Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
synchronous system
سیستم همگام
Other Matches
synchronous
سیستم پنهان ثانویه سریع در بسیاری از کامپیوترها که از نقط ه پردازنده pentium استفاده میکند
synchronous
کامپیوتری که در آن هر عمل در هنگام ورود پاس ساعت انجام میشود
synchronous
پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
synchronous
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
synchronous
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
synchronous
حالت سیستمم که عملیات و رویدادها با سیگنال ساعت همان شده است
synchronous
شبکهای که تمام اتصالات آن با یک سیگنال زمان بندی همان شده است
synchronous
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند
synchronous
حرف ارسالی با DTE برای اطمینان از همانی صحیح وقتی هیچ حرف دیگر ارسال نشده است
synchronous
سنکرون
synchronous
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
synchronous
آنچه همان با دیگری اجرا شود.
synchronous
همگام
synchronous
هم زمان
synchronous
همگاه واقع شونده بطور هم زمان
synchronous
همزمان
synchronous
هماهنگ
synchronous telegraphy
تلگراف همزمان
synchronous timer
تایمر سنکرون
synchronous transmission
مخابره همگام
synchronous transmission
انتقال همزمان
synchronous transmission
مخابره همزمان
synchronous vibrator
لرزه گر همزمان
self synchronous devices
دستگاههای همگرد
synchronous reactance
راکتانس همزمان
synchronous speed
سرعت همزمان
synchronous generator
مولد همزمان
synchronous device
دستگاه همزمان
synchronous device
دستگاه همگام
synchronous converter
تبدیلگر دو جانبه
synchronous admittance
گذرایی همزمان
synchronous alternator
مولد جریان متناوب سنکرون
synchronous condenser
خازن همزمان
synchronous computer
کامپیوترهمزمان
synchronous computer
کامپیوتر همگام
synchronous communication
ارتباط همزمان
synchronous generator
ژنراتور سنکرون
synchronous impedance
ناگذرایی همزمان
synchronous sight
دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
synchronous operation
عملیات همزمان
synchronous operation
عمل همگام
synchronous network
شبکه همزمان
synchronous multiplexor
تسهیم کننده همگام
synchronous motor
موتور سنکرون
synchronous motor
موتور همزمان
synchronous material
ماده مصنوعی
synchronous machine
ماشین همزمان
synchronous machine
ماشین همگام
synchronous circuit
مدار همگام
binary synchronous communication
ارتباطات همزمان دودویی
three phase synchronous motor
موتور سنکرون سه فاز
synchronous phase advance
خازن همزمان
inductor type synchronous generator
ژنراتور مولدسنکرون نوع اندوکتور
synchronous time division multiplexing
تسهیم زمانی همگام یاهمزمان
synchronous data link control
کنترل پیوند دادهای همگام
inductor type synchronous generator
توربوژنراتور
linear system
[system of linear equations]
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
c.g.s. system
دستگاه سگث
p system
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
cw system
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
the system of
the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
value system
نظام ارزشها
system
نظم ترتیب
system
طرز روش
system
رشته دستگاه
system
سلسله
system
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
منظومه
system
اصول وجود
system
اسلوب
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system
سازگان
system
مجموعه سازمان
system
نظام سیستم
system
قاعده رویه
system
طرز اسلوب
i.f.f. system
دستگاه تشخیص
system
جهاز
system
دستگاه
system
سلسله رشته
system
طریقه
system
همستاد روش
system
همست
system
سیستم
system
سامانه
system
نظم منظومه
system
نظام
system
روش اصول
system
ترتیب
system
تشکیلات
system
سازمان
sewerage system
شبکه فاضلاب
smyslov system
سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
sewage system
شبکه فاضلاب
serfdom system
نظام سرفی
serfdom system
نظام رعیتی
secure system
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
second signal system
دستگاه علامتی دوم
russian system
سیستم روسی در دفاع گرونفلد
rotation system
توزیع تناوبی
road system
شبکه راهسازی
road system
شبکه راهها
rhombohedral system
دستگاه لوزوجهی
respiratory system
دستگاه تنفسی
redox system
سیستم اکسایش- کاهش
recoil system
دستگاه دافع توپ
recoil system
سیستم عقب نشینی توپ
social system
نظام اجتماعی
software system
سیستم نرم افزاری
swiss system
نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
inquiry system
سیستم پرسش- پاسخ
integrate system
سیستم مجتمع
interactive system
سیستم فعل و انفعالی
intercommunication system
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system
سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
interphone system
سیستم تلفنی
irrigation system
شبکه ابیاری
symmetrical system
جریان متقارن
isolated system
سیستم منزوی
swiss system
سیستم سویس
supervisory system
سیستم نافر
spoils system
سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
monoprogramming system
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
recoil system
سیستم دافع
numeral system
سیستم عددی
makagonov system
سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
multiprocessing system
سیستم چند پردازی
management system
سیستم مدیریت
multiprocessing system
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiplex system
سیستم چندگانه
multiplex system
سیستم چند سیمه
multiple well system
سیستم چند چاهی
multilink system
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
magnetic system
سیستم مغناطیسی
multiprocessing system
سیستم پردازش چند گانه
number system
سیستم عددی
number system
سیستم عدد نویسی
non quantized system
دستگاه کلاسیک
non quantized system
دستگاه ناکوانتایی
neurovegetative system
دستگاه اعصاب نباتی
multiuser system
سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
multiprogramming system
سیستم برنامه سازی چندگانه
multiprogramming system
سیستم عملکرد چند برنامهای
multicomputer system
سیستم چند کامپیوتری
multicomponent system
سیستم چند جزیی
monocyclic system
دستگاه تکدور
mixed system
نظام مختلط
miniature system
خرده نظام
microcomputer system
سیستم ریزکامپیوتری
merit system
نظام شایستگی نگر
measuring system
سیستم سنجش
total system
سیستم کامل
mature system
سیستم کامل
maroczy system
سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mksa system
دستگاه مکثا
mnemonic system
نظام یادیار
monoclinic system
دستگاه تک شیب
monitor system
سیستم مبصر
monetary system
سیستم پولی
management system
سیستم اداره
modulation system
سیستم مدولاسیون
modular system
سیستم پیمانهای
modern system
نظام جدید
modern system
نظام نوین
market system
نظام بازار
numeration system
سیستم شمارشی
rationing system
نظام سهمیه بندی
price system
نظام قیمت
limbic system
دستگاه کناری
practical system
دستگاه یکانهای عملی
power system
سیستم قدرت سیستم انرژی
power system
شبکه نیرو
polyphase system
دستگاه چندفاز
point system
شرط بندی براساس امتیاز
price system
نظام قیمتی
price system
نسبت و رابطه قیمتها با هم
rationing system
نظام جیره بندی
railway system
سیستم راه اهن
railway system
شبکه راه اهن
railroad system
سیستم راه اهن
ragozin system
سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
quota system
نظام سهمیه بندی
quantized system
دستگاه کوانتایی
ptolemaic system
هئیت بطلیموسی
planning system
نظام برنامه ریزی
planetary system
شمسی
planetary system
سیستم خورشیدی
lymphatic system
دستگاه لنفاوی
open system
سازگان باز
magnet system
سیستم اهنربایی
open system
سیستم باز
open system
نظام باز
one component system
سیستم یک جزیی
on line system
سیستم درون خطی
operating system/
سیستم عامل دو
physiocratic system
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
phonetic system
سیستم صوتی
payroll system
سیستم پرداخت حقوق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com