmetry top فرفرهای متقارن
symmetry axis محور تقارن
axis of symmetry محور تقارن
symmetry substance ماده متقارن
symmetry lines خطوط تقارن
symmetry ink مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند
symmetry element عنصر تقارن
rotational symmetry تقارن چرخشی
symmetry point نقطه تقارن
point of symmetry نقطه تقارن
plane of symmetry صفحه تقارن
plane of symmetry سطح تقارن
symmetry number عدد تقارن
symmetry operation عمل تقارن
symmetry stretching کشش متقارن
symmetry plane صفحه تقارن
mirror plane of symmetry صفحه تقارن اینهای
plane of mirror symmetry صفحه تقارن اینهای
simple axis of symmetry محور ساده تقارن
symmetry allowed reaction واکنش مجاز از لحاظ تقارن
symmetry double bond پیوند دوگانه متقارن
time average symmetry تقارن میانگین زمانی
t group گروه T
out group برون گروه
t group گروه حساسیت اموزی
we group گروه خودی
in group گروه خودی
group شیعه
group کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group جمع کردن چندین وسیله با هم
group مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
group کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group دسته بندی کردن
group جمع شدن
group ناوگروه
group دسته دسته کردن
group جمعیت گروه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group انجمن
group گروه
group جمع اوری چندین چیز با هم
group حزب
group گروه رزمی
group دسته
leaving group گروه ترک کننده
group of targets گروه هدفها
natural group گروه طبیعی
group pressure فشار گروهی
minority group گروه اقلیت
norm group گروه هنجار
open group گروه باز
group of targets گروه اماجها
group printing چاپ گروهی
pile group دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
group norms هنجارهای گروهی
group membership عضویت گروهی
group mark علامت گروه
point group گروه نقطهای
membership group گروه عضویت
group rendezvous نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
local group گروه محلی
marginal group گروه حاشیهای
infinite group گروه نامتناهی
tail group مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
hydrogxyl group گروه هیدروکسیل
group velocity سرعت گروهی
group theory نظریه گروهی
group theory نظریه گروهها
group test ازمون گروهی
landing group گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
group teaming ریخته گری گروهی
group structure ساخت گروهی
group separator جداساز گروه
group selector سلکتور گروهی
phosphoryl group گروه فسفریل
primary group گروه نخستین
interest group علایقگروهی
group practice گروهپزشکی
ginger group افرادیکهکنارهمبایکدیگرکارمیکنند
adverbial group گروه قیدی
within group variance پراکنش درون گروهی
user group گروه کاربران
user group گروه استفاده کننده
tractor group گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
splinter group گروهجداییطلب
business group شرکت سهامی [شرکت]
extra-group ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
finite group گروه متناهی [ریاضی]
management group ائتلاف چند شرکت
sporadic group گروه نامنظم [ریاضی]
management group ائتلاف تجاری
thiocarbonyl group گروه تیوکربونیل
side group گروه جانبی
shot group گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
selected group گروه گزیده
salvage group تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
salvage group گروه بازیابی وسایل
repeating group الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
reference group گروه مرجع
product group کالاهی مشابه
noun group گروهکلمات
spelling group حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
task group گروه ماموریت زمینی
task group ناو گروه مامور اجرای عملیات
Group theory نظریه گروه ها [ریاضی]
cyclic group گروه دوری [ریاضی]
substituent group گروه استخلافی
strength group گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
standardization group گروه معیاریابی
deactivating group گروه کم کننده فعالیت
bridging group گروه پل شده
bridged group گروه پل شده
boat group ناو گروه قایقها در عملیات اب خاکی
between group variance پراکنش میان گروهی
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
beach group گروه خدمات ساحلی
battle group گروه نبرد
battle group واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
attack group گروه تک به ساحل
carbonyl group گروه کربونیل
carboxylic group کروه کربوکسیلی
armor group گروه زره تانک
dead group زمین بیروح
dead group زاویه بیروح
criterion group گروه ملاک
coordinated group گروه کوئوردینانسی
control group گروه گواه
commutative group گروه جابجاپذیر
command group گروه فرماندهی
coacting group گروه همکار
closed group گروه بسته
attack group گروه تک
artillery group گروه توپخانه
acid group گروه اسید
abelian group گروه ابلی
group therapy گروه درمانی
peer group گروه همسالان
pressure group گروه فشار
blood group گروه خون
blood group تعیین کردن
blood group گروه خونی
age group گروه سالخور
acid group گروه اسیدی
acidic group گروه اسید
acidic group گروه اسیدی
army group گروه ارتش
armor group گروه زرهی
amino group گروه امینی
alkyl group گروه الکیلی
alkyl group گروه الکیل
air group گروه هوایی یک ناو
air group گروه هوایی
aiming group دستگاه مثلث گیری
aiming group عوامل مثلث گیری
age group گروه سنی
detail group قسمت بیگاری
group contracts قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
group contagion سرایت گروهی
group consciousness اگاهی گروهی
group casting ریخته گری گروهی
group casting ریخته گری
group captain سرهنگ هوایی
group atmosphere جو گروهی
group analysis تحلیل گروه
group acceptance پذیرش گروهی
group discussion بحث گروهی
group drive محرکه گروهی
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
group mark نشان گروه
group interview مصاحبه گروهی
group index اندیس گروه
group index شاخص گروه
group identification همانند سازی گروهی
group frequency بسامد گروهی
group factors عاملهای گروهی
group dynamics پویش گروهی
gas group گروه گاز
functional group گروه عاملی
feeding group قسمت خوراک دهنده
entry group گروه واجد شرایط
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com